حکایت قنات یا کاریز، حکایت مردمی هست که تو دل کوهستان یا دشت زندگی میکردن و برای پیدا کردن آب، راهشون رو به تو دل زمین پیدا کردن.
قنات واژه عربی از "کهریز" یا "کاریز" هست. آب برای ایرانیها تنها یک عنصر لازم برای زندگی نبوده، بلکه یکی از چهار عنصر مقدس در طبیعت بوده. طوری که در نزدیکی یا روبهروی نیایشگاهها و آتشکدهها، آب حضور داشته. کاریزها، نه تنها در شهرهای کمآب مثل یزد و کاشان و طبس، که در شهرهای کوهستانی مثل تبریز هم ساخته میشدن. همچنین در شهرهای باستانی چون هگمتانه، آثاری از کاریزها موجوده. کمکم این فن، به جاهای دیگه دنیا گسترش یافته، مثل عمان و عربستان و مصر. و با آمدن اسلام، همراه با فتوحات اعراب مسلمان، این فناوری هم به جاهای گوناگون راه پیدا کرد، مثل اسپانیا.
به گفته هانری گوبلو، کاریزها از ناحیه شمال غرب ایران فرهنگی و محل زندگی اورارتوها شکل گرفتن. به این صورت که زمانی که در معدنها میخواستن آب مزاحم رو از زمین بیرون ببرن، این فناوری به دست اومد و به دانش آبرسانی راه پیدا کرد.
کاریز، تشکیل شده از:
یک کانال افقی که به اون "کوره" یا "سو" گفته میشه و تو دل زمین هست. کوره زیرزمینی با شیب کمی که داره یه جریان طبیعی آب از لایههای آبدار مرتفعتر زمین یا رودخانهها ایجاد میکنه.
"مظهر" یا "دهنه" که محل آشکار شدن آب زیرزمینی کاریز هست.
"میله" که حفرهها یا چاههای عمودی در سطح زمین تا کوره زیرزمینی هست و هم نقش تهویه و هم دسترسی رو ایفا میکنه.
"مادر چاه" که در پایان راه کاریز هست و ژرفترین میله چاهه.
همچنین برای بهتر کردن استحکام خاک در زیر زمین، از "کول" و "تنبوشههای سفالی" استفاده میکردن. کولها به شکل تخم مرغی و بیضی بودن و در برخی شهرها به اونها "نای" میگفتن.
حکایت کاریز، حکایت طول و درازداری هست. اما این نکته از کاریز مهمه که مردمان قدیم، بنا به شرایط زمانه و محیط پیرامونشون، سبک زندگیشون رو میساختن. اما امروزه با از یاد بردن روشهای قدیم و رو آوردن به روشهای نو، نه تنها به طبیعتمون، که به آیندگانمون هم ستم میکنیم. برای همه مردم دنیا، دسترسی به آب سالم رو آرزو میکنم.
برای خواندن حکایتهای بیشتر از معماری ایران، صفحه من رو در ویرگول دنبال کنید.