به نظر می رسد آموزش خلاصه نویسی باید آسان باشد. وقتی دانشآموزان خلاصه میکنند، مجبور نیستند ایدههای خودشان را ارائه کنند - تنها کاری که باید انجام دهند این است که به طور خلاصه مهمترین بخشهای کتاب یا متن خواندنی را که خواندهاند بیان کنند.
خیلی آسان به نظر می رسد ... اما اینطور نیست.
پس چرا دانش آموزان ما نمی توانند متون را خلاصه کنند؟
چرا دانش آموزان با خلاصه کردن متون دست و پنجه نرم می کنند؟
دانش آموزان با خلاصه کردن یک متن مشکل دارند زیرا با بسیاری از چیزهای دیگری که ما به آنها آموزش داده ایم متناقض است.
معمولاً، ما میخواهیم دانشآموزان آنچه را که قبلاً در مورد یک موضوع میدانند، بگنجانند. ما حتی در کلاس برای فعال کردن دانش قبلی وقت میگذاریم، زیرا میدانیم که دانشآموزان آنچه را که خواندهاند بهتر میفهمند اگر بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.
اما هنگام جمعبندی، دانشآموزان قرار نیست اطلاعات اضافی را وارد کنند - فقط اطلاعاتی که نویسنده انتخاب کرده است.
معمولاً ما دانش آموزان را تشویق می کنیم که خودشان فکر کنند. ما میخواهیم دانشآموزان نظرات خود را به اشتراک بگذارند و آن نظر را توجیه کنند (مانند بسیاری از منابعی که از دیدگاه من دانشآموزان را تشویق میکنند تا دیدگاه خود را از دیدگاه نویسنده متمایز کنند).
اما هنگام جمعبندی، دانشآموزان قرار نیست نظر خود را داشته باشند - آنها صرفاً قرار است آنچه را که نویسنده میگوید و فکر میکند توضیح دهند.
معمولاً ما می خواهیم دانش آموزان تا حد امکان جزئیات بیشتری را به اشتراک بگذارند. چند بار به دانش آموزی گفته اید که باید جزئیات بیشتری اضافه کند، بیشتر بنویسد یا طولانی تر کند؟ هرچه دانشآموزان جزئیات بیشتری درج کنند، بهتر است - به جز در خلاصه کردن.
اما هنگام جمعبندی، دانشآموزان باید فقط مهمترین اطلاعات را درج کنند. این بدان معناست که دانشآموزان باید در مورد چگونگی یافتن ایده اصلی، کنترل محکمی داشته باشند. جای تعجب نیست که دانش آموزان با خلاصه کردن متن مشکل دارند!
و اما جمع بندی کنکوری چیست؟
چیزهای مختلف زیادی وجود دارد که یک خلاصه خوب را تشکیل می دهد - برخی از چیزهایی که باید در یک خلاصه گنجانده شوند و برخی چیزهایی که نباید گنجانده شوند. من متوجه شده ام که دانش آموزان کلاس های سوم، چهارم و پنجم بیشترین مشکل را با این جنبه های خلاصه کردن دارند:
تمرین هر یک از این جنبههای خلاصهنویسی به صورت مجزا میتواند به دانشآموزان کمک کند تا خلاصهنویس بهتری شوند. با این حال، فقط گفتن آنچه که یک خلاصه خوب را به دانش آموزان می دهد کافی نیست.
از آنجایی که خلاصه کردن بر خلاف آنچه دانش آموزان به طور طبیعی می خواهند انجام دهند است، نمی توانیم فقط به دانش آموزان بگوییم که چه چیزی یک خلاصه خوب را ایجاد می کند و انتظار داشته باشیم که آن کافی باشد. دانشآموزان فقط نیازی به دیدن نمونههایی از خلاصههای خوب ندارند - آنها همچنین باید نمونههایی از خلاصههای بد را ببینند و بتوانند بفهمند چه چیزی آن را «بد» میکند.
قبل از خلاصهنویسی، چند خلاصه مختلف از یک قطعه ریدینگ بنویسید. چند مورد از این خلاصهها را عمداً بد بسازید - خلاصهای را شامل کنید که انواع اطلاعات بیاهمیت را دارد، و خلاصه دیگری که شامل نظراتی است که از متن نیستند. مطمئن شوید که یک خلاصه "خوب" نیز دارید.
پس از خواندن متن با کلاس خود (یا در یک گروه کوچک)، خلاصه های مختلف را به دانش آموزان نشان دهید. از دانشآموزان بخواهید در گروههای کوچک یا شرکای بحث کنند که کدام خلاصه بهترین است و چه اشکالی در سایر خلاصهها وجود دارد. این فعالیت را چندین بار با قطعات خواندنی مختلف تکرار کنید.
گنجاندن «خلاصههای بد» در درسهای خلاصه، دانشآموزان شما را از انجام همان اشتباهات در هنگام شروع خلاصهنویسی باز میدارد. اگرچه نوشتن خلاصههای اضافی به زمان بیشتری نیاز دارد، اما شما را از داشتن این همه دانشآموز ناامید و سردرگم در اواخر سال تحصیلی باز میدارد.
برای خرید بهترین پکیج برای دوران جمع بندی کنکوری ها می توانید اینجا کلیک کنید تا توضیحات را ببینید