هفتهنامهي موج بيداري سال دوم شمارهي 30 شنبه 11 تير 1384
نيشتري بر حباب 6
حسن آذرنیا
----
با رخصت از تمام كساني كه براي فوتبال عرق ريختهاند.
بعد از ناكامي در مسابقات زيرگروه جام جهاني 90 ميلادي كادر تيم ملي دوباره دستخوش تغيير گرديد. علي پروين سكاندار جديد تيم ملي بود كه از لحاظ قاطعيت چيزي از دهداري كم نداشت اما چون نسل پا به توپ آن زمان اغلب پروين را در زمين به عنوان يك بازيكن فوق ستاره ديده بودند، او را بيشتر از دهداري قبول داشتند و اين صميميت، نارضايتي حاصل از قاطعيت او را تخفيف ميداد.
علاوه بر آن پروين با تركيبي از ستارگان قبلي و چهرههاي تازه روشده ميتوانست انعطاف تركيبي بهتري در زمين ايجاد كند. همچنين وجود بازيكناني مثل جواد زرينچه و مجيد نامجومطلق در راست كه با همخواني بسيار بالاي بازي با همديگر و حركت كشويي مركب، هم قدرت تهاجمي سمت راست را بالا برده بودند و هم نيروي دفاعي قابل توجهي در سمت راست ايجاد كرده بودند و علاوه بر آن تجربهي محمد پنجعلي و تعصب برادران فنونيزاده و دوندگي فراوان سيروس قايقران كه خط مياني ما را آسيب ناپذير نشان ميداد. وجود شاهرخ بياني به عنوان بازيكن بسيار پرتلاش و متعصب كه شگرد او قطع توپهاي حريف در ميان راه بود، نيز در ميانه ميدان موهبتي براي پروين بود. جنگندگي مجتبي محرمي و تكنيك سيدمهدي ابطحي سمت چپ ما را تقريبا بيمه كرده بود. تمام اين عوامل موجب شد كه در مسابقات بازيهاي آسيايي 1990 پكن حريفان مطرح شرقي خود را به راحتي از پيش روي برداريم. هرچند عدم راهيابي به بازي پاياني در سطح مسابقات آسيايي در ردهي ملي از اواخر دههي 70 ميلادي تا سال 90 ميلادي دلهرهاي در بازيكنان ايجاد كرده بود كه نكند باز به دور از يك فينال ديگر از مسابقات خداحافظي كنيم. اما همهي عوامل دست به دست هم دادند تا ما اين بار در سكوي اول قرار بگيريم. اين عوامل چه بودند؟
1- مهمترين آن درجه 3 بودن اين مسابقات در سطح آسيا بود، زيرا مسابقات انتخابي جام جهاني در سطح آسيا و نيز جام ملتهاي آسيا مهمتر از فوتبال بازيهاي آسيايي در اين قاره است و تيمهاي آسيايي بيشتر چشم به مسابقات مقدماتي جام جهاني و بعد از آن جام ملتهاي آسيا دوختهاند.
2- به علت عدم پيشرفت ورزش در آن زمان در اغلب كشورهاي عربي و همچنين با توجه به تمامي رشتههاي موجود در بازيهاي آسيايي، اغلب عربها چون در ردهبندي مدالي اين بازيها جاي مناسبي را براي خود پيشبيني نميكردند، قيد شركت در مسابقات را زده بودند. تنها حريفان مطرح شرق آسيا در ميدان حضور داشتند.
3- عامل ديگر انگيزهي بازيكنان ملي ما بود كه ميخواستند به بيش از يك دهه ناكامي فوتبال ما پايان ببخشند.
با اين شرايط مسابقات آغاز شد.
در گروه اوليهي مسابقات تنها حريف مطرح كرهي شمالي بود كه يك بر صفر عقب افتاد و سپس كار را به تساوي يك بر يك كشاند. اين امر موجب خشم شاهرخ بياني شد به طوري كه تقريبا بلافاصله پس از گل تساوي كرهي شمالي توپي را در ميانهي ميدان از آن خود كرد و پا به توپ از قوس مياني زمين كرهي شمالي چند گامي فراتر نهاد و با دندانهاي به هم فشرده و از فاصلهي تقريبا چهل متري با شوتي سنگين دروازهي حريف را گشود تا در پايان تابلوي ورزشگاه برتري دو بر يك ما را نشان بدهد.
بعد از صعود از گروه اوليه به ژاپن برخورديم كه تا آن موقع حريف درجه يكي براي ما به شمار نميرفت و اغلب مغلوب فوتبال ما بود. در آن سال نيز با گل صمد مرفاوي يك بر صفر ژاپن را از پيش روي برداشتيم و به جمع چهار تيم پيوستيم. در اين مرحله بود كه خود را رودرروي كرهي جنوبي ديديم، رقيبي كه همه از آن وحشت داشتند غير از عابدزاده. پروين براي اين بازي تركيبي دفاعي و فشرده متكي بر ضدحملات چيد. اما خصوصيات فردي تكتك بازيكنان در داخل زمين بود كه نتيجهي بازي را رقم زد. حركتهاي طولي قايقران در آن بازي بسيار ديدني بود. او را ميديديم كه در پشت دفاع توپ عمقي كرهاي ها را از آن خود ميكند و لحظاتي بعد اين قايقران بود كه در پشت دفاع كره صاحب توپ ميشد و در يكي از همين حركتهاي خود باعث گشوده شدن دروازهي قرمزهاي شرقي شد تا آنان مات و مبهوت پشت فينال بايستند. در روز فينال خود را دوباره رودرروي كرهي شمالي ديديم و استرسهاي فينال بيش از نيمي از تواناييهايي بازيكنان ما را كاهش داد. در اين بازي اخراج يكي از بازيكنان كرهي شمالي باعث شد كه آنان با تجمع در يكسوم دفاعي خود به دفاعي فشرده روي آورند. پروين كه خود با اين روش كرهي جنوبي را از پيش روي برداشته بود از حملهي همهجانبهي بازيكنان جلوگيري كرد و دستور يك بازي متعادل و باحوصله را صادر كرد زيرا در ضربات پنالتي به عابدزاده اطمينان كامل داشت كه همانگونه هم شد و پس از تساوي بدون گل در 120 دقيقه در ضربات پنالتي با درخشش عابدزاده كره را شكست داديم و بالاخره پس از سالها يك مقام قهرماني در ردهي ملي فوتبال آسيا بدست آورديم.
اين قهرماني ما را براي مسابقهي نمادين بين قهرمانهاي آسيا و آفريقا رودرروي الجزاير قرار داد كه با نفوذهاي زرينچه و پاسهاي نامجومطلق و بغل پاهاي صمد مرفاوي، الجزاير را در تهران دو بر يك شكست داديم. در آن بازي تمامي بازيكنان ما دويدند و جنگيدند و هنرنمايي كردند و تنها اشتباه كل بازي دفع توپ از سوي محمد پنجعلي به پشت 18 قدم خودمان بود كه با شوت سنگين بازيكن الجزايري در درون دروازهي ما جاي گرفت. هر چند در الجزاير يك بر صفر باختيم و جام نمادين را به عربها تقديم كرديم ولي تيم ما از هر جهت بهتر از تيم الجزاير بود.
بحث فني را با بررسي كارهاي تيمي (تاكتيك) پي ميگيريم:
تاكتيك شامل آرايش بازيكنان در زمين، نوع حركت بازيكنان و نحوهي به حركت در آوردن توپ از سوي بازيكنان ميباشد.
5-1) آرايش بازيكنان در زمين: در اين مورد تركيبهاي چهار - چهار - دو يا چهار – سه – سه پايهي آرايش بازيكنان ملي در دهههاي 70 و 80 ميلادي بود. سپس آرايش سه – پنج – دو را آزموديم و دوباره به آرايش چهار – چهار – دو نوين بازگشتيم.
در سير اين تحول و عموما در سطح باشگاهي با توجه به نظرات مربيان و دانستههاي آنان با تركيبهايي مانند سه – شش – يك و سه – چهار – دو – يك نيز روبرو ميشديم. ولي در كل چون فوتبال شناور نتيجهبخش ترين فوتبال است، جاي بازيكنان در زمين ثابت باقي نميماند و آرايشها تنها ارقام روي كاغذ بودند و هر مربي سعي ميكرد بازيكنان را به تحرك بيشتري وادارد. هرگاه هريك از اين آرايشها با توجه به موقعيت حريف چيده شوند بهتر نتيجه ميدهد.
5-2) نوع حركت بازيكنان: حوزهي حركت هر بازيكن در طول و عرض و قطر با توجه به نظر مربيان تعيين ميشود. براي مثال در آرايش چهار – چهار – دو مدافع و هافبك كناري در هر طرف، حركت طولي بيشتري دارند و در آرايش سه – پنج – دو اين فشار روي دو پيستون كناري هست كه حركت طولي را انجام دهند. با توجه به ديدگاه هر مربي تعيين نوع حركت و ميزان حركت هر بازيكن، ميتواند در نتيجهي كلي بازي بسيار تاثيرگذار باشد. هر چند در اين امر نبايد قدرت، تركيب و نوع حركت حريف را ناديده گرفت.
5-3) نحوهي به حركت در آوردن توپ از سوي بازيكنان: برخي مربيان حركت توپ روي زمين را ترجيح ميدهند مثلا آرسن ونگر سرمربي آرسنال. برخي مربیان توپ را تقريبا تا حدود قامت بازيكنان از زمين جدا و به حركت در ميآورند همانند فرمان انتقال توپ مربي چلسي آقاي خوزه مورينيو. برخي ديگر به توپهاي بلندتر روي ميآورند همانند تري ونبلز مربي سابق تيم ملي انگليس. گروهي از مربيان تاكيد بر توپهاي طولي و عمقي دارند و گروهي با پاسهاي كوتاه توپ را به دروازهي حريف ميرسانند، كه هريك از اين روشها مزايا و مشكلات خاص خود را دارند. بهترين كار تسلط به همهي روشها و استفادهي انتخابي و تركيبي از آنها با توجه به شرايط جوي و قدرت بازيكنان حريف ميباشد. موردي كه در تمام مسائل مربوط به تاكتيك مهم است اين است كه نحوهي انتخاب صحيح آنها و قدرت تغيير ناگهاني آنها در هنگام بازي با توجه به شرايط پيشبيني نشده وجود داشته باشد ولي اكثر مربيان داخلي و خارجي فوتبال ما قدرت گزينش، انعطاف و يا تغيير ناگهاني تاكتيك تيمي را ندارند و آنچه را كه در ذهن خود دارند و عموما به يك يا دو حالت تاكتيكي خاص منحصر است، مصرانه در داخل زمين به اجرا در ميآورند و در صورت ناكامي، داور، زمين و زمان و آب و هوا، مسئولين و يا حتي تماشاگران را مقصر اصلي ناكامي خود قلمداد ميكنند. نياز به توضيح نيست كه در اجراي تمام كارهاي تاكتيكي ويژگيهاي فردي بازيكنان تحت اختيار مربي تاثير مستقيم و بسزايي دارد.