چرا یه نفر باید ماسک لبخند بزنه؟خب در حقیقت…
یه ماسک میتونه خیلی معنی داشته باشه،مگه نه؟
کمبود اعتماد به نفس،ترس از قضاوت شدن،پنهان ماندن از جمعیت…
اما ماسک لبخند؟خب…
پنهان کردن احساسات؟
تلاش برای مثلا شاد نشان دادن خود؟
پنهان کردن رد درد ها و زجر های گذشته در صورت؟
اگه بخواد واقعا اینطوری پیش بره باید مدت خیلی زیادی ماسک بزنه
یه لبخند میتونه داستان خیلی دردناکی پشت خودش داشته باشه
داستانی که تو حتی توی خواب و رویا هم نمیبینیش
و میدونی،برداشتن ماسکش میتونه براش خیلی سخت باشه
اون میترسه و تو باید کمکش کنی
این موقعس که نظر تو اهمیتی نداره...
اگه ماسکشو برداشت نباید بهش بگی زشته،حتی اگه زشت باشه!
نباید باعث بشی پشیمون بشه!
باید وادارش کنی حقیقتا لبخند بزنه!
از همونا که میتونه یه اتاق رو روشن بکنه
اون لبخند حقیقیه که شیرینه نه ماسک لبخند!
میدونی
ماسک لبخند چیز خیلی دردناکیه
بیا کاری کنیم مردم لبخند بزنن
نه اینکه ماسک لبخند بزنن...
پ.ن برای ساکنین لمنبرگ:داشتم از اینکه بهش گفتن زشتی حرص میخوردم نتونستم چیزی ننویسم??میخوام تک تک شون رو اره کنم کی میاد باهام?