ویرگول
ورودثبت نام
Helia
Helia
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

خوب گوش کن؛ صدای پای بهار میاد...

امروز یکم اسفند بودش. وقتی به عقب بر میگردم و این یه سال اخیر رو نگاه میکنم احساس میکنم قد ده سال زندگی کردم، قد ده سال عذاب کشیدم، قد ده سال بزرگ شدم، قد ده سال تصمیم های مهم برای زندگیم گرفتم قد ده سال تجربه به دست آوردم. این یه سال اخیر همون قدر که شیرینی برام داشت تلخی هم داشت ولی اصلا بابت تلخی هایی که چشیدم ناراحت و شاکی نیستم چون اولاً این تلخی ها باعث شدن که حالا قدر شیرینی رو بیشتر بدونم دوماً این تلخی ها درسای بزرگی رو بهم دادن که مطمئناً برای روزای بعد از اینم خیلی به دردم میخوره. ولی در عین حال وقتی به عقب نگاه میکنم احساس میکنم که چقدر زود گذشت. خوشحالم از اینکه این سال پر فراز و نشیب رو تو زندگیم تجربه کردم. درد هایی که تو این یه سال کشیدم از اون درد هایین که خوشحالم واسه تجربه کردنش، نه مثل درد و عذابی که ۴ سال پیش تو زندگیم تجربه کردم و زخمش همیشه روی قلبم میمونه. از این حرفا بگذریم، داریم به سال جدید نزدیک میشیم، با خودم تصمیم گرفتم این یکماه آخر با تمام وجودم نزدیک شدن بهار و حس کنم، شادابی و حس جوانه زدن رو با تک تک سلول هام لمس کنم. مطمئنم روزای پیش رو روزای راحتی نیستن چون زندگی هیچ وقت راحت نیست ولی اینم مطمئنم که من امروز میتونم از پس تمام سختی ها بربیام.

به نظرم شما ها هم یه ذره با خودتون خلوت کنین، از این روزا لذت ببرین، همراه با زمین شماها هم تازه و نو بشین. از اطرافتون، از جوانه های گل ها، از آب و هوای بهاری، از تکاپو آدما تو روزای آخر سال لذت ببرین، دلخوشی ها کم نیستن، از لذت های کوچیک زندگیتون غافل نشین. سخت یا آسون امسال هم تموم شد، خودتونو برای روزای بعد از این آماده کنین و مطمئن باشین اگر که خودتون بخواین میتونین از پس همه چیز بر بیاین. اگه من تونستم این سال پر درد و رنج و بگذرونم و الان با امید و آرزو به آینده نگاه کنم و منتظر بهار باشم پس شماها هم میتونین.

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید