خب سلام!
گرانولای قبلی که برای تست درست کرده بودم خیلی خوب شده بود، تصمیم گرفتم این سری برای یکی دو هفته رو درست کنم. اولش قصدم این نبود بشه گرانولای سیب و دارچین، وسطش شد ولی :))))
قبل از شروع، عین این یوتیوبرا، پلیز سابسکرایب تو مای چنل :))) آره خلاصه پاشید بیاید تو کانال تلگرامم دور هم غذا بخوریم صفا کنیم. اینم آدرسش:
اول از همه بگم من رژیمم! پس توی استفاده از روغن و شیرینکننده کمترین حد ممکن رو نوشتم و استفاده کردم. مقدار استانداردشون رو جلوی مواد نوشتم.
این رو هم بگم که در اصل باید روغن رو با گرانولا مخلوط کنید و هم بزنید. من چون میخواستم کم استفاده کنم کف تابه زدم و به خود گرانولا اصلا روغن نزدم.
گرانولا با جوپرکه اصلش! من چون جوپرک نداشتم و خسته بودم، گندمپرکی که داشتم رو استفاده کردم و راضیام.
کره بادوم زمینی من رسما کره نیست، بادوم زمینی خالص چرخشدهس با یه سری خرت و پرت که نمیدونم چیان! مادرم از شهرستان خرید برام. بافت و طعمش با کره خیلی فرق داره و اون تلخی کره رو نداره.
گردو و بادوم رو کوبیدم تا حدود خوبی خرد شن، با گندمپرک ریختم توی یه تابهای. ایناهاش:
بعدش اون کرهی بادوم زمینی رو ریختم توی یه قابلمهی کوچولو و یاواش حرارتش دادم، وقتی شل شد بهش عسل رو اضافه کردم و هم زدم. خروجیش شد این محصولی که میبینید:
این مخلوط رو هم به مخلوط قبلی اضافه کردم. نمک و دارچین رو هم اضافه کردم و همه رو با هم مخلوط کردم. اگه مث من روی گاز میپزید لزومی نداره وسواس به خرج بدید توی مخلوط کردن مواد چون حرارت که ببینه دوباره شل میشه و راحت هم میزنی یه دست میشه. ولی اگه میذارید توی فر حتما وسواس به خرج بدید توی مخلوط کردن اولیه :))
پند اخلاقی: به اینکه جای ادویهها رو حفظید اعتنا نکنید و روی ظرفو بخونید. من یه کم فلفل قرمز ریختم تو گرانولا :)))))))
ببینید یه نکتهای هست. چون من روغن نزدم، و عسل هم خیلی زدم، کلا مواد چسبندگی و ارادت خیلی کمی به هم داشتن :)) من توی گرانولایی که سری پیش درست کرده بودم مخلوط آبعسل زیاد زده بودم و چسبندگی خوبی داشت ولی این تقریبا چسبندگی نداشت. واسه همین یخده آب هم بهش اضافه کردم که بیچاره شدم سرش :)))) نداشتن روغن و ریختن یه کم آب باعث شد گرانولای خیس راحت به تابه بچسبه و اذیتم کنه توی هم زدن.
در نهایت کم آوردم و دیدم توی حجم کم اوکی بوده ولی توی این حجم کار در نمیاد! یه تابهی بزرگتر برداشتم، چربش کردم با یه کم روغن و مواد رو منتقل کردم. خیلی دوست داشتم موز له کنم بریزم توش ولی موز نداشتم. اینجا بود که یه دونه سیب رو با پوست برداشتم به اسلایسهای ریز تقسیم کردم و ریختم داخل مخلوط و باز هم تفت دادم. بعد حدود نیم ساعت تفت دادن روی حرارت کم کار به اینجا رسیده بود:
مواد هنوز یه چسبندگی ضایعی داشتن و اونطوری که دوست داشتم اصصصلا ترد نبودن. بدیهتا باید بیشتر تفت میدادم و صبر میکردم که همین کارو کردم. باید اونقدری تفت میدادم تا به اون تررردی که مدنظرم بود برسم! بعد دوباره نیم ساعت تفت دادن با چنین صحنهای مواجه شدم:
خب گرانولای ما آماده شد رسما! خاموشش میکنیم.
حالا نوبت به اضافه کردن یه سری میوهی خشک به گرانولا بود. توی رسپیهای مختلف چیزای مختلف میبینید؛ کشمش، کرنبری یا چیزای دیگه. من خواستم کشمش بریزم ولی جنس طعمش با گرانولای من نمیخوند. رفتم سراغ انجیر خشک و ۸ تا انجیر خشک رو خرد کردم و اضافه کردم به مواد. هر انجیر رو تقریبا ۱۰ ۱۵ تیکه کردم:
خب دیگه گرانولا آماده شده و باید منتظر بمونیم تا سرد شه بریزیمش توی ظرف. اینم خروجیهای ما:
مفهوم #فاکت رو تو توییترم گفتم و اشارهی مجدد نمیکنم :)) صرفا یه سری چیزایی که سایدافکتهای داستان هستن رو این ته میگم.
من خواستم خرما رو هم خشک کنم و بریزم داخل گرانولا. چیزی که بلد نبودم این بود که خرما رو نمیشه توی فر خشک کرد و میسوزه فقط. پس شما این کارو نکنید و خرمای خشکشده بخرید یا اگه قبلا خشک کردید ازونا استفاده کنید یا همینطوری خام بریزید آقا! اوکیه واقعا خام ریختنش. تیکه تیکهی ریزش کنید فقط. این فاجعهی خرمای من بود:
یه سری دونههای گندمپرک خرد خاکشیر میشن منطقا موقع هم زدن و خییلی راحت میسوزن. ازشون نترسید و صرفا موقع ریختن گرانولا توی ظرف سعی کنید جداشون کنید. چون ریزن و کف تابه، جدا کردنشون راحته.
شاید واستون سوال باشه چقد کثیفکاری داره همچین چیزی؟ بدون شرح میگم که اینقد: