ویرگول
ورودثبت نام
Helia
Helia
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

چند ساعت مانده به بهار...

#چند_ساعت_مانده_به_بهار

امسال سال مزخرفی بود ،

بعد از سال ٩۵ امسال اولین سالی بود که این حجم از فشار و دلزدگی و ناامیدی رو تجربه کردم .

تو شرایطی قرار گرفتم که اصلا سزاوارش نبودم ، غصه ای رو خوردم که حقم نبود و تنها دلیل این حال بد اعتماد کردن و دوست داشتن آدم هایی بود که لایق دوست داشتن نبودن .

امسال یه چیز رو خیلی خوب فهمیدم . انسانیت ؛ کسی که انسانیت نداشته باشه حتی به خودش هم رحم نمیکنه چه برسه به بقیه آدمها .

اما تو روزهایی که تنفر از آدم ها تمام وجودم رو گرفته بود آدم های بودن که دورم رو گرفتن و تنهام نذاشتن .

امسال با تمام بدی هاش شانس این رو داشتم که حضور کسایی رو که همیشه بودن واقعی تر حس کنم ، حضور کسایی که دورادور بودن رو نزدیک تر حس کنم و با آدم های جدید و فوق العاده ای آشنا بشم .

آدم هایی که استعداد هام رو دیدن و جرعت باور کردنشون رو بهم دادن ، کمکم کردن که بتونم استعداد هام رو بالفعل کنم و تقویتشون کنم . اینکه یه نفر تو رو و توانایی هات رو ببینِ خیلی قشنگه خیلیییی .

و الان بهترین فرصته که از تمام اون آدم ها به خاطر حضورشون تو زندگیم تشکر کنم ؛ به خاطر اینکه با بودنشون و با حرف ها و راهنمایی هاشون امید رو تو دلم زنده کردن، امید به دوست داشتن ، به صداقت و به زندگی …

میخوام بهشون بگم ممنون که اجازه ندادن تنفر از آدم ها بیشتر از این تو دلم بمونه و قلبم رو سیاه کنه و ممنون که تلاش می کنن تا نسل آدم های خوب منقرض نشه .

الان #چند_ساعت_مانده_به_بهار خوشحال ترین و امیدوار ترین دختر روی کره زمینم …

و در نهایت برای هممون سلامتی ، انسانیت ، صلح و برابری رو آرزو میکنم .

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید