hasanazarnia47
hasanazarnia47
خواندن ۱۳ دقیقه·۴ سال پیش

نیشتری بر حباب بخش پنجم

هفته‌نامه‌ي موج بيداري سال دوم شماره‌ي 29 سه‌شنبه 31 خرداد 1384

نيشتري بر حباب 5

حسن آذرنیا

----

با رخصت از تمامي كساني كه براي فوتبال عرق ريخته‌اند.

در ادامه‌ي بررسي نكات مهم تاريخ فوتبال ايران به مقطع زماني مابين بازي‌هاي آسيايي 86 ميلادي سئول و جام ملت‌هاي آسيا در سال 88 ميلادي قطر مي‌پردازيم. در اين برهه بازيكنان بزرگ تيم ملي كه به حق، ستارگان زمان فوتبال ما بودند به علت اعمال اقتدار بيش از حد كادر رهبري تيم ملي، (كه از سوي بازيكنان، اين سخت‌گيري بي‌مورد و بيش از حد تصور بود) از تيم ملي كنار كشيده و يا كنار گذاشته شدند و قبل از اين كه تيم ملي فوتبال به فكر مسابقات زيرگروه جام ملت‌هاي آسيا بيفتد، خود را براي حضور در المپيك 88 ميلادي رودرروي تيم ملي كويت ديد و با جمعي از بازيكنان جوان و كم‌تجربه براي ديدار با كويت به قطر رفت. زيرا فيفا با فشار و شانتاژ اعراب، ايران را مكاني ناامن براي برگزاري مسابقات بين‌المللي فوتبال تشخيص داده بود و قرار شد ديدار رفت و برگشت ايران و كويت به جاي دو كشور ايران و كويت در قطر برگزار شود.

اما چرا اعراب مصرانه به دنبال لغو برگزاري مسابقات در داخل كشور ايران بودند؟ آن‌ها به عينه مي‌ديدند كه در تورنمنت داخلي دهه‌ي فجر در ايران چندسالي است با شركت تيم‌هاي خارجي به‌خصوص از اروپاي شرقي جدي‌تر گرفته مي‌شود و همين امر موجب پيشرفت فوتبال ايران و گرفتن درس‌هاي تازه از تيم اميد ملي لهستان، تيم ملي ب روماني و يا حتي تيم‌هاي باشگاهي همچون لوكوموتيو لایپزيك و دينامودرسدن مي‌شد. عرب‌ها براي اين كه فوتبال ايران را در انزوا نگه دارند و مانع از پيشرفت فوتبال ما شوند، جنگ را بهانه‌ي ناامني قرار داده بودند در حالي كه جنگ از سال 80 ميلادي شروع شده بود و تا سال 86 هيچ تلفاتي در ورزشگاه‌ها به هنگام برگزاري مسابقات فوتبال نداشتيم.

بحث ما به آنجا رسيد كه تيم ملي فوتبال ايران باز هم با همان كادر بسيار مقتدر انضباطي آقاي دهداري و اما متحول ‌شده‌ از لحاظ بازيكن رو در روي كويت قرار گرفت. بازيكناني همچون احمدرضا عابدزاده، سيامك رحيم‌پور‏، حسين مسگرساروي، محمدحسن انصاري‌فرد، مجيد نامجو مطلق و … به مقابله با كويت شتافتند. در بازي اول پيروزي از آن ما بود. در آن بازي نكته‌ي جالب در فوتبال ملي ما دوندگي بيش از حد بازيكنان بخصوص بيژن طاهري، بيش از همه جلوه داشت اما از درخشش احمد عابدزاده نيز نبايد چشمپوشي كرد ولي نكته مهم براي پيروزي 2 – 1 ما دستكم گرفته شدن اين تيم از سوي كويتي‌ها بود كه ميدان را از ستارگان ملي ما خالي مي‌ديدند. در اين بازي ايران ميزبان و كويت مهمان فرض شده بود. در بازي دوم كه آن هم در قطر برگزار شد كويت ميزبان و ايران مهمان فرض شد. كادر رهبري تيم نقشه موثري از لحاظ تاكتيكي براي مقابله نداشت و فرمان « بزن زيرش ببين تا كجا ميره » معلوم نبود كه از سوي مربيان صادر شده بود يا اين كه بازيكنان خودبخود از اين تاكتيك پيشرفته! فوتبال استفاده مي‌كردند. اين فوتبال بدون شك، علي اصغر ‌هاي جهان را راضي كرد زيرا علي‌اصغري تر از اين فوتبال نه از قبل بوده و نه ممكن است بعد از اين ديده شود.

در بازي دوم تا دقيقه‌ي 88 نتيجه را 0 – 0 نگه‌داشتيم هر چند، چندين بار توپ حتي به ميان تماشاچيان هم رفت. اما در دقيقه‌ي 88 سيامك رحيم پور مدافع مياني جنگنده‌‌ي ما، پاي العنبري هافبك نفوذي كويت را در داخل محوطه‌ي جريمه قلم كرد تا فيضل الدخيل مهاجم كهنه‌كار كويتي و عابدزاده را در دوئل پنالتي رودرروي هم قرار دهد. فيضل نواخت و عابدزاده هم با شيرجه‌ بلند به سمت چپ خود به پرواز درآمد اما افسوس كه توپ در سه‌كنج دروازه‌ي ما قرار گرفت. و اين بازي با همين تك گل به نفع كويت تمام شد. و تك گل بازي اول براي كويت دو گل محسوب شد و ما از مقدماتي المپيك حذف شديم. تا به فكر جام ملت‌هاي 1988 قطر باشيم. در زيرگروه اين بازي‌ها كه در كشور نپال و با وضعيت نا مناسب آب و هوايي و نيز امكانات بسيار نامناسب بهداشتي و اقامتي برگزار شد بر روي كاغذ تنها حريف قدر ما سوريه بود. هرچند زمين بسيار ناهموار نيز حريف ديگري در برابر بازيكنان به شمار مي‌رفت. بازيكنان تقريبا بدون تاكتيك ما در اين بازي‌ها از جان مايه گذاشتند، دوندگي روانشاد سیروس قايقران و هد زني کریم باوي و نفوذ‌هاي مرتضی كرماني مقام در زير مشت و لگد و با بيني خون‌آلود، عزم جزم شده بازيكنان ما را براي صعود نشان مي‌داد. اما موثر ترين حركت شوت‌هاي مستقيم عابدزاده براي مهاجم نوك و هد زني غافل گيركننده‌ي کریم باوي بود كه در هنگام ضد حمله از آن استفاده مي‌شد و بسيار موثر هم بود. تيم ملي سوريه كه بهتر تدارك ديده شده بود و به همراه خود مواد غذايي و آشپز نيز آورده بود، سرحال تر نشان مي‌داد و در آخر نيز به عنوان تيم اول از اين گروه به دور بعد صعود كرد و براي اولين بار بالاتر از ايران قرار گرفت. اما بازيكنان دونده و متعصب ما با وجود مسموميت غذايي، ناداوري و فقر تاكتيكي مربيان با تلاش خود تيم را به عنوان تيم دوم گروه بالا كشيدند.

اين صعود زار و نزار موجب شد كه در دور نهايي تيم‌هايي كه هيچ‌وقت در مقابل ما عددي محسوب نمي‌شدند به خود قول‌هايي دهند و سراب پيروزي ببينند بطوريكه در دور نهايي قطر دم از پيروزي با اختلاف زياد گل مقابل ايران را مي‌زد. كه در بازي اول با دو گل منكوب و مرعوب ملي پوشان ما شد. 2 گلي كه حاصل حركات ناشي از فوتبال محلاتي ما بود. به خصوص آن يك و دوی دقيق وگل‌كوچكي فرشاد پيوس و كريم باوي كه خيلي به دل چسبيد. اما اين فوتبال بگير و نگير در مقابل ژاپن و كره‌جنوبي جواب نداد. بخصوص در مقابل كره كه مربيان چند بازيكن اصلي از جمله عابدزاده را نيز رو نيمكت نشانده‌بودند و احمد سجادي درون دروازه قرار گرفته بود. حاصل آن پيش افتادن 3 – 0 كره جنوبي بود و آمدن عابدزاده به ميدان تنها از شكست سنگين‌تر ما جلوگيري كرد. در اين بازي مرتضي فنوني زاده با مهاجم كره‌اي براي توپ كورس بستند همه حتي خود مرتضي نيز مي‌دانست كه به بازيكن كره‌اي نخواهد رسيد اما با تعصب و دندان‌هاي به‌هم فشرده تا آخرين لحظه به دنبال مهاجم كره‌اي دويد تا درسي به احمد سنجري داده باشد. در نيمه‌نهايي به ديدار عربستان رفتيم و با گل ماجد عبدالله 1 – 0 مغلوب شديم. حتي مهار پنالتي از سوي عابدزاده نيز نتيجه را عوض نكرد. به اين ترتيب عربستان همانند سال 1984 دوباره ما را به بازي رده بندي فرستاد. هر چند چين را در ضربات پنالتي با درخشش عابدزاده شكست داديم و سوم شديم اما ظرفيت فوتبال ما بيش از اين بود.

آنچه كه به ما ضربه زد در وهله‌ي اول به روز نبودن دانش كادر مربيگري و عدم استفاده از تاكتيك‌هاي مناسب و متنوع و در وهله‌ي دوم عدم استفاده از تمام سرمايه‌هاي فوتبال ما بود. بطوريكه مي‌توان گفت ما يك تيم ملي بهتر از تيم اعزامي را در تهران جا گذاشته بوديم. هرچند بازيكنان اعزامي نيز از جان مايه گذاشتند و روانشاد سیروس قايقران، مرتضي و مهدي فنوني‌زاده، سيد مهدي ابطحي و … تا آن‌جا كه مي‌توانستند تلاش كردند اما چه سود كه انتقادات صاحب نظران بخصوص آقاي ابوطالب مربي آن زمان تیم فوتبال بوتان تهران كه خواستار تنوع تاكتيكي بودند از سوي مسئولين و مربيان تيم ملي ناديده گرفته شد. تا نتيجه دلخواه بدست نيايد. پس از اين مسابقات نيز تيم ملي فوتبال ايران با همان كادر در زيرگروه مقدماني جام جهاني 1990 ايتاليا شركت كرد. در زيرگروه كار به جايي رسيد كه تايلند و بنگلادش هم يقه مارا بدجوري گرفتند و حتي بنگلادش در تهران تا دقيقه‌ي 88 با ايران 0 – 0 مساوي بود كه در اين دقيقه صمد مرفاوي تازه وارد، دروازه‌ي بنگلادش را با ضربه‌ي سر گشود و ميليون‌ها ايراني كلي ذوق كردند كه توانستند بنگلادش را 1 – 0 شكست دهند! در همين زيرگروه شكست 2 – 0 از چين علاوه بر از دست دادن نتيجه، مطلب ناراحت كننده‌اي نيز به همراه داشت و آن عدم درك ارزش پيراهن تيم ملي بخصوص ارزش بازوبند كاپيتاني از سوي فرشاد پيوس بود كه هنگام تعويض و بيرون آمدن از زمين بازوبند كاپيتاني را به زمين كوبيد. در جريان مسابقات بر اثر فشار افكار عمومي و صاحب نظران و منتقدان، كادر آقاي دهداري بركنار شد و تيم بدست آقاي مناجاتی سپرده شد و در مقابل چين در تهران با كادر جديد 3 – 0 پيش افتاده بوديم كه آقاي محمد حسن انصاري فر هوس دروازه‌باني به سرش زد و توپ را با دست رد كرد و حاصل آن يك ضربه‌ي پنالتي بود كه درون دوازه‌ي ما جاي گرفت و روحيه‌ي تيمي ما را به هم ريخت تا گل دوم را را نيز پذيرا شويم و چين به عنوان تيم اول و تنها تيم صعودكننده از اين گروه به دور بعدي برود تا ما پس از حذف خودخواسته از جام‌هاي جهاني 1982 و 1986 ( بعلت عدم شركت ) در سال 1990 نيز توسط چين ناكام شويم.

هرچند ضربه را از درون به خود زديم و با عدم توجه به نظرات صاحبنظران و منتقدين و برطرف نكردن ضعف كادر رهبري تيم ملي كار به شعار ورزشگاهي مردم سپرده شد. كه آنان اصلاح را با براندازي تعويض كردند.

انبوه تماشاگران تحمل اصلاح را نداشتند و خواستار بركناري كادر مربي‌گري بودند كه زبان به فحاشي گشودند و به پرويز دهداري مرد پرافتخار سابق فوتبال ما بي‌حرمتي فراوان كردند كه باعث بسي تاسف و تاثر است.

تاريخ را به حال خود رها مي‌كنيم وبه بعد فني مي‌پردازيم:

4-7) سرعت: سرعت بازيكنان عامل تعيين كننده‌اي در فوتبال مي‌باشد و لازمه‌ي موفقيت تيم داشتن بازيكناني است كه در استارت‌هاي كوتاه – استارت‌هاي بلند و كورس‌هاي پا به توپ از لحاظ سرعت، كم نياورند. براي اين كار و انتخاب بازيكنان سريع اساسي ترين كار گرفتن تست سرعت در سه حالت ذكر شده از تمامي بازيكنان ليگ و يا جمع بازيكنان مورد نظر مي‌باشد. چنين آماري مي‌تواند نشان‌دهنده‌ي وجود بازيكنان سريع – خيلي سريع و فوق العاده سريع در جمع بازيكنان مورد نظر باشد. با انجام اين تست‌ها ممكن است عباس كارگري ديگري نيز از جمع فوتباليست‌هاي داخلي پيدا شود تا با سرعت خود حتي بازيكنان شرق آسيا را نيز به حيرت بياندازد. براي تقويت سرعت بازيكنان موجود نيز مي‌توان از يك مربي دوهاي سرعت در جمع مربيان بدن‌ساز سود بردو تمرينات اختصاصي دوندگان 100 متر سرعت و 110 متر بامانع و 200 متر را در مقطع بدنسازي بازيكنان قرارداد. اين امر به بهبود سرعت بازيكنان كمك شاياني مي‌كند. همچنين كار بدنسازي در پله و يا سكوي سيماني تماشاگران به شكل جهيدن يك پا و دو پا رو به بالا مي‌تواند بسيار مفيد واقع شود. براي حالت انفجاري دادن به استارت نيز مي‌توان از تسمه‌هاي كشي بلند كه به سينه‌ي بازيكنان متصل است و از پشت به جايي وصل مي‌باشد استفاده كرد.

4-8) قدرت: بدون شك قدرت بدني بازيكن در درگيري‌هاي فيزيكي تعيين كننده مي‌باشد كه لازمه‌ي آن در وهله‌ي اول داشتن ساختار جسماني مناسب ابتدايي و در وهله‌ي دوم پروراندن و تقويت توده‌هاي عضلاني بدن مي‌باشد كه براي اين كار مي‌توان از يك مربي پرورش اندام و يك مربي دو‌هاي استقامت همزمان در كادر مربيان بدنساز سود برد. شنا در استخر با به همراه داشتن وزنه‌هاي مخصوص ساق پا ويا حتي پرداختن به ورزش واترپلو به اين امر كمك فراواني مي‌كند.

4-9) تنفس: اگر سرعت و قدرت بازيكن با قدرت تنفس مناسب همراه نباشد، نمي‌تواند پايدار بماند. در تمام طول بازي، بازيكن بدون تنفس مناسب داراي سرعت و قدرت كافي نخواهد بود. براي افزايش توان تنفسي استفاده از تمرين‌هاي دو استقامت و بكارگيري تمرين‌هاي اختصاصي بدمينتون و شناي زيرآبي بسيار موثر است.

به موارد فوق مي‌توان ريزه‌كاري‌هايي همانند افزايش نيروي جهش رو به بالا را اضافه‌ كرد كه با بستن وزنه‌هاي مخصوص به ساق پا و كار روي پله، جهش عمودي بازيكن بهبود مي‌يابد. همچنين قدرت استفاده‌ي همزمان از تا شدن كمر و نيروي كتف‌ها در ضربات سر بايد مورد توجه قرار گيرد. همانند ضربه‌ي سر چكشي معروف رود گوليت در جام ملت‌هاي اروپا 1988.

براي بهبود اين امر مي‌توان كار روي پله را با سوار كردن يك بازيكن ديگر به دوش بازيكن مورد تمرين انجام داد تا عضلات بالا تنه تقويت گردد و نيز بكار گيري يك مربي بدنساز كشتي فرنگي به عنوان مشاور مي‌تواند موثر واقع شود. مورد ديگري كه قابل اشاره است انعطاف و يا به اصطلاح لول بدني بازيكن مي‌باشد. اين امر بيشتر به ساختار بدن بازيكن مربوط است اما مي‌توان آن را با پرداخت به ورزش ژيمناستيك تقويت كرد بخصوص در سنين پايين.

فوتبالتیم ملیتاکتیکتکنیکحسن آذرنیا
دوازدهم آذر روز جهانی معلولین است. من در دوازدهم آذر 1383 بر اثر حادثه رانندگی از ناحیه گردن دچار آسیب نخاعی شدید شدم و از آن زمان تا کنون از گردن به پایین توان حرکت ندارم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید