hassantarhsaz·۴ سال پیشنگاردو خط اول ثابت است و ادامه را من نوشتم، شما هم اگر دوست داشتید امتحان کنید
hassantarhsaz·۴ سال پیشخواب طلاییاین متن را آماده کرده بودم برای پادکست اما نشد که تبدیل به پادکست کنم، امیدوارم لذت ببرید
hassantarhsazدرمجله جوکر·۵ سال پیشجوکر ۲۰۱۹سلامشکی در سخت بودن بازسازی بی نقص جوکر هیث لجر نیست، و همه میدانیم با وجود بازیگری همچون جک نیکلسون، هیث لجر جوکر را از همه بهتر بازی کرده…
hassantarhsaz·۶ سال پیشبادام تلخدنیا مثل یک کیسه بزرگ بادام می ماند. و زندگی خوردن این بادام هارا می ماند. نمی دانی کدام تلخ است کدام شیرین. منطقی و عاقلانه اش این است که ما در تمام مدت خوردن این بادام ها دوست داشته باشیم بادام شیرین را بخوریم. اما گاهی هم می شود بادام تلخ به قرعه ما می افتد. هر وقت که اینطور می شود، با خوردن بادام های شیرین، تلخی آن را فراموش می کنیم. اما در دنیا آدم هایی هستند که ا...
hassantarhsaz·۶ سال پیشسو استفادهبی اعتمادی زمان رخ می دهد که از اعتماد سو استفاده شود. نامهربانی زمانی قلب انسان را فرا میگیرد که سو استفاده از مهربانی کاری عادی و هر روزه بشود . نا باوری زمانی بر تمام تصمیمات و شنیده ها سایه می افکند که از باور ما سو استفاده شود. هر چیزی که اعتماد بر پایه آن از بین برود خود آن چیز هم از بین می رود.مثلا اعتماد بر پایه مهربانی از بین برود دیگر مهربانی وجود نخواهد داشت...
hassantarhsaz·۶ سال پیشنوازندگان شببرای سحری بیدار شده بودم که ناگهان صدایی از بیرون نظر مرا به خود جلب کرد. صدای خش خش جاروی رفتگر ها، چه صوت زیبایی، چه نوایی چون بلبلان مست بهار می ماند، صدایش مانند هیچ سازی نیست اما موسیقی دلپذیری میان شب دارد، یک نفر کیهان کلهر می شود، یک نفر یان تیِر سِن، یک نفر موزارت ، دیگری کیتارو و هزاران نفر گمنام، نوازندگان گمنام شب شاید نام بهتری نسبت به رفتگر باشد. و چه سخت...
hassantarhsaz·۷ سال پیشعشق دروغینامروز در خیابان دختر جوانی را دیدم که خسته می رفت. بسیار شکسته و درد آلود قدم می زد. با خود فکر کردم چه چیزی باعث می شود که دختری به تر و تازگی او چنین پژمرده شود؟ چیست که قدرتی چنین دارد؟ آیا عشق او را چنین خسته دل کرده؟ عشق،آدمی را زمین می زند و خوارمیکند اما زنده اش می کند، شادابی می دهد. در عشق دلتنگ یار می شوی اما دلت تنگ نمی شود. دلباز می شود خانه ی دلت. پس چیس...