شخصیت، مهارت‌ها، دوست‌داشتن و دوست نداشتن شما در طول زمان تغییر می‌کند – اما این تغییر خارج از کنترل شما نیست. چه کاری می توانید انجام دهید تا نسخه ای از خودتان شوید که بیشتر از همه می خواهید باشید؟ با اذعان به تفاوت های گذشته، حال و آینده خود شروع کنید. سپس، آینده مورد نظر خود را تصور کنید: اهدافی را تا حد امکان واضح و مشخص تعیین کنید تا شانس خود را برای دستیابی به آنها به حداکثر برسانید. در نهایت، یک روایت هویتی سازگار با شخصی که می‌خواهید تبدیل شوید ایجاد کنید (و دوباره توسعه دهید) و آن داستان را با دیگران به اشتراک بگذارید! هویت شما رفتار شما را هدایت می کند که به مرور زمان شخصیت شما را می سازد. پس مانند بهترین نسخه از خود رفتار کنید و آن شخص خواهید شد.
اکثر مردم، وقتی از آنها پرسیده شود که آیا همان فردی هستند که 10 سال پیش بودند، پاسخ منفی خواهند داد - اما ما برای دیدن پتانسیل تغییر در آینده کار بسیار سخت تری داریم. گیلبرت و دیگران از این به عنوان "توهم پایان تاریخ" یاد می کنند. علیرغم آگاهی از اینکه خود گذشته ما به وضوح با خود فعلی ما متفاوت است، ما تمایل داریم فکر کنیم که آنچه در حال حاضر هستیم نسخه "واقعی" و "تمام" خودمان است و خود آینده ما اساساً همان چیزی است که هستیم. امروز. گیلبرت آن را به سادگی بیان می کند: «انسان ها کارهایی هستند که به اشتباه فکر می کنند تمام شده اند.» شخصیت، مهارت‌ها، علاقه‌مندی‌ها و دوست نداشتن‌های شما در طول زمان تغییر می‌کند - چه عمدی در مورد آن تغییر داشته باشید یا نه. مطالعه‌ای که اخیراً منتشر شده و بیش از 60 سال طول کشید نشان داد که شخصیت تقریباً همه شرکت‌کنندگان کاملاً متفاوت از 60 سال قبل است. تغییر اجتناب ناپذیر است، اما خارج از کنترل شما نیست. در زیر، سه استراتژی ارائه شده است که به شما کمک می‌کند تا به آینده دلخواه خود تبدیل شوید.
مرحله 1: خود سابق، فعلی و آینده خود را متمایز کنید.
به عنوان یک قاعده، مردم تمایل دارند که بر خود فعلی خود تأکید زیادی داشته باشند. ما تمایل داریم به هویت فعلی خود بچسبیم و با عبارات بسیار قطعی در مورد اینکه الان هستیم صحبت می کنیم، به عنوان مثال، "من یک درونگرا هستم"، "من با مردم خوب نیستم"، و غیره. این برچسب ها فضای کمی برای تغییر باقی می گذارند. و رشد، چیزی را ایجاد می کند که دکتر الن لنگر، روانشناس هاروارد آن را "بی فکری" می نامد.
وقتی برچسبی را در مورد خود فرض می کنید، دیگر جایگزین ها را نمی بینید. همانطور که لانگر توضیح می دهد، «اگر چیزی به عنوان یک حقیقت پذیرفته شده ارائه شود، روش های فکری جایگزین حتی برای بررسی مطرح نمی شوند... [به عنوان مثال] زمانی که افراد افسرده هستند، تمایل دارند فکر کنند که همیشه افسرده هستند. توجه آگاهانه به تغییرپذیری نشان می‌دهد که اینطور نیست».
حقیقت این است که شما همان فردی نیستید که در گذشته بودید. شما کارها را به همان روشی که قبلا انجام می دادید انجام نمی دهید. شما دیگر چیزی را که زمانی می خواستید نمی خواهید. به جای برچسب زدن به خود و تمرکز بر آنچه که امروز هستید، متوجه شوید که چقدر نسبت به خود قبلی خود رشد کرده اید و تغییر کرده اید.
همانطور که دن سالیوان، مربی کارآفرینی توضیح می دهد، شما باید "دستاورد را اندازه گیری کنید، نه شکاف". شما می توانید با اندازه گیری پیشرفت به صورت هفتگی، ماهانه یا سه ماهه، خود را برای مشاهده رشد کوتاه مدت آموزش دهید. فقط از خود بپرسید: در 90 روز گذشته چه بردهایی داشته ام؟ هنگامی که شروع به تمایز بین خود فعلی و قبلی خود می کنید، می توانید خود آینده خود را نیز به عنوان فردی متفاوت ببینید.
مرحله 2: آینده مورد نظر خود را تصور کنید.
پیش فرض کردن در زمان حال بسیار آسان تر از تصور آینده ای متفاوت است. اما اگر برای تصور اینکه چه کسی می خواهید باشید، وقت نگذارید، به طور واکنشی به هر چیزی تبدیل خواهید شد که زندگی شما را به سمت آن سوق می دهد. تحقیقات نشان داده است که شکل دادن به خود آینده نیاز به "تمرین عمدی" یا توانایی توسعه خود به سمت یک هدف خاص دارد. شما نمی توانید بدون جهت گیری به آن رشد به طور موثر رشد کنید. برای شکل دادن به فرآیند به یک هدف روشن نیاز دارید.
برای مثال، وقتی تصمیم گرفتم که می‌خواهم یک نویسنده حرفه‌ای شوم، این ایده به تنهایی کافی نبود. من باید ایده‌ام را به یک نتیجه قابل اندازه‌گیری تبدیل می‌کردم - گرفتن یک قرارداد کتاب شش رقمی با یکی از پنج ناشر بزرگ نیویورک - و سپس می‌توانم فرآیندی را برای رسیدن به آن هدف مهندسی معکوس کنم. داشتن یک هدف روشن به من این امکان را داد که سوالات مفیدی را از افراد مناسب بپرسم.
علاوه بر این، تحقیقات نشان می دهد که انگیزه و امید هر دو از ترکیب یک نتیجه واضح و مطلوب، این باور که می توانید موفق شوید و مسیری برای رسیدن به آن نشات می گیرند. حوزه رو به رشد روانشناسی مثبت اندیش بسیاری از مفروضات قدیمی را وارونه کرده است، و دریافته است که انسان ها صرفاً توسط گذشته خود هدایت نمی شوند، بلکه در واقع توسط دیدگاه های خود نسبت به آینده به جلو کشیده می شوند - مفهومی که روانشناسان از آن به عنوان "جست و جو(prospection)" یاد می کنند.
به زبان ساده، رفتار شما در زمان حال تا حد زیادی بر اساس دیدگاه شما نسبت به آینده شما شکل می گیرد. اگر آینده شما روشن، هیجان انگیز و چیزی است که باور دارید می توانید ایجاد کنید، رفتار شما در زمان حال منعکس کننده آن خواهد بود. بنابراین، خود آینده شما کیست؟ فقط شما این پاسخ را برای این سوال دارید. همانطور که دکتر گیلبرت توضیح می دهد، اولین قدم این است که خود آینده خود را تصور کنید. خود آینده شما کسی نیست که آن را کشف کنید، بلکه کسی است که تصمیم دارید باشید.
مرحله3: روایت هویت خود را تغییر دهید.
هویت بسیار قدرتمندتر از شخصیت است. هویت رفتارهایی را هدایت می کند که به مرور زمان تبدیل به شخصیت می شود. شخصیت شما - مجموع نگرش ها و رفتارهای ثابت شما - صرفاً محصول جانبی هویت است.
روایت هویت شما داستانی است که درباره خود تعریف می کنید: گذشته، حال و آینده. اگر هویت شما تنها در گذشته و حال شما ریشه دارد، این طرز فکر ثابت می تواند شخصیت را دائمی کند. اما اگر به جای تثبیت بر خود فعلی‌تان، روی تجسم خود آینده‌تان تمرکز کنید، تغییر روایت هویت‌تان ممکن می‌شود.
این فقط چیزی نیست که باید در داخل به آن فکر کنید. به اطرافیان خود بگویید که می خواهید چه کسی باشید! منظور این نیست که «تا زمانی که به آن دست یابید جعل کنید»، بلکه صادقانه و متواضعانه تصدیق کنید که خود آینده شما در واقع فردی متفاوت از آنچه امروز هستید است. شما هنوز خود آینده خود نیستید، اما این جایی است که می روید.
البته این جسارت می خواهد. خیلی ساده تر است که فقط بگوییم: "من این هستم". گفتن علنیِ "این همان کسی است که می خواهم باشم" خطرناک است، زیرا تضمینی برای موفقیت ندارید. اما این تنها راه برای عمدی بودن در مورد اینکه چه کسی می شوید نیز هست.
اینکه به مردم بگویید چه کسی می خواهید باشید بسیار قدرتمند است زیرا شما را وادار می کند که رفتار خود را با داستان جدیدتان مطابقت دهید. اگر روایت هویت شما ریشه در گذشته داشته باشد، گذشته شما تعیین کننده رفتار شما خواهد بود. اما اگر عمداً تصمیم بگیرید که خود آینده‌تان چه کسی خواهد بود - و شجاعت این را پیدا کنید که آن دیدگاه را با دیگران به اشتراک بگذارید - تبدیل شدن فعالانه به خود آینده مطلوب ممکن می‌شود.
دکتر کارول دوک در مورد اهمیت تعریف شدن نه با زمان حال، بلکه توسط کسی که می خواهید باشید صحبت کرده است. همه ما در حالت دائمی شدن هستیم. بنابراین، اجازه دهید آینده مورد نظر شما چیزی باشد که رفتار فعلی شما را پیش بینی می کند - نه گذشته شما.
رفتار شما نشان دهنده نوع فردی است که فکر می کنید هستید، هویت شما را مستحکم می کند و در نهایت به شخصیت شما تبدیل می شود. این رفتار شماست که شخصیت شما را می سازد، نه برعکس.
پس می خواهی کی باشی؟ شروع کنید به مردم بگویید. به جای خود قبلی، مانند خود آینده خود رفتار کنید. عدم اطمینان و تغییر را در آغوش بگیرید. یادگیری و شکست را در آغوش بگیرید. هرگز با «اکنون» تعریف نشوید. در تمرین عمدی شرکت کنید تا با گذشت زمان، به داستان همیشه در حال تکامل خود تبدیل شوید. اقدام کنید و در ساختن هویت آینده خود سرمایه گذاری کنید.
به این ترتیب شما تبدیل به نسخه ای از خود می شوید که بیش از همه می خواهید باشید.
نوشته بالا برگردان فارسی مقاله ای از نشریه هاروارد بیزینس رویو است که به صورت غیرتخصصی و با استفاده از ابزارهای آنلاین ترجمه شده است. پیشنهاد می کنم در صورت امکان نسخه اصلی این مقاله را مطالعه کنید.
برای مطالعه نسخه انگلیسی مقاله، اینجا کلیک کنید.
