حسن بحرینی فرد
حسن بحرینی فرد
خواندن ۱ دقیقه·۸ ماه پیش

آخرين جمعه سال است...


آخرين جمعه سال است امروز

من هنوز ساکن کلبه تنهايي و بس

در به در منتظر چشمانت

تا که شايد تو بيايي از راه

و نويدي باشي از براي شادي

از براي ماندن

از براي زيستن

يا اميدي، نوري در دل منتظرم

اما حيف؛

قلب تو تعطيل است...

آخرين جمعه سال است امروز

تو نمي آيي باز

من هنوز در سرما

کلبه ام تاريک است

دست من يخ زده از دوري تو

شمعي باش

باز يادم رفت

جمعه است

تعطيل است...




حسن بحريني فرد

26اسفند1402

شعرعاشقانهشعر نوعشق
دانشجو معلم/کمی شاعر✍/عاشق کاوش و تحقیق ??
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید