با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری بعدی ایران، جهان به دقت مشاهده می کند که چگونه پویایی های داخلی، از جمله مذاکرات، اعتراضات و تأثیر تحریم ها، چشم انداز ریاست جمهوری در ایران را شکل می دهد.
انتخابات تنها یک لحظه محوری برای ایران نیست، بلکه یک رویداد مهم برای روابط بینالملل است، که مظهر پیچیدگیهای سیاست خارجی، سیاستهای اقتصادی، و رابطه همیشه پیچیده بین رهبر ایران و رئیسجمهور است.
این مقطع انتخاباتی در نقطه تلاقی تنشهای جاری بر سر برنامه هستهای ایران، آرمانهای مردم آن برای حکومتداری اساسیتر و پیشبینی جهانی جهتگیری آینده ایران تحت رهبری جدید قرار دارد.
هدف مقاله پیشرو بررسی جزئیات انتخابات ریاستجمهوری آینده در ایران، ارائه بینشهایی در مورد نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری ایران، موضوعات کلیدی مبارزات انتخاباتی که احتمالاً بر گفتمان تسلط دارند، و نحوه تنظیم رسانهها و شبکههای اجتماعی مرحله برای مشارکت رای دهندگان همچنین احساسات و مشارکت رای دهندگان، نقش محوری مهندسی انتخابات در شکل دادن به نتیجه، و تأثیر احتمالی انتخابات مقدماتی ریاست جمهوری آینده بر آینده داخلی و بین المللی ایران را بررسی خواهد کرد.
از طریق این مرور جامع، خوانندگان درک عمیق تری از خطرات درگیر و مکانیسم های موجود در تعیین رئیس جمهور بعدی که ایران آغاز به کار خواهد کرد، به دست خواهند آورد.
بررسی اجمالی انتخابات ریاست جمهوری ایران
زمینه تاریخی
رئیسجمهور ایران، بالاترین مقامی که با رای مستقیم مردم انتخاب میشود، زیر نظر مقام معظم رهبری که قدرت نهایی را به عنوان رئیس دولت کشور دارد، فعالیت میکند. از زمان استقرار جمهوری اسلامی در سال 1357، روند انتخابات ریاست جمهوری جزء مهمی از چشم انداز سیاسی ایران بوده است.
شورای نگهبان، یک نهاد دوازده نفره متشکل از شش روحانی منصوب از سوی مقام معظم رهبری و شش وکیل منتخب ریاست قوه قضاییه که خود نیز منصوب رهبر است، نقشی محوری در این فرآیند ایفا می کند. این شورا نه تنها نامزدها را بررسی می کند، بلکه قانونی بودن و صلاحیت انتخابات و نامزدها را نیز تحت عنوان «نظارت استصوابی» تفسیر می کند.
روند بررسی ها توسط شورای نگهبان، که دلایل رد صلاحیت خود را به طور علنی اعلام نمی کند، تضمین می کند که تنها تعداد انگشت شماری از نامزدها به صندوق رای می رسند.
از نظر تاریخی، دوره ریاست جمهوری در ایران چهار سال به طول می انجامد و مدیران فعلی می توانند دو دوره متوالی را بر عهده بگیرند. با این حال، قانون اساسی رؤسای جمهور سابق را از تصدی پست مجدد پس از یک وقفه منع نمی کند.
این چارچوب شاهد بوده است که رهبران مختلف، از میانهروها گرفته تا تندروها، کشور را در زمانهای پرتلاطم و مترقی هدایت میکنند. شایان ذکر است، انتخابات سال 1388 به دلیل اعتراضات گسترده و انتقادهای بین المللی پس از انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد که منجر به افزایش کنترل دولتی در انتخابات بعدی شد، نقطه عطف مهمی بود.
روند انتخابات
انتخابات معمولاً در آخر هفته برگزار می شود و اگر هیچ نامزدی اکثریت آرا را به دست نیاورد، دور دوم بین دو نامزد برتر برگزار می شود. کل روند انتخابات، از ثبت نام نامزدها تا رای گیری نهایی، به شدت برنامه ریزی شده و توسط نهادهای مختلف دولتی و حاکمیتی، از جمله هیئت مرکزی انتخابات، که بر روند رای گیری نظارت دارد، پیش می رود.
صلاحیت نامزدی برای ریاست جمهوری گسترده است و تقریباً به همه بزرگسالان ایرانی امکان ثبت نام می دهد. با این حال، واقعیت گذراندن مراحل بررسی دقیق شورای نگهبان به این معنی است که تعداد کمی از کاندیداها واقعاً به صندوق رای میرسند.
این روند بیشتر به دلیل مزیت وفاداری سیاسی تا شایستگی نامزد مورد انتقاد قرار گرفته است. پس از انتخاب، رئیس جمهور باید سوگند یاد کند که از قانون اساسی حمایت کند و خود را وقف خدمت به ملت و دین آن کند و آغاز رسمی دوره ریاست جمهوری خود را نشان دهد.
این فرآیند ساختاریافته و در عین حال سختگیرانه بازتاب متقابل پیچیده بین عناصر دموکراتیک و نظارت تئوکراتیک است که مشخصه انتخابات ریاست جمهوری ایران است و فرهنگ سیاسی منحصر به فرد جمهوری اسلامی ایران را برجسته می کند.
نامزدهای انتخابات 2024
نامزدهای تندرو
انتخابات ریاست جمهوری آتی در ایران دارای غالب نامزدهای تندرو است که منعکس کننده فضای سیاسی فعلی کشور است.
کمیته انتخابات ایران چهرههای شاخصی مانند محمدباقر قالیباف و سعید جلیلی را تأیید کرده است که هر دو به دلیل مواضع محافظهکارانه و حمایت قبلی از ابراهیم رئیسی رئیسجمهور فقید شناخته شدهاند.
قالیباف، فرمانده سابق سپاه پاسداران و رئیس فعلی مجلس، در کنار جلیلی، رئیس سابق مذاکره کننده هستهای و عضو شورای عالی امنیت ملی، پیشتازان این رقابت محسوب می شوند.
از دیگر نامزدهای تندرو می توان به علیرضا زاکانی، شهردار فعلی تهران، مصطفی پورمحمدی، وزیر سابق کشور و دادگستری و امیرحسین قاضی زاده هاشمی، رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران ایران اشاره کرد.
این نامزدها با حمایت قاطع خود از مقام معظم رهبری و نظام سیاسی ایران، با پیشینه انقلابی و ریشه عمیق در ساختار محافظه کار حاکمیتی ایران متحد شده اند. هرچند که این اتحاد خیلی هم آشکار نیست!
نامزدهای اصلاح طلب
برخلاف کاندیداهای تندرو، اردوگاه اصلاح طلبان با یک چهره به نام مسعود پزشکیان نمایندگی می شود. پزشکیان که نایب رئیس سابق مجلس و منتقد سرسخت رسیدگی دولت به امور داخلی بود، به دلیل دیدگاههای اصلاحطلبانه و نظرات قبلی خود در انتقاد از رویکرد دولت در اجرای احکام دینی برجسته است.
کاندیداتوری او پس از یک دوره چالش برانگیز است که با اعتراضات مهسا امینی مشخص شد، طی آن او آشکارا از روشهای دولت انتقاد کرد و وجهه خود را در میان رای دهندگان اصلاحطلب افزایش داد.
با توجه به تسلط نامزدهای تندرو و فضای سیاسی که طرفدار ایدئولوژی های محافظه کار است، کاندیداتوری پزشکیان به عنوان یک فرار رو به جلو تلقی می شود. با این حال، حضور او در انتخابات صدایی انتقادی به گفتمان پیرامون آینده ایران میافزاید و چشماندازی را ارائه میدهد که به شدت با دیدگاههای محافظهکار رایجتر در تضاد است.
پویایی بین این نامزدها بر نبردهای سیاسی و ایدئولوژیک گستردهتر در داخل ایران تأکید میکند و زمینه را برای انتخاباتی فراهم میکند که بهطور چشمگیری بر مسیر کشور در سالهای آینده تأثیر میگذارد.
مسائل کلیدی کمپین ها
سیاست های اقتصادی
دستور کار اقتصادی موضوع اصلی انتخابات ریاست جمهوری آتی است و نامزدها راهبردهای مختلفی را برای مقابله با چالش های اقتصادی ایران پیشنهاد می کنند.
محمدباقر قالیباف بر ضرورت افزایش تولید در بخشهای کلیدی مانند خودرو، انرژی و مسکن تاکید کرده است. او از تثبیت قیمت ها حمایت می کند و از اجرای برنامه پنج ساله هفتم توسعه با هدف مهار تورم و بهینه سازی بودجه دولتی حمایت می کند. این طرح که در دولت رئیسی آغاز شد، بر حل بدهی های دولت نیز متمرکز است.
از سوی دیگر، نامزدهایی مانند مسعود پزشکیان و مصطفی پورمحمدی بر لزوم اصلاحات سیستمی برای رسیدگی به مسائل تورم، فقر و فساد تاکید کرده اند. پزشکیان به ویژه از شرایط اقتصادی کنونی انتقاد کرده و بر حل و فصل تحریم ها از طریق تلاش های دیپلماتیک تاکید کرده است.
سیاست های اجتماعی
سیاست های اجتماعی نیز جنبه مهمی از گفتمان مبارزات انتخاباتی است. مسعود پزشکیان نماینده اردوگاه اصلاح طلبان ضمن اذعان به نفوذ فراگیر ولی فقیه، موضعی معتدل اتخاذ کرده است. او از حق اعتراض ایرانیان دفاع کرده و از سیاستهای کمتر تهاجمی برای اجرای حجاب دفاع میکند. این موضع نشان دهنده تمایل گسترده تر برای اصلاحات اجتماعی در میان تنش های داخلی جاری است.
رویکردهای کاندیداها به مسائل اجتماعی منعکس کننده ایدئولوژی های سیاسی گسترده تر آنها و تلاش آنها برای طنین انداز شدن با اقشار مختلف مردم ایران، متعادل کردن ارزش های سنتی و درخواست برای اصلاحات مترقی تر است.
سیاست های خارجی
سیاست خارجی همچنان یک موضوع داغ در میان نامزدهای ریاست جمهوری است و هر کدام موضع خود را در رابطه با موقعیت بین المللی ایران و مذاکرات هسته ای ارائه می کنند.
علی لاریجانی که به دلیل حمایت گذشته خود از برجام و احتمال ادامه راه روحانی از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد اشاره کرده بود از مشارکت مجدد در مذاکرات هسته ای برای کاهش تنش های بین المللی حمایت می کند. رویکرد او در تضاد با سعید جلیلی است که سابقه مواضع تندرو در مذاکرات هسته ای دارد و پیشنهاد خروج از NPT را داده است.
مواضع سیاست خارجی نامزدها بسیار مهم است زیرا پتانسیل آنها را برای تأثیرگذاری بر روابط بین المللی ایران و مقابله با تحریم هایی که به طور قابل توجهی بر اقتصاد کشور تأثیر گذاشته است، منعکس می کند.
انتخابات آتی فرصتی را برای رای دهندگان فراهم می کند تا رهبری را انتخاب کنند که رویکرد سیاست خارجی آن با آرزوهای آنها برای نقش ایران در صحنه جهانی همسو باشد.
فضای رسانه و شبکه های اجتماعی
نقش رسانه های سنتی
در چارچوب انتخابات ریاست جمهوری ایران، رسانه های سنتی از نزدیک توسط حاکمیت تنظیم شده اند. دستورالعملهای جدیدی که برای رفتار رسانهها در طول دوره انتخابات صادر شده است، هر محتوایی را که میتواند از مشارکت رایدهندگان جلوگیری کند یا تحریمهای انتخاباتی را ترویج کند، به عنوان مجرمانه طبقهبندی میکند.
این مقررات شامل همه اشکال رسانهها، از جمله رسانههای چاپی، پخش، و آنلاین میشود و انتشار محتوای منفی در مورد نامزدهای انتخاباتی یا هرگونه محتوایی که انصراف از رقابت را پیشنهاد میکند، ممنوع میکند.
نقض این دستورالعملها میتواند منجر به عواقب شدیدی از جمله تعطیلی موقت فعالیتهای رسانهای و تنبیه برای مدیران و احتمالاً نویسندگان چنین محتواهایی شود. این کنترل شدید بر رسانه های سنتی بر تلاش دولت برای حفظ و کنترل محیط انتخاباتی و سرکوب هر شکلی از مخالفت با برنامه های حاکمیتی است.
تاثیر شبکه های اجتماعی
نقش رسانههای اجتماعی در انتخابات ایران طی سالها به طور قابل توجهی تغییر کرده است. از زمان انتخابات ریاست جمهوری سال 1388، اینترنت به یک ابزار رسانه آزاد محوری تبدیل شده است که جامعه بین المللی را در مورد انتخابات آگاه می کند و به عنوان بستری برای گفتمان عمومی عمل می کند.
با وجود ممنوعیت های رسمی، پلتفرم هایی مانند فیس بوک و توییتر همچنان از طریق ابزارهای دور زدن استفاده می شدند. با گذشت زمان، اپلیکیشنهای پیامرسان مانند واتساپ، تلگرام و اینستاگرام محبوبیت پیدا کردهاند و به ابزارهای اصلی برای ارتباطات مرتبط با انتخابات تبدیل شدهاند.
در انتخابات مجلس 1394، جناح اصلاح طلب به شدت از تلگرام برای بسیج رأی دهندگان و تبلیغ نامزدهای خود از طریق «لیست امید» استفاده کرد، که با موفقیت تعداد قابل توجهی از کرسی ها را به دست آورد. اخیراً، اپلیکیشن صوتی Clubhouse به عنوان یک پلتفرم محبوب ظاهر شده است که مانند یک تالار شهر مجازی عمل میکند که در آن ایرانیها، از جمله چهرههای سیاسی برجسته، در بحثهای آزاد درباره انتخابات شرکت میکنند.
ضمن آنکه برنامه شبکه اجتماعی داخلی حرفینو همین رویه را بلکه به نحوی بهتر و روشن تر با حضور متخصصین و صاحب نظران پیش گرفته است و توانسته در انجمن های تخصصی مرتبط با سیاست و انتخابات به روشن سازی و شفافیت در این فضا کمک کند.این تغییر به سمت پلتفرمهای رسانههای اجتماعی امکان جریان آزاد اطلاعات و مشارکت فعال در گفتمان انتخاباتی را فراهم میکند، کانالهای سنتی ارتباط را به چالش میکشد و جایگزینی کمهزینه برای نامزدها برای دستیابی به مخاطبانشان ارائه میدهد.
علیرغم مزایا، نگرانیهایی در مورد انتشار اخبار جعلی و محتوای بیاحترامی وجود دارد که میتواند بر برداشت رأیدهندگان تأثیر بگذارد و بر نتایج انتخابات تأثیر بگذارد. با این وجود، با جمعیت جوان و دسترسی گسترده به اینترنت تلفن همراه، رسانههای اجتماعی همچنان نقش مهمی در شکلدهی چشمانداز سیاسی در ایران ایفا میکنند و بستری برای صداهای متنوع فراهم میکنند و به طور بالقوه پویایی مشارکت انتخاباتی را تغییر میدهند.
احساسات و مشارکت رای دهندگان
روندهای گذشته
احساسات و مشارکت رایدهندگان در شکلدهی چشمانداز سیاسی ایران، که منعکسکننده سلامت کلی و پویایی دموکراسی انتخاباتی آن است، محوری بوده است.
دادههای تاریخی الگوی نوسانی را در نرخ مشارکت رایدهندگان نشان میدهد، با اوج قابل توجه در انتخابات ریاستجمهوری سال 1400 که تقریباً 48.8 درصد از واجدین شرایط در آن شرکت کردند. با این حال، این روند در سال های اخیر کاهش قابل توجهی داشته است، به طوری که انتخابات مجلس 1402 تنها 41 درصد از 61 میلیون واجد شرایط رای را به ثبت رساند که کمترین مشارکت را از زمان انقلاب اسلامی 1357 نشان می دهد.
این رکود ناشی از عواملی مانند رد صلاحیت نامزدها توسط شورای نگهبان و عدم شفافیت عمومی در روند انتخابات است که منجر به ناامیدی گسترده رأی دهندگان شده است.
نرخ مشارکت در استانهای کمجمعیت و کمتر توسعهیافته مانند کهکیلویه و بویراحمد و خراسان جنوبی از نظر تاریخی بالاتر بوده و از ۵۵ تا ۶۴ درصد متغیر بوده است، در تضاد شدید با مناطق شهریتر مانند تهران و اصفهان که میزان مشارکت بین ۳۴ تا ۴۳ درصد است.
چنین تفاوتهایی بر درجات مختلف مشارکت سیاسی در مناطق مختلف، تحت تأثیر شرایط اجتماعی-اقتصادی محلی و جو سیاسی تأکید میکند.
احساسات فعلی
احساسات کنونی نسبت به انتخابات ریاست جمهوری آتی با بدبینی و رویکرد محتاطانه از سوی رای دهندگان مشخص شده است. ب
ررسی های اخیر، از جمله آنهایی که توسط GAMAAN و ISPA انجام شده است، نشان می دهد که بخش قابل توجهی از مردم نسبت به شرکت در انتخابات ابراز بی میلی می کنند. ت
قریباً 74 درصد از پاسخگویان به انتخابات مجلس بیعلاقگی نشان دادند و در مورد انتخابات ریاست جمهوری نیز چنین احساسی مشاهده شد. این ارقام حاکی از بی تفاوتی فزاینده نسبت به روند انتخابات است که با ناتوانی دولت در رسیدگی به مسائل اساسی رد صلاحیت نامزدها و شفافیت انتخاباتی ترکیب شده است.
علیرغم تلاش ها برای ایجاد یک رقابت به ظاهر رقابتی برای افزایش مشارکت رای دهندگان و مشروعیت بخشیدن به روند انتخابات، احساس فراگیر بی اعتمادی و نارضایتی همچنان وجود دارد.
چالشهای سانسور رسانهها و عدم حضور ناظران مستقل انتخابات، صحت آمارهای گزارششده را پیچیدهتر میکند و به بحران مشروعیتی که نخبگان حاکم با آن مواجه هستند، کمک میکند.
همانطور که ایران به انتخابات ریاست جمهوری بعدی خود نزدیک می شود، درک این روندها و احساسات در پیش بینی رفتار رای دهندگان و چالش های بالقوه ای که ممکن است پیش بیاید و چشم انداز سیاسی آینده کشور را شکل دهد، بسیار مهم خواهد بود.
تاثیر بالقوه بر آینده ایران
تاثیر داخلی
انتخابات ریاست جمهوری آینده در ایران مقطعی حساس برای آینده کشور به ویژه در رسیدگی به تنش های اجتماعی و سیاسی داخلی است.
انتخابهای حاکمیت سیاسی میتواند راه را برای حکومتداری و عادیسازی هموار کند یا شکاف موجود بین مردم ایران و دولت را تشدید کند. اگر انتخابات منجر به دولتی شود که هماهنگی داخلی را در اولویت قرار دهد و به روی جهان باز شود، ممکن است به حل بحران مشروعیت ناشی از این گنبد مشکلات حل نشده کمک کند.
نارضایتی های جدی در مقابل، ادامه سیاستهای تقابلی و نادیده گرفتن خواستههای اصلاحات میتواند بحران را عمیقتر کند و دولت را مجبور کند که به جای برنامه ریزی و توسعه زیرساخت ها عمدتاً بر مدیریت بحران تمرکز کند.
اثر اقتصادی
ثبات اقتصادی در ایران به طور قابل توجهی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری بستگی دارد. کاندیداهایی مانند محمدباقر قالیباف به دلیل ارائه پیشبینیهای اقتصادی گمراهکننده مانند نرخهای رشد غیرواقعی و بهبود دسترسی به مسکن که با واقعیتهای اقتصادی کنونی ایرانیان همخوانی ندارد، مورد انتقاد قرار گرفتهاند.
نتیجه انتخابات بر اینکه آیا ایران میتواند چالشهای کلیدی اقتصادی مانند تورم، بیکاری و تحریمهای بینالمللی را به طور موثر برطرف کند، تأثیر خواهد گذاشت. سیاستهای اقتصادی اتخاذ شده توسط رئیسجمهور بعدی در تعیین توانایی ایران برای بهبود ثبات اقتصادی و کیفیت کلی زندگی شهروندانش بسیار مهم خواهد بود.
تاثیر بر سیاست خارجی
بعید است که سیاست خارجی ایران، به ویژه مذاکرات هسته ای و موضع آن در قبال تجاوز در داخل و خارج، بدون توجه به نتیجه انتخابات، شاهد تغییرات قابل توجهی باشد.
ماهیت ریشه دار نظام سیاسی که تحت نظر مقام معظم رهبری و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است، به معنای غیرمحتمل بودن تغییرات اساسی در سیاست خارجی است.
نامزدهای مطرحی مانند علی لاریجانی، علیرغم دخالت های قبلی در توافقات هسته ای، به دلیل سختی نظام با موانع اساسی در تغییر مسیر با رد صلاحیت مواجه هستند. با این حال، این انتخابات میتواند میزان مشارکت ایران در مذاکرات بینالمللی و مدیریت روابط خود با قدرتهای جهانی را تعیین کند.
نتیجه
دولت ایران در حالی که کشور برای انتخابات ریاست جمهوری خود آماده می شود، دستورالعمل های سختگیرانه ای را برای رفتار رسانه ها وضع کرده است، اقدامی که ناشی از مرگ ناگهانی ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور سابق در سقوط هلیکوپتر است.
این مقررات که بر اساس بند 74 قانون انتخابات ریاست جمهوری ایران تصریح شده است، تمامی رسانه ها اعم از چاپی، پخش و رسانه های آنلاین را از انتشار هر گونه محتوایی که در مورد نامزدهای انتخاباتی منفی تلقی می شود و یا پیشنهاد انصراف هر گروه یا فردی از رقابت را ممنوع می کند. نقض این قوانین میتواند منجر به عواقب شدیدی مانند تعطیلی موقت فعالیتهای رسانهها و تنبیه احتمالی مدیران و احتمالاً نویسندگان چنین محتواهایی شود.
پلتفرم های رسانه های اجتماعی، اگرچه به شدت تحت نظارت هستند، همچنان نقش مهمی در شکل دادن به گفتمان عمومی ایفا می کنند.
این دستورالعمل ها همچنین انتشار محتوایی را در رسانه های اجتماعی که توهین یا تهمت علیه حاکمیت تلقی می شود، یا محتوایی که می تواند باعث ایجاد اختلاف عمومی یا انتشار اطلاعات نادرست شود، محدود می کند.
رویکرد پیشگیرانه دولت در نظارت و تنظیم گفتمان مربوط به انتخابات مشهود است، زیرا هیچ شاکی خصوصی برای پیگرد قانونی این جرایم مورد نیاز نیست.
این اقدامات اخیر نشان دهنده قصد دولت برای تشدید کنترل خود بر تمام اشکال بیان برای تضمین یک محیط انتخاباتی کنترل شده است.
این موضوع نگرانی ناظران بین المللی را در مورد وضعیت آزادی بیان و شیوه های انتخاباتی عادلانه در ایران افزایش داده است. در انتخابات قبلی، مقامات با رد صلاحیت اکثر کاندیداهای میانه رو و اصلاح طلب، زمینه بازی را محدود کرده اند که به مشارکت پایین رای دهندگان در رای گیری اخیر کمک کرده است.
گروه های حقوق بشر نسبت به تشدید سرکوب ابراز نارضایتی عمومی، به ویژه پس از حادثه غم انگیزی که جان رئیسی و چندین نفر دیگر را گرفت، ابراز نگرانی کرده اند.
با وجود محیط محدود، پلتفرم هایی مانند Clubhouse به عنوان مکان های مهمی برای بحث های سیاسی و مشارکت عمومی ظاهر شده اند.
علاقه و مشارکت در اتاق های گفتگوی کلاب هاوس یادآور فضای پر جنب و جوشی است که درست قبل از انتخابات 1388در تهران مشاهده شد. اگرچه کلاب هاوس در حال حاضر فقط بر روی آیفون موجود است که دسترسی آن را محدود می کند، ایرانیان با ایجاد نسخه غیررسمی اندروید این برنامه را دور زده اند و دامنه آن را به میزان قابل توجهی افزایش داده اند.
این اقتباس، تدبیر جامعه ایرانی را در غلبه بر موانع آزادی بیان و مشارکت در گفتمان سیاسی برجسته می کند. ضمن آنکه برنامه شبکه اجتماعی داخلی حرفینو همین رویه را بلکه بنحوی بهتر و روشن تر با حضور متخصصین و صاحب نظران پیش گرفته است و توانسته در انجمن های تخصصی مرتبط با سیاست و انتخابات به روشن سازی و شفافیت در این فضا کمک کند.
در حالی که تأثیر چنین برنامههایی بر انتخابات آتی نامشخص است، اما فضایی حیاتی برای گفتوگو فراهم میکنند و میتوانند به طور بالقوه بر احساسات عمومی تأثیر بگذارند و امیدی را برای رایدهندگان فعالتر ارائه دهند.
علیرغم نگرانیهای جدی در مورد حفظ حریم خصوصی، افزایش روزانه کاربرانی که برای اشتراکگذاری و شنیدن نظرات مختلف به کلابهاوس و یا حرفینو میپیوندند، نشاندهنده تغییر قابل توجهی به سمت پلتفرمهای دیجیتال بهعنوان فضاهای جایگزین برای تعامل سیاسی در ایران است.
سوالات متداول
انتخاب مقام معظم رهبری در ایران چگونه است؟ در ایران، ولی فقیه توسط مجلس خبرگان که متشکل از 88 روحانی منتخب و روحانیون ارشد است منصوب می شود. این نهاد نه تنها قدرت انتخاب ولی فقیه را دارد، بلکه برکناری او را نیز دارد، هرچند رهبر طبق قانون اساسی به طور بالقوه می تواند این مقام را مادام العمر حفظ کند.