در پروژه های شهری ، بعضی اوقات از رنگ ها برای بازگرداندن نشاط و بازسازی فضاهای خراب استفاده می شود ، مانند روستای Kampung Pelangi ، در اندونزی.
رنگ ها و ادراک آنها مسئول مجموعه ای از محرک های آگاهانه و ناآگاهانه در روابط مکانی ما هستند. علیرغم حضور و تنوع آن ، در همه مکانها وجود دارد. آیا تاکنون فکر کرده اید که نقش آن در معماری چیست؟
علاوه بر عناصر سازنده ای که یک شی در معماری تشکیل می دهند ، استفاده از رنگ روی سطوح نیز بر تجربه کاربر از فضا تأثیر می گذارد. به گفته پدروسا ، "یک احساس رنگارنگ با تفاوت های ظریف نور شکسته یا توسط ماده منعکس می شود ، معمولاً کلمه رنگ به آن سایه هایی گفته می شود که به عنوان محرک در یک حس رنگی عمل می کنند.
توصیف رابطه رنگها و ویژگیهای مختلف حاکم بر آنها ، یا حتی بسیاری از مطالعات موجود در مورد این نظریه ها ، به همان اندازه پیچیده و گسترده است. رنگ می تواند با روانشناسی ، نمادگرایی و حتی عرفان همراه باشد. رنگ ها با توجه به دوره هنری ، تاریخی یا فرهنگی معانی مختلفی می گیرند. رنگ ها هنگام مواجهه با نور تغییر می کنند. در میان بسیاری از ویژگی های دیگر. هدف این مقاله پرداختن به جنبه های فنی رنگ یا مفاهیم مورد مطالعه منتقدان نیست. با این حال ، به دنبال تأمل در رابطه بین رنگ و معماری است.
بیایید نگاهی به برخی از نام های شناخته شده از تاریخ معماری بیندازیم. در مورد کار لوئیس باراگان ، رنگ خلوص فضایی را به عنوان عنصری که باعث برانگیختن احساسات می شود ، نشان می دهد. در همین حال ، لینا بو باردی از رنگ قرمز در برخی از عناصر معماری استفاده می کند و لگورتا رنگهای پرشور را به کار می گیرد که از فرهنگ مکزیک الهام گرفته شده باشد.
رنگ می تواند حجم مشخص یا جزئیات سازنده را نشان دهد ، یا از لحاظ بصری جنبه های خاصی از فضا را تقلید کند. همچنین می تواند مجموعه ای از احساسات یا جلوه های بصری را فراهم کند.
اگر محیطی با دیوارها ، کفها و سقفهای خنثی ایجاد کنیم ، وقتی رنگهای خاصی را روی سطوح مختلف اعمال می کنیم ، جلوه های بصری متفاوتی می گیریم. به عنوان مثال ، اگر سایه تیره تری روی سقف قرار دهیم ، احساس فضای کمتری ایجاد می شود. اگر رنگ را به دیوار مرکزی فضا بمالیم ، ایده "کوتاه شدن فضایی" خاص بصری ایجاد می شود. در حالی که ، اگر روی همه دیوارها اعمال شود ، درک فضای طولانی تر از حد واقعی تولید می شود.
اگر فقط دیوارهای جانبی فضا رنگ آمیزی شده باشد ، درک محدودی وجود دارد. در غیر این صورت ، به نظر می رسد هنگام نقاشی دیوار و سقف مرکزی به یک رنگ ، محیط گسترش می یابد. اگر می خواهید ارتفاع فضا را پایین بیاورید یا کانون توجه را در ارتفاع نگاه ناظر قرار دهید ، پس تمام سطوح را در نیم ارتفاع رنگ آمیزی کنید و قرار دادن رنگ های تیره روی سطوح فوقانی ، این اثر مطلوب را به ما می دهد.
اما رنگها بدون حضور نور وجود ندارند. همانطور که پدروسا می گوید ، "رنگ وجود مادی ندارد: فقط حسی است که توسط برخی سازمانهای عصبی تحت عمل نور ایجاد می شود .
رنگ با محرک های روانشناختی ارتباط نزدیک دارد و می تواند همراه با حجم و شکل هر پروژه مورد استفاده قرار گیرد.
در مورد "روانشناسی" از رنگهای اصلی ، ایده های زیر ایجاد شده است:
آبی: احساس مثبت بودن ، اعتماد به نفس و امنیت را منتقل می کند. اغلب در فضاهای تجاری و تجاری مانند آژانس های بانکی ، دفاتر و شرکت ها مورد استفاده قرار می گیرد.
زرد: خوش بینی ، کنجکاوی ، خوشرویی و جو روشن را به تصویر می کشد. به طور مكرر در فضاهای تجاری یا رستوران ها برای جلب توجه عابرین پیاده مورد استفاده قرار می گیرد.
قرمز: این رنگ انرژی ، هیجان ، انگیزه را نشان می دهد. بنابراین ، به طور منظم در فضاهای تجاری ، مانند فروشگاه ها یا فست فودها مورد استفاده قرار می گیرد ، زیرا اجبار و میل مصرف کننده خاصی را به تصویر می کشد.
سبز: باعث آرامش ، آرامش ، آرامش و رفاه می شود. این دارو به طور مرتب در فضاهای مرتبط با سلامتی و رفاه مانند بیمارستان ها و مراکز استراحت استفاده می شود.
نارنجی: نتیجه ترکیب زرد و قرمز ، نارنجی ایده ای از شدت ، خلاقیت ، سرخوشی و اشتیاق را ایجاد می کند. این ماده اغلب در محیط های خلاق مانند ادارات ، استودیوها و مدارس استفاده می شود. اگر همراه با رنگ آبی استفاده شود ، ایده تکانه و اعتماد را منتقل می کند ، و بنابراین توسط آژانس های بانکی و دفاتر
بنفشه: باعث انتقال رفاه ، آرامش و لطافت می شود.
در پروژه های کودکان از رنگ ها برای ایجاد انگیزه در رشد روانی و حسی کودک استفاده می شود.
در پروژه های بیمارستانی یا حوزه سلامت ، از رنگها بعنوان یک عنصر مکمل برای توانبخشی بیماران استفاده می شود ، مانند بنیاد Esther Koplowitz برای بیماران مبتلا به فلج مغزی ، طراحی شده توسط هانس آباتون و بیمارستان کودکان Nemours ، که توسط استنلی بیمان و سیرز.
رنگ یک عنصر جدایی ناپذیر در معماری است. نه تنها از نظر زیبایی شناسی مهم است بلکه از نظر روانی-حسی نیز اهمیت زیادی دارد. در پروژه های خود هوشمندانه از آن استفاده کنید!