چند وقت پیش پستی نوشته بودم درباره فرار مغزها و مهاجرت نخبگان. شخصی لطف کرد و این کامنت را زیرش نوشت.
پیش خودم فکر کردم با توجه به شیرینکاری وزیر امور خارجه در تسلط بر زبان انگلیسی، بازگشتی به این کامنت داشته باشم. از قدیم گفتند "آفتاب آمد دلیل آفتاب". هزاران دلیل و برهان وجود دارد بر بیسوادی و پخمگی یک مشت مزدور که فقط به واسطه سرسپردگی و چاپلوسی به مقامهای حساس حکومتی رسیدند. دست چین شده این افراد که بالاترین شایستگی برای رسیدن به مقامی مثل وزیر امور خارجه را داشته، جایی که ویترین رو به خارج حاکمیت است، فردی است چنین پخمه و کودن. چه انتظاری از ملیجکهای پشت صحنه دارید واقعا؟
احتمالا اولین جواب این جماعت این خواهد بود که "چکار به زبان انگلیسیش داری؟ طرف در کار خودش خبره ست". با وجود اینکه گوینده این جواب خود خوب میداند این تنها سرپوش گذاشتن روی چاه فاضلابی است که بویش همه را عاصی کرده، لازم میدانم چند نکته را گوشزد کنم.
هر کس که مدتی را به عنوان دانشجو در یک دانشگاه واقعی گذرانده باشد میداند که اکتفای به مطالب به زبان غیر انگلیسی دایره بسیار محدودی برای مطالعات و پژوهشهای دانشجو ایجاد میکند. این نه مختص به زبان فارسی بلکه در کشورهایی که به مراتب صنعتیتر از ایران هستند نیز برقرار است. به همین دلیل همه دانشجویان درک اندکی از این زبان دارند و به راحتی میتوانند چند کلمه را حداقل از رو بخوانند. گذشته از آن در جامعه امروز که استفاده از کامپیوتر و اینترنت پدیدهای روزمره شده، چه طور یک نفر اینقدر دانش محدودی از این زبان دارد؟
آقای وزیر امور خارجه ظاهرا مدرک دکتری دارند. ولی با علم به فساد گسترده سیستم حاکم، بنده واقعا شک دارم ایشان ذرهای شایستگی برای اینکه واقعا به مدرک رسیده باشد داشته باشد. یعنی این فرد دکتری گرفته ولی هیچوقت کتاب و مقاله انگلیسی نخوانده؟ در جریان تز دکتری مبحثی را به زبان علمی بینالمللی ندیده؟ از اینها گذشته هیچ وقت اثر رسانهای مثل فیلم یا خبر به زبان انگلیسی زیر دستش نیامده؟ این روزها که هر نوجوانی حداقل با دیدن ۴ تا فیلم انگلیسی چهار کلمه میتواند بلغور کند، این پخمه را از کجا آوردند؟
بر فرض که این آقا در طول عمر گوهربار هزاران کار مفید و موثر واقعی داشته ولی هیچ وقت تماسی با زبان انگلیسی نداشته. ولی این فرد به عنوان وزیر امور خارجه بعد از این مدت نباید تا به حال در حد ابتدایی چیزهایی یاد گرفته باشد؟ دنیای امروز که اکثر ما برای اینکه در محیط کار عقب نمانیم دائم در حال یادگیری مهارتهای جدید هستیم، شخصی که مهمترین کارش ارتباط با دنیای خارج است حتی به خود زحمت یاد گرفتن این زبان را نداده و نمیدهد؟ یا واقعا توان ذهنی یادگیری ندارد؟
خلاصه اینکه برخلاف ادعای کامنتی بالا ذکر کردم، قحطی نخبگان آمده. ولی نخبه از دید این جماعت کسی نیست که توانایی برای حل مشکلات مردم یا نوآوری داشته باشد. نخبه سگ دربار همایونی و بله قربان گوی قبله عالم است و بس. حالا اگر هیچ هنری هم نداشته باشد فدای سرش. "بصیرت" مهم است.