چندین دهه است که برخلاف جهان غرب، رشته علوم انسانی در ایران رو به افول است به نحوی که این بی توجهی بر کیفیت آموزش در متوسطه دوم انسانی و دانشگاه های این رشته سایه افکنده است. در دانشکده های انسانی خیلی از دانشگاه های کشور وقتی قدم میزنید خیلی زیاد با دانشجویان مقطع ارشد و دکترا رشته های انسانی مواجه میشوید که بدون هیچ انگیزه و امیدی صرفا برای موقیعت سوری در آینده مشغول ادامه تحصیل هستند و در تلاش هستند مقاطع تحصیلی را به امید آینده کاری بهتر فعلا طی کنند.
کتابخانه دانشگاه های کشور مملو از پایان نامه ها و رساله های گروه انسانی است که بدون هیچ گونه برداشتی از نتیجه و زحمات دانشجویان، خاک میخورند. این درحالیست که در خیلی از کشورههای توسعه یافته، پیشرفت و ترقی آنها مدیون رشته انسانی بوده و همین موضوع هنوز برای آنها ارمغان آور آینده بهتری در سایه علوم انسانی است.
بعنوان دانش آموخته گروه انسانی، روزهای اولیه ورود به دانشگاه یاس و نا امیدی از این رشته را در وجود اساتید مطرح این رشته تجربه و درک کرده ام. اما چرا تا این اندازه رشته علوم انسانی در کشور به حاشیه رانده شده است؟ چرا دانش آموزان و دانشجویان این رشته تا این اندازه از آینده شغلی خود ناامید و مایوس هستند. در این مقاله به اهمیت و راهکارهای علوم انسانی خواهیم پرداخت، تا پایان مقاله همراه ما باشید.
ارزش تحصیلات دانشگاهی در گروه انسانی
ارزش تحصیلات دانشگاهی مدت ها مورد بحث بوده است. برخی آموزشهایی را که به صراحت در مورد مهارتهای شغلی آموزش نمیدهند - انتقادی که هدفش علوم انسانی است - زیر سوال میبرند، در حالی که برخی دیگر با اشاره به اینکه کارفرمایان بهطور فزایندهای به دنبال تواناییهای حل مسئله و تفکر انتقادی هستند که این رشتهها در مشاغل خود به ارمغان میآورند، عقبنشینی میکنند. . با این حال، دلایل مهم تری برای مطالعه موضوعات در علوم انسانی - مانند فلسفه، تاریخ، ادبیات، دین، هنر، موسیقی و زبان- وجود دارد که ما به خیلی ساده از آن چشم پوشی میکنیم.
تعریف علوم انسانی
بهجای تعریف رشتههای علوم انسانی، میتوانیم توضیح دهیم که مطالعه در علوم انسانی چه میکند. ممکن است بگوییم رشتههای علوم انسانی به مطالعه و تحلیل مصنوعاتی میپردازند که توسط انسان خلق میشوند، مانند ادبیات، موسیقی، هنر و غیره. یعنی به ما نشان بدهد که انسان بودن به چه معناست. اما منتقدان در واکنش به این گونه تعاریف، لزوم مطالعه علوم انسانی را رد می کنند. این درحالیست که حتی منتقدان هنر انتقاد را از علوم انسانی به ارث برده اند و از سوی با مسائلی دست به گریبان هستند که راه حل آن در درون رشته علوم انسانی نهفته است.
شاید بتوان یک تعریف میدانی و تجربی از علوم انسانی داشته باشیم و آن این است که از طریق مطالعه علوم انسانی، فرد این فرصت را دارد که خود و دیگران را بهتر بشناسد، این فرصت را پیدا کند که بهتر بتواند مسائل پیچیده اخلاقی، پیچیدگی ها و پیچیدگی های بشریت را درک کند
مطالعه عقل و تخیل، که در علوم انسانی اتفاق می افتد، شامل دست و پنجه نرم کردن - از طریق خواندن، بحث و نوشتن مکرر - با متون و ایده های مهم در طول تاریخ و در میان فرهنگ ها است. مطالعه زبانهای دیگر امکان برخورد نزدیک با روشهای شگفتانگیز جدید برای تفکر و درک جهان را فراهم میکند. چنین تحقیقاتی درک ما را از گذشته عمیق تر می کند، درک ما از حال را بزرگ می کند و طیفی از مسیرهای پایدار را در آینده ناشناخته پیشنهاد می کند.
عادات فکری که توسط برنامههای غنی ما پرورش مییابد، گشاده رویی، انعطافپذیری، مهارتهای مشاهدهای، هوشیاری نسبت به پیچیدگی اخلاقی و تیزتر شدن قوای گرانبهای انسانی عقل و تخیل ما را ترویج میکند که در دنیای پیچیدهتر ما ضروری است.
کاربرد علوم انسانی در جهان امروز
علوم انسانی به ویژه در دنیایی به هم پیوسته و ناآرام امروزی، حیاتی است. آنها درک اصیل و عمیقی از عدالت فردی و اجتماعی، قدردانی و تحسین واقعی از تفاوت، و شناخت هیجان انگیز و تقویت کننده زیبایی در اشکال مختلف آن را پرورش می دهند. مطالعه علوم انسانی به طور اجتناب ناپذیری مفاهیم اغلب محدود ما از جهانی گرایی را عمیق می کند و اساساً تغییر می دهد. از آنجایی که علوم انسانی در میان فرهنگ ها و ژانرها، از متون باستانی گرفته تا فیلم های مدرن و فرهنگ های عامه، محدوده های ذهن ما را گسترش می دهند. دانش آموزان فرصت های زیادی برای تقویت قدرت استدلال، تخیل و تشخیص خود دارند.
تحقیق انسان گرایانه به هر یک از ما این امکان را می دهد که وارد گفتگوی مداوم نوع بشر در مورد چیزهای مهم شویم. این گفتگوها و آثار ادبی و فلسفه جوهره معنای انسان بودن را تشکیل می دهد.
علوم انسانی سنت های ارزشمند ما را حفظ کرده و نسل به نسل منتقل می کند. علوم انسانی به صدای بسیاری از نسل ها گوش می دهد و آنها را از طریق تاریخ، ادبیات، فلسفه، اخلاق، مذهب، زبان ها، باستان شناسی و سایر حوزه های فکری و فرهنگی که کارنامه فعالیت های انسانی را تشکیل می دهد، به اشتراک می گذارد.
علوم انسانی کاربردهای عملی برای زندگی روزمره دارد. آنها به افراد و جوامع این فرصت را می دهند تا ایده ها یا اعمال را آزمایش کنند و پیامدهای آنها را تصور کنند. علوم انسانی زمینه ای را برای تجسم تأثیر مثبت و منفی ایده های جدید در فرهنگ، سیاست و زندگی روزمره ما فراهم می کند. آنها با کمک به آنها در فکر کردن و در نظر گرفتن شگفتیها و چالشهای زندگی قبل از وقوع و با دادن قدرت در هنگام وقوع، به مردم کمک میکنند. علوم انسانی به ما کمک می کند تا آگاهانه تصمیم گیری کنیم.
علوم انسانی به ما کمک می کند تا به سوالات بزرگ پاسخ دهیم. معنا، ارزش و هدف زندگی انسان چیست؟ عدالت چیست؟ برابری چیست؟ آزادی چیست؟ یک جامعه عادل چگونه ممکن است عمل کند؟ ارتباط افراد با دولت و جامعه چگونه است؟ پیامدهای اخلاقی عمل انسان چیست؟ چرا هم ظلم و هم خوب وجود دارد؟ چگونه افراد به بهترین شکل با هم کار می کنند؟
چرا علوم انسانی بخوانیم؟
دانش آموزان آینده نگر و فعلی علاقه مند به علوم انسانی، و همچنین والدین آنها، اغلب سوالات زیادی در مورد ارزش مدرک علوم انسانی دارند. در اینجا راهنمای فکر کردن در مورد مدرک در یک رشته انسانی است.
علوم انسانی چیست؟
تقریباً، اساتید یا انسانگرایا هر دوی اینها برای جامعه متمدن ضروری است، و قرار گرفتن در معرض هر دو علوم انسانی و علوم برای یک آموزش جامع ضروری است.
ابتدا، باید توجه داشته باشید که انواع سؤالات مهمی برای پرسیدن وجود دارد. مهم است که بپرسیم چیزهای اطراف ما از چه چیزی تشکیل شده است. اما این نیز مهم است که بپرسیم اخلاق چیست یا چه چیزی برخی از هنرها را زیبا و مهم می کند. نمی توان به همه این سوالات یکسان پاسخ داد. به طور کلی، هر چه یک سؤال بیشتر به قضاوت متخصص نیاز داشته باشد، احتمال بیشتری دارد که به جای «علمی» «انسانگرایانه» در نظر گرفته شود. به عنوان مثال، یک شیمیدان میتواند به شما بیاموزد که آزمایشهایی ابداع کنید که قضاوت را از این سؤال که آیا اسید باتری اسیدیتر از آب لیمو است حذف کنید. از سوی دیگر، هیچ آزمایشی برای آزمایش کیفیت یک مجسمه، یا اخلاقی بودن برخی از قوانین پیشنهادی، یا تأثیر برخی شعرها وجود ندارد. پاسخ هایی برای این سوالات وجود دارد، اما برای دانستن آنها نیاز به قضاوت خوب دارید،
آموزش فقط دانستن نیست. آن را نیز در مورد انجام. اساتید علوم شما به شما کمک می کنند تا نحوه انجام علم و گزارش در مورد علم خود را بیاموزید، و به شما کمک می کنند مهارت های اساسی را که ممکن است در حرفه پزشکی یا فناوری استفاده کنید، بیاموزید. اساتید علوم انسانی شما به شما کمک خواهند کرد تا یاد بگیرید که چگونه برخی از کارهای مهم را انجام دهید. استادان انسانگرای شما به شما یاد خواهند داد که چگونه افکار خود را در مقالات و ارائه ها و سایر زبان ها بیان کنید. آنها به شما یاد می دهند که چگونه خود را از طریق شعر، داستان، نقاشی، موسیقی، مجسمه سازی و هنرهای نمایشی بیان کنید. آنها نه تنها شما را در معرض گنجینه هایی قرار می دهند که فرهنگ ما ارائه می دهد، بلکه به شما یاد می دهند که چگونه به آن ثروت ها بیافزایید.
چرا موضوعات انسانی مطالعه کنیم؟
مطالعات انسان گرایانه روح را غنی می کند و از شما فردی با فرهنگ می سازد. آموزش انسان گرایانه به شما کمک می کند تا هنر، موسیقی، تئاتر و ادبیات را درک کنید، درک کنید و تولید کنید. رشته های علوم انسانی بر درک زیبایی و خوبی تمرکز می کنند و به دانش آموزان این فرصت را می دهند تا خودشان تمرین کنند که چیزهای خوب و زیبا بسازند.برخی از مردم فکر می کنند که آموزش انسان گرایانه «عملی» نیست. برای اینکه بفهمید چرا این نادرست است، چند نکته را در نظر بگیرید.
ابتدا از خود بپرسید که به دنبال چه چیزی هستید، نه برای هدف دیگری، بلکه به خاطر آن. یعنی برای لذت خالص آن چه می کنید؟ برای معنی دار بودن آن؟ در بسیاری از موارد، اگر نه در بیشتر موارد، آن چیزها و فعالیت هایی که شما به دنبال آن هستید و انجام می دهید، فقط همان چیزهایی هستند که اومانیست ها روی آن تمرکز می کنند. اگر میدانید که چرا اهمیت دادن به درک، ارزیابی و قدردانی از اهداف نهایی برای هر کاری که انجام میدهید، عملی است، پس ارزش آموزش انسانگرا را درک میکنید.
دوم، عملیتر است که کسی باشیم که فرهنگ ما را شکل میدهد، نه صرفاً مصرفکننده. کسانی که فرهنگ ما را شکل می دهند سیاستمداران، روشنفکران عمومی، بازاریان، سیاست گذاران، فعالان، اساتید، وکلا و قضات هستند. برخی از این افراد فرهنگ خود را شکل می دهند زیرا قدرت یا پول می خواهند. برخی فرهنگ خود را شکل می دهند زیرا می خواهند آن را بهتر کنند. صرف نظر از انگیزه آنها، قدرت آنها از توانایی آنها در تفکر، بحث و گفتگو و ارائه ایده ها ناشی می شود. با صعود به این سلسله مراتب قدرت، مهارتهای انسانگرایانه اهمیت فزایندهای پیدا میکنند.
سوم، کمک کردن به جهان عملی است. دانشمندان مطمئناً سهم زیادی در جهان دارند و ما باید برای کار آنها بسیار بیشتر از آنچه در حال حاضر انجام می دهیم ارزش قائل شویم. اما با این وجود این درست است که اگر دانشمند خاصی وجود نداشت، مشارکت او در نهایت توسط دانشمند دیگری انجام می شد. این در مورد هنر صدق نمی کند: اگر شکسپیر وجود نداشت، مشارکت های خاص او توسط نمایشنامه نویس یا شاعر دیگری انجام نمی شد. زیبایی خاصی وجود دارد که فقط شما می توانید به دنیا اضافه کنید. انسان گرایان می توانند به شما کمک کنند تا آن را از شما خارج کنید.
چرا آموزش دروس انسانی به فراموش سپرده شده است؟
یکی از موارد مهم و قابل توجه در احیای علوم انسانی، آموزش و تدریس دروس این رشته است. در قدم نخست خیلی از دانش آموزانی که وارد رشته علوم انسانی میشوند صرفا به دلیل ضعف آموزشی در دروس محاسباتی مانند ریاضی میباشد. همین ترس تا اوج مدارج علمی همراه آنها خواهد بود.
بنابراین باید زمینه تدریس با کیفیت و عالی برای دانش آموزان انسانی در متوسطه دوم فراهم شود. به ویژه دروس ریاضی و آمار که نقش مهمی در تحقیقات دانشگاهی علوم انسانی دارد. تقویت پایه محاسباتی دانش آموزان انسانی در تحقیقات میدانی، نمونه برداری ها، پرسشنامه ها، نرم افزارهای آماری و ... در سطح دانشگاهی بسیار مثمر ثمر و کمک کننده است. بنابراین باید ترس دانش آموزان با دنیای ریاضی و محاسبات را از بین برد تا بتوانند بدون واهمه در تحقیقات دانشگاهی نقش پر رنگی داشته باشند.
ضعف عمومی دانش آموزان در درس زبان نیز ضربه سنگینی به دانشجویان انسانی در دانشگاه ها زده است. بیشتر مقالات و پایان نامه های گروه انسانی در دانشگاه ها از حداقل منابع معتبر و به روز دنیا استفاده کرده است که این موضع ناشی از ضعف عمومی دانشجویان این رشته در درس زبان میباشد.
یادگیری این دروس برای گروه علوم انسانی باید در اولویت باشد. برای بهره بردن از علوم تولید شده در سطح جهانی در شاخه های مهم علوم انسانی مانند روانشناسی، فلسفه، اقتصاد، ادبیات، حقوق، علوم اجتماعی و ... نیازمند یادگیری زبان و ریاضی هستید.
متاسفانه در سالهای اخیر به رغم ایجاد موسسات، انتشارات، مدارس غیر انتفاعی و کلاس های خصوصی بیشمار در کشور، توجه چندانی به آموزش دروس انسانی نشده است. این موضوع ناشی از عدم آگاهی ناشران از ماهیت دروس علوم انسانی است. به دانش آموزان و بدنه عمومی جامعه این فکر القا شده است که دروس انسانی ماهیت حفظ کردنی دارند و همین موضوع ضربه ای بزرگ به یادگیری دانش آموزان این رشته زده است. یک دانش آموز با حفظ کردن و عدم درک مفهوم نظریه های پیاژه در روانشناسی چقدر میتواند بر این موضوع به تسلط برسد و آن را بعنوان پایه برای سالهای دانشگاه حفظ کند؟
خوشبختانه در دو سال اخیر موسسه آموزشی حرف آخر توانسته با همکاری اساتید مطرح علوم انسانی در کشور دست به انتشار منابع مفهومی و بصری برای دانش آموزان گروه انسانی کرده است. پایه این آموزش ها، تدریس مفهومی و شهودی است که تمایل به حفظ کردن مطالب در دانش آموزان را کاهش دهد و دانش آموزان از دریچه ای مفهومی و بصری وارد مقوله یادگیری دروس شوند.
فیلم های آموزشی انسانی حرف آخر در سه لایه با توجه به نیاز روز دانش آموز تدریس شده است. قدم نخست آموزش مفهومی و تدریس شهودی است. برای یادگیری بهتر باید عمق مطالب را درک کرد که موسسه حرف آخر در پکیج های انسانی حرف آخر این موضوع را به خوبی انجام داده است.
بخش دوم تدریس آموزش دانش آموزان و داوطلبان کنکوری با راهکارهای تست زنی میباشد. این راهکارها کمک میکند بدون اتلاف زمان دانش آموزان بتوانند در 10 ثانیه هر تستی را بزنند.
بخش سوم جمع بندی مطالب مهم و کنکوری توسط اساتید است و خوشبختانه کلاسهای آنلاین حرف آخر نیز برای رفع اشکال و پرسش و سوالات دانش آموزان را اندازی شده است.
دریافت آموزش های مفهومی در گروه انسانی میتواند باعث افزایش توانایی و مهارت دانش آموزان و دانشجویان این گروه شود که این موضوع میتواند در احیای علوم انسانی در کشور مثمر ثمر باشد.