اگر هدف این باشد که به کسی نزدیکتر شوید باید هوشمندانهتر به تأثیر رسانهیِ ارتباطیتان بر تجربهیِ خود توجه کنید، به ویژه در این دوران کرونا که نزدیکبودن به کسانی که برای ما مهماند دشوار است.
نویسنده: جیل ساتی
۲ نوامبر ۲۰۲۰، مجلهیِ نیکی بزرگتر
مترجم: مرتضی نادری
گروه علمی حکمت زندگی
من نیز همانند اکثر افراد، در ماههای اخیر پیامهای متنی زیادی به دوستان و خانوادهام فرستادهام. کوویدــ19 (و جدایی فیزیکی اجباری ناشی از آن)، معاشرت حضوری افراد با یکدیگر را بسیار محدود کرده است. این بدان معنا است که اکنون ناچار ایم برای حفظ روابط مستحکم و سالم بیش از هر زمان دیگری تلاش کنیم.
اما یک مطالعهیِ جدید نشان میدهد که ارسال پیامهای متنی چه بسا برای رسیدن به چنین هدفی کافی نباشد. برای نزدیک و صمیمی ماندن در دورانی که همهیِ ما به همراهی و پشتیبانی یکدیگر نیاز داریم، بهتر است تلفن را برداریم یا یک تماس ویدیویی برقرار کنیم. در واقع سعی کنیم صدای طرف مقابل را واقعا بشنویم.
صورتبندی مطالعهیِ مذکور به این شکل بود که شرکتکنندگان باید تصور میکردند با دوستی که حداقل دو سال با آنها ارتباط نداشته است گفتوگو میکنند. از آنها خواسته شد تا پیشبینی کنند که ارتباط برقرار کردن به صورت تلفنی یا از طریق ارسال پیام چهقدر برایشان آزارنده یا لذتبخش خواهد بود و چهقدر احساس نزدیکی برای آنها فراهم خواهد کرد. همچنین از آنها خواسته شد بیان کنند که ترجیح میدهند از کدام رسانه برای برقراری تماس استفاده کنند.
در مرحلهی بعد، به صورت تصادفی از شرکتکنندگان خواسته شد تا از طریق تلفن یا ایمیل با دوستان قدیمی خود ارتباط برقرار کرده و تجربهیِ خود را گزارش دهند. اگرچه بیشتر افراد انتظار داشتند که صحبت تلفنی در مقایسه با ایمیل، آنها را بیشتر معذب و ناراحت کند، اما کسانی که با تلفن صحبت کردند شادی بیشتری داشتند، به فردی که با او تماس گرفتند احساس نزدیکی بیشتری کردند و نسبت به افرادی که از طریق ایمیل تعامل میکردند احساس ناراحتی و معذببودن بیشتری گزارش نکردند.(حتی آنهاشان که ابتدائاً گفته بودند که ترجیح میدهند که ایمیل ارسال کنند و تماس نگیرند)
نویسندهیِ اصلی مقاله، آمیت کومار، میگوید: «ما تصور میکردیم که صحبتکردن با دیگران برای افراد آزارنده خواهد بود، اما با توجه به نتیجهیِ پژوهش، به نظر میرسد که اینطور نیست. در عوض . . . افراد طی مکالمهیِ تلفنی نسبت به تعامل ایمیلی پیوندهای بسیار قویتری شکل میدهند.»
همچنین در قسمت دیگری از این تحقیق نشان داده شد که این یافته حتی برای افرادی که با شخصی کاملاً غریبه صحبت میکنند نیز صدق میکند.
در این بخش از پژوهش، از شرکتکنندگان خواسته شد که برای آشنایی با فردی غریبه از گپ صوتی، گپ تصویری یا گفتگوی متنی استفاده کنند. همانند آزمایش قبلی، از آنها خواسته شد پیشبینی کنند که این تجربه چهگونه خواهد بود و چه قدر ممکن است با آن فرد صمیمی شوند. سپس هر آزمودنی با فردی غریبه همراه شد تا تمرین دوستی سریع را انجام دهد. در این تمرین، افراد یک گروه دو نفره از یکدیگر سوالات مختلفی میپرسند که این سوالات رفتهرفته شخصیتر میشوند. سوالاتی همچون «یک روز عالی برای شما چگونه است؟« و «یکی از شرمآورترین لحظههای زندگیتان چه بوده است؟»
به طور کلی، شرکتکنندگان انتظار داشتند که مکالمهیِ تصویری و صوتی معذبکنندهتر باشد و طی آن احساس نزدیکی کمتری نسبت به گفتگوی متنی داشته باشند. اما نتایج به شکل دیگری بود: افراد به دلیل اینکه میتوانستند صدای فرد دیگر را بشنوند به طور قابلتوجهی احساس نزدیکی بیشتری نسبت به آن شخص غریبه داشتند و بیشتر از مکالمهیِ متنی معذب نشدند.
همچنین با وجود اینکه تصور میشد مکالمهیِ ویدیویی (به دلیل امکانی که برای دیدن چهرهیِ افراد فراهم میکند) بهتر از مکالمهیِ صوتی عمل کند، نتایج پژوهش نشان داد که این موضوع اهمیتی ندارد و هر دو روش نتایج یکسانی داشتند.
نتایج این آزمایشها نشان میدهند که مشخصاً صدای افراد ویژگی خاصی دارد که منجر به افزایش صمیمیت میگردد.
کومار میگوید: «صدای افراد دارای نشانههای زبانیای است که نشاندهندهیِ یک ذهن دارای شعور و احساساند و از آنجایی که نزدیکشدن به افراد به معنای قدری نزدیکشدن به ذهن آنها است تعامل صوتی این کار را آسانتر و محتملتر میکند.»
وی همچنین به تحقیقات دیگری اشاره میکند که بر اهمیت صدا در ارتباطات ما تأکید دارند. به عنوان مثال، در تحقیقی از افراد خواسته شد تا یک متقاضی شغل بالقوه را مورد ارزیابی قرار دهند. افرادی که به جای خواندن سابقهیِ شغلی کوتاه متقاضی (job pitch) صدای او را در حال خواندن متن شنیدند، فرد را متفکرتر، باهوشتر و شایستهتر ارزیابی کردند. مشابه مطالعهیِ کومار، ارائهیِ ویدیوییِ این سابقهیِ شغلی موثرتر از نسخهیِ صوتی آن نبود.
در مطالعهای دیگر، شرکتکنندگانی که به فردی که دیدگاه سیاسی رقیبشان را ابراز میکرد گوش میدادند در مقایسه با افرادی که متن استدلال او را میخوانند کمتر انسانیت فرد را انکار میکردند. این نشان میدهد که صحبت با افراد از احزاب سیاسی مختلف (به جای ارسال پیام کوتاه یا پاسخدادن به آنها در فیسبوک) ممکن است به فائقآمدن بر اختلافنظرها کمک کند.
یک دلیل برای برتریداشتنِ شنیدهشدنِ صدای افراد این است که صدای ما احساسات بیشماری را منتقل میکند، که به ما کمک میکنند یکدیگر را بهتر درک کنیم و احساس همدلی بیشتری داشته باشیم. در واقع، حداقل یک مطالعه نشان داده است که ارتباطات مبتنی بر صدا ممکن است بر ارتباطاتی که شامل ویدئو هستند برتری داشته باشند، زیرا به افراد کمک میکنند احساسات دیگران را با دقت بیشتری پیگیری کنند.
اگرچه این نکته ممکن است پیشپاافتاده به نظر رسد، اما روشی که ما برای برقراری ارتباط و تعامل انتخاب میکنیم اهمیت دارد. کومار اعتقاد دارد که نباید بگذاریم ترس ما از قرارگرفتن در موقعیتی معذبکننده منجر به تعاملاتی کمترامیدبخش شود. به عقیدهیِ او: «مردم گاهی اوقات نسبت به تأثیر رسانهیِ ارتباطیشان بر تجربهیِ خود بیتوجه اند. اما اگر هدف آنها این باشد که به کسی نزدیکتر شوند باید هوشمندانهتر به این موضوع توجه کنند.»
وی اضافه میکند که ارسال پیام کوتاه میتواند مفید باشد؛ اما در صورتی که شما فقط بخواهید یک پیام سریع ارسال کنید یا زمانی را برای گفتگو با کسی تنظیم کنید. اما اگر قصد دارید ارتباطات اجتماعی قویتر ـــ و شادکامی و بهروزیای که با این ارتباطاتِ قوی همراه است) داشته باشید، تلفنکردن (تماس صوتی) میتواند راه بهتری برای دسترسی و ارتباط برقرار کردن باشد، به ویژه در این دوران خاص که نزدیکبودن به کسانی که برای ما مهماند دشوار است.
کومار بیان میکند: «ما در دورهای زندگی میکنیم که تنهایی یک نگرانی روزافزون است و مردم باید بدانند که در مورد آن چه باید بکنند. وقتی صحبت از حفظ و ایجاد روابط اجتماعی میشود (که برای بهروزی ما بسیار لازم اند)، عاقلانهتر آن است که افراد با یکدیگر به شکل صوتی ارتباط پیدا کنند و به جای تایپکردن حرف بزنند.»
لینک این مقاله در سایت مجلهیِ نیکی بزرگتر
https://greatergood.berkeley.edu/article/item/should_you_call_or_text_science_weighs_in