, [25/05/1402 08:22 ب.ظ]
در لحظه بودن تمرکز گذاشتن روی کاری که داری توی همین لحظه انجام میدی . میشود همزمان هم لذت برد هم عشق داشت هم آموزش دید هم عمل کرد. من توی لحظه اولی که استخر بودم چون شنا رو بلد نبودم سعی داشتم اول توی عمق کم شنا رو یاد بگیرم خیلی تلاش و تقلا میکردم و حسرت میخوردم که دیگران میرن توی 4متری و شنا میکنن اما من بلد نیستم. و آرزوم بود که از اون ارتفاع پرشی که وجود داره بپرم پایین و لذتش رو تجربه کنم. تا این که همین جوری به عمو ... گفتم عمو من اگه برم همین جور بپرم توی عمق 4 متری تو مواضبم هستی که اگه خفه میشدم من رو نجات بدی . خدا رو شکر عمو ... همراهم بود و آدم پایه ای هست. من به مسئول اون جا هم گفتم که مواذبم باشه اون هم خداروشکر آدم پایه ای بود. و من از اون سکو پریدم توی عمق 4متری آرزوم بر آورده شد. من اون لحظه ای که میخواستم بپرم هیچ تعللی نکردم چون میدونستم ترس ها به سراغم میان. زمانی که اومدم بیرون اون مسئول استخر گفت تو که شنا رو بلد بودی! من خیلی خوش حال بودم و کیف کرده بودم که توی 4 متری پریدم . و بعد از این که دیدم میتونم این کار رو انجام بدم تا تونستم و وقت داشتم میرفتم بالا و میپریدم توی استخر .
, [25/05/1402 08:33 ب.ظ]
من از این داستانم درس های زیادی گرفتم که خیلی میتونم توی کسبوکارم از این ها استفاده کنم .
خب من شنا رو بلد نبودم و هیچ تجربه ای از عمق 4 متری نداشتم و زمانی که پریدم توی 4متری دیدم این تفکر من هست که شنا بلد نیستم والا توی آب میموندم و بالا نمیومدم. خب توی کسبوکار هم همین هست من الان دارم توی عمق کم کسبوکارم شنا یا کار میکنم. در صورتی که همه لذت ها توی اون عمق 4متری و پرشی هست که من توی اون ابتدای کار انجام میدم. من توی این زمان دقیقا به این چالش گیر کردم و در گیری های ذهنی ام این جوری هست که میخوام توی عمق کم کسبوکارم باشم اما میخوام پر پول هم در بیارم یا اینکه لذت بیشتری هم ببرم. خب خدا هم میگه تو بپر توی 4متری لذت رو ببر بعد من کمکت میکنم و شنا رو یادت میدم. الان هم همین هست دقیقا. من باید توی کسبوکارم تحولی ایجاد کنم باید به ظاهر خطر کنم. که هیچ خطری هم در کار نیست . و هیچ اتفاق بدی به هیچ عنوان نخواهد افتاد . من فقط از نه گفتن بیم دارم. و در اون صورت هست که من هم لذت میبرم هم میفهمم که چقدر من وارد و بلد کارهستم.
واقعا من این داستان استخر رفتنمو می تونم الگویی قرار بدم برای کسبوکارم و پیشرفت کنم.
, [25/05/1402 08:47 ب.ظ]
و توی این داستان خیلی به اعتماد به نفس و نترسیدن باید استفاده کنم و این مهارت هایم رو ببرم بالا چون اگر یک لحظه بترسم ممکنه توی آب بمونم و این جا هست که کار سخت میشه برای بالا اومدن . من افراد زیادی رو دیدم که با این که مهارت کافی رو نداشتن توی کسبوکارشون اما شنا کردن رو بلد بودن و میتونستن راحت توی کسبوکارشون درآمد کسب کنن . که این ها آدم هایی هستن که اعتماد به نفس دارن و از شنا کردن توی عمق زیاد نمی‌ترسند. از نه گفتن نمی ترسند . از این که کارشون رو مشکلی پیش بیاد و چالش داشته باشن نمی ترسند. و این هست شنا در در عمق 4 متری کسبو کار . و بعد از این که من این داستانم رو درک کردم تصمیم گرفتم هر چیزی که به عنوان خطر در ذهنم هست که به کسبو کارم رونق میده حتما انجامش بدم و ایمان داشته باشم به خدا.
, [25/05/1402 08:59 ب.ظ]
یه چیز دیگه که هست و من باید همیشه یادم باشه اینکه داشتم به این فکر میکردم با این که من توی شهر ... هستم شهر ...رو خیلی کوچیک میبینم اصلا شهر ... نه توی محله خودمون توی ... من هر روز دارمآدم هایی میبینم که تابحال ندیدمشون و این خیلی جالب هست و قشنگ میتونم باهاش نا محدودی رو حس کنم. و توی کسبوکارم ازش استفاده کنم تو وقت بزار و پروژه بگیر اگه نشد برو سراغ بعدی نگران نباش همیشه هست و بیشتر هم میشود.. بهتر میشود. کم هزینه تر میشود. پر سود تر میشود . پرلذت تر میشود. و تمام زیبایی ها هر بار و هر بار بیشتر میشود پس قدم بردار تا زود تر بشود هر چی لفتش بدی بد تر میشود.
