هنگامه خدابنده
هنگامه خدابنده
خواندن ۱۳ دقیقه·۲ سال پیش

بازتاب افسانه‌ها، الهه‌ها و خدایان در بشقاب غذا

بانوی سیب‌زمینی شیرین، الهه ذخیره غذا یا خدای ذرت، تنها برخی از خدایان و الهه‌هایی هستند که راهشان را به بشقاب غذای ملت‌ها باز کرده‌اند. گذشتگان ما در مورد ارتباط اجزای طبیعت با هم و ارتباط انسان با طبیعت، به برداشت‌­هایی دست یافته و داستان‌­های زیادی از آنها ساخته‌بودند؛ داستان­‌هایی که امروزه از پس صدها قرن و چند هزاره، بدل به افسانه شده است، اما همچنان رنگ و بویی از حقیقت در آنها قابل مشاهده است.

در افسانه‌­های ملل مختلف، برای کارکردها و عناصر جهان، الهه‌­ها و خدایانی تصور شده‌­اند که مسئول به وجود آوردن چیزی یا دفع شر چیزی هستند. این افسانه‌­ها دعوتی است برای اینکه به غذای داخل بشقاب­‌هایمان به شکل دیگری نگاه کنیم و از خدایان یا الهه‌های غذا، این تامین­‌کنندگان برکت، سپاسگذاری باشیم.

انواع غذا که داخل ظرف‌های مختلف روی میز چیده شده است
انواع غذا که داخل ظرف‌های مختلف روی میز چیده شده است

الهه‌های غذا؛ نگهبانان مقدس خوراکی‌ها

اقوام مختلف، استعاره‌­های غذایی مختلفی دارند که به شیوه زندگی و محل زندگی­‌شان وابسته است و در فرهنگ خود، الهه غذا را براساس همین وابستگی خلق می‌کنند. اما سرآمد تمام استعاره‌­هایی از این دست، در نظر گرفتن زمین به عنوان مادری حیات­‌بخش است.

زمینی که آب و خاک پر برکت آن، هزاران نوع میوه، غله، گیاه، ماهی، پرندگان و چهارپایان را برای تغذیه در اختیار انسان می­‌گذارد. انسان نیز برای قدردانی از این موهبت، غذا را به عنوان هدیه به پیشگاه خدایان و الهه‌­ها تقدیم کرده و در مقابل، از آنها برای کشت موفق یاری خواسته است.

جالب است بدانیم که باورهایی از این جنس هنوز هم در جهان وجود دارند، از نماز و دعا و نیایش‌­های جمعی که برای بارش باران و سبز شدن زمین یا گذراندن یک سال کشاورزی موفق انجام می­‌شود تا مراسم‌­های پرزرق و برقی که هندوها برای تقدیم غذا، شیرینی و نوشیدنی به خدایان خود برگزار می­‌کنند. همگی این­ها مثال‌­هایی آشناست.

از طرف دیگر، رویش جوانه‌ها، رسیدن محصول و خشکیدن گیاهان، چرخه‌­ای مشابه چرخه زندگی انسان است و نو شدن دنیا را بدنبال دارد. کنار هم گذاشتن مرگ و زندگی، باروری و ناباروری و نظم و بی­‌نظمی در تفکر انسان­‌ها، با رستگاری و زندگی دوباره گره خورده است و «زن» سمبل و تجسد عینی این مفاهیم است. پس بی‌­دلیل نیست که کشاورزی، محصول، گیاه، باروری، برکت و غذا به طورکلی به الهه‌­ها نسبت داده شده است یا الهه­‌ها به نوعی در آن نقش دارند.

الهه غذا در قوم آزتک
الهه غذا در قوم آزتک

به عنوان نمونه، تجسم زن به عنوان نماد باروری باعث شده بود تا اقوام مختلف در جهان، برای باروری، الهه مخصوصی داشته باشند، این الهه گاهی تنها یک نقش نداشت؛ بلکه برکت­‌دهنده، تغذیه­‌کننده، محافظ و فراهم‌آورنده غذا هم می­‌شد.

از جمله آنها می‌­توان به الهه باروری آزتک‌­ها به نام تِلازُولتِئُوتِل [1]، اِین و آنو [2] در باور سلتیک‌­ها یا دیمیتر [3]یونانی‌­ها، سیریز [4] رومی‌­ها و دِوی [5] هندی­‌ها اشاره کرد. شاید امروز به نظر ما خنده‌­دار برسد، اما مردم قدیم، موادغذایی را هم در قالب الهه پرستش می‌­کردند.

آها نِجُوکُو [6] که به نام «بانوی سیب‌زمینی شیرین» هم شناخته می­‌شود، مورد پرستش مردم ایگبُوی نیجریه بود. الهه بومیان آمریکا، زنی بود که هدایایی از جنس ذرت، باروری و رزق و روزی را با خود به ارمغان می‌­آورد.

همانطور که گفتیم در بعضی موارد استثنایی، خدای مرتبط با غذا مرد بود. مثلا، خدای ذرت در باور مایاها یک مرد است و ذرت گیاهی است که انسان از آن پدید آمده است. یا اوزیریس که در ادامه توضیح داده می‌شود، مردی است که به سرسبزی زمین در فصل بهار و کشت ربط داده می­‌شد. مجددا الهه بالی در اندونزی، دِوی سِری [7] است و هر ماه برای گرامی‌داشت باروری و برنج جشن گرفته می­‌شود. می‌بینید؟ در هر فرهنگ، نماد برکت و زندگی عمدتا خود را به شکل یک الهه غذا به نمایش می‌گذارد!

فراتر از مثال­‌هایی که گفتیم، برای مفهوم غذا به عنوان ترکیبی از چند ماده غذایی و روش پختی خاص هم الهه‌هایی وجود داشت. به عنوان نمونه، رومیان الهه‌­ای به نام اِدِسیا [8]داشتند که مخصوص جشن و غذا بود و خواهرش بیبِسیا [9] الهه نوشیدنی است.

هاتور [10]، الهه مصری عشق و زیبایی، همچنین به عنوان «مادر غذا» و «آورنده غذا» شناخته می‌­شد. ایکسکاکائو [11]الهه باروری مایاها است که گرسنگی را بیرون کرده و هدیه­‌اش شکلات و کاکائو است. همچنین کاکائو در داستان پیدایش جهان و خلق ماه و خورشید در باور قوم مایا نیز جایگاهی ویژه دارد و پسران خدای ذرت از کاکائو بوجود آمده‌­اند.

گفتیم که الهه‌­ها گاهی نقش محافظتی داشتند. پُومُونا [12] به عنوان الهه رومی باغ­ها، مراقب درختان میوه است و از آنها محافظت می‌­کند. نام او ریشه کلمه فرانسوی سیب [13] است و از این نظر همتای الهه­‌های ایرانی امرداد و خرداد می‌­باشد. سِدنا [14] الهه اینوییت‌­ها [15]یا اسکیموها است که تمام ماهی­‌ها و حیوانات دریا را برای تغذیه و رزق و روزی مردمش فراهم کرده است. اسکیموها، پینگا [16] ، الهه حیوانات خشکی و کاریبو [17] را نیز می‌­پرستند.

سراتجام، در کنار این الهه‌­ها که مستقیما با غذا ارتباط دارند، الهه­‌های آتشگاه نیز کم نیستند، آنهایی که با نور و شعله خود به ما اجازه آماده‌­سازی غذا را می­‌دهند: هِستیا [18] ، وِستا [19] ، بریجید [20] ، کامو فوچی[21]، و بسیاری دیگر از این جمله‌اند.

از شاخ آفریقا تا شرق دور، الهه‌هایی برای حفاظت از آب‌ها و رمه‌ها

جالب است بدانید که به جز مصر و یونان و روم، در ایران باستان هم از این دست الهه­‌ها و اعتقادات به هیچ وجه کم نداشتیم. در آیین زرتشتی، الهه‌­هایی مثل تیشتَر، اَمِرتات و خُردات با مفاهیم مربوط به برکت، باروری، سرسبزی گیاهان و رمه‌­ها در ارتباط هستند و نتیجه کارشان سیر شدن مردم و از بین رفتن گرسنگی است.

تیشتر الهه‌­ای است که هنگام خلقت جهان، آب­‌ها را در سراسر زمین پخش می­‌کند و دانه گیاهان را نیز در مسیر آبهای جاری رها می‌­سازد تا همه جا سبز شود. همینطور فرزند عطا می­‌کند و حامی مردمان است.

اَمُرداد (که با نام­‌های اَمِرتاته، اَمِرتَه و اَمُوردات هم نامیده شده است) ماه پنجم سال است، او نگهبان گیاهان است و باعث رویش آنها و فراوانی گله‌­های گوسفند می‌­شود. او و خرداد (هـَئوروَتات، خُـردات یا هُردات) هر دو مونث بوده و با محافظت از آب‌­ها و گیاهان، گرسنگی و تشنگی را دفع می‌­کنند.

مشابه همین مفاهیم در دین زرتشتی، خود را در مصر و در قالب خدایی به نام اوزیریس [22] نشان می­‌دهد. او نیروهای ابدی طبیعت را در کنترل دارد. بنا به افسانه­‌ها، اوزیریس به دست برادرش سِت [23] کشته می­‌شود و همسرش ایسیس [24] و خواهرش نِفتیدا [25] وی را دوباره به زندگی برمی­‌گردانند. طبق این داستان، بعد از اینکه اوزیریس و ایسیس صاحب پسری می­‌شوند، اوزیریس دوباره می‌­میرد و این بار جسد او را قطعه قطعه کرده و در نقاط مختلف دفن می­‌کنند.

الهه­ آناپورنا و همسرش شیوا
الهه­ آناپورنا و همسرش شیوا

اوزیریس فرمانروای دنیای مردگان می‌­شود و مسئولیت برداشت محصولات کشاورزی را نیز بر عهده دارد. این مراسم به صورت آیینی درآمد و هر سال در فصل درو و خرمن­‌کوبی تکرار می‌­شد که نشان­‌دهنده ارتباط تنگاتنگ مرگ و زندگی با هم است. زندگی دوباره او، خود را در شکل سبز شدن گیاهان و آمدن بهار نشان می­‌دهد. همچنین مصربان به الهه­‌ای به شکل مار به نام رنِنِوتِت [26] اعتقاد داشتند که بر برداشت محصولات زراعی نظارت داشت.

نمونه بعدی از کشور عجایب، هندوستان است. هندوان الهه‌­ای به نام آناپورنا [27]دارند که به نوعی همان پارواتی[28]، همسر خدای شیوا است. آنا به معنی (غذا) و پورنا (کاملا پر شده، سیر) است. او الهه غذا، تغذیه و آشپزی است.

آناپورنا در باورها و آداب و رسوم هندوها نقشی حیاتی دارد، زیرا غذا بخشی جدایی­‌ناپذیر از جامعه و عبادت است. غذای هندوها با هوشیاری و آگاه بودن به قداست غذا پخته می‌­شود و هندوها برکت خدایان را از طریق کیمیاگریِ غذا دریافت می­‌کنند.

تمثال آناپورنا به شکلی تصویر می­‌شود که مانند یک مادر مهربان، در یک دستش ظرفی مرصع و مقدس حاوی برنج و در دست دیگرش قاشق دارد و آماده غذا دادن به پیروان است. در مقابل او، بشقاب­‌های زیادی قرار دارد که نمادی از وعده او برای فراهم کردن غذا است. هندوهایی که صمیمانه الهه دِیوی را می­‌پرستند، از طرف آناپورنا، الهه خانواده، با برنج پاداش می‌­گیرند.

بالاخره، در آن سوی آسیا، در ژاپن با اُوکموچی [29] الهه شینتوی ژاپنی روبرو می­‌شویم که معنی اسمش «الهه مالک غذا» است. این الهه تصویری از برکت و فراوانی است که حتی بعد از مرگ او هم ادامه دارد. طبق افسانه‌­ها، هنگامی که آماتراسو [30](الهه خورشید شینتو) از اُوکموچی خواست تا برای خدای ماه، تسوکُویُومی [31] مراسم پذیرایی را آماده کند، اوکموچی غذا را از دهانش به چند جهت بیرون پرتاب کرد.

هنگامی که به سمت دریا آب دهان انداخت، ماهی­‌ها بیرون ریختند که نماد فراوانی، زن و خرد است. وقتی به جنگل آب دهان انداخت، انواع طعمه‌­های شکار از جمله گاو و اسب از دهانش بیرون آمدند و وقتی در جهت شالیزار آب دهان انداخت، برنج به وجود آمد.

القصه، هنگامی که اوکموچی غذای برگشت شده را در مقابل تسوکویومی قرار داد، خدای ماه چنان آزرده شد که او را کشت. اما اوکموچی حتی در هنگام مرگ هم به تولید برنج (نماد خوشبختی و رزق و روزی)، لوبیا (نشانه شانس خوب و دفع ارواح شیطانی)، ارزن و حتی کرم ابریشم از ابروهای خود ادامه داد. او از سر خود، گاو (نماد کشاورزی و کار برای رفاه دیگران) و اسب (نماد استقامت و خلاقیت) را تولید کرد.

دانش کشاورزی، هدیه‌ای از خدایان

علاوه بر ارزانی داشتن غذا به هنگام کمبود یا در جشن‌­ها، مراقبت از غذا و محصولات، سیر کردن پیروان و روشن نگه داشتن آتش اجاق، دانش کشاورزی هم هدیه گران‌بهایی است که از آسمان به دست مردم رسیده است. در اساطیر باستان، همه چیز هدیه‌­ای از سخاوت خدایان است، حتی دانش مورد نیاز برای تولید بهتر غذا.

مثال‌ها در فرهنگ‌های مختلف فراوان است: خدای سومری، اِنلیل [32]، بیل می‌سازد و آن را به انسان می‌دهد تا زراعت کند. در چین، شن-نونگ [33]، کشاورزی مقدس است که نحوه کشت را آموزش می­‌دهد. او اولین کسی است که زمین را شخم زده و دانه می‌­کارد. طبق روایت‌­ها، این دانه­‌ها یا از آسمان باریده بودند یا پرنده بنفش رنگی آنها را پراکنده کرده بودند.

مردی در حال کشاورزی در رم باستان
مردی در حال کشاورزی در رم باستان

همین طور بنا به عقیده هندوها، تولید عسل توسط زنبورها به دلیل مداخله الهی دو خدای دوقلو به نام آوینز [34]است. الهه یونانی، آتنا[35]، درخت زیتون را از اعماق زمین بایرِ آتیکا [36] می‌­آفریند. حتی بین­‌النهرینی‌­ها شعری کوتاه به افتخار نینکاسی [37]، الهه مِی‌ دارند که لطف او را دلیل عمل آمدن خمیر با افزودن مخمر آبجو به آن می‌­دانند و اوست که به نانواها الهام می­‌دهد تا کنجد و گیاهان را به نان اضافه کنند.

در حماسه گیلگمش [38]، الهه ایشتار [39] از پدرش خدای آنو [40]می­خواهد که از گاو نر بهشتی برای مجازات گیلگمش استفاده کند. هنگامی که آنو پاسخ می‌­دهد که گاو نر حتی یک دانه گندم روی زمین برای مردم باقی نخواهد گذاشت، الهه به او اطمینان می‌­دهد که ذخایر غلات ذخیره شده در انبارهای غله اوروک [41]، برای هفت سال متوالی عدم برداشت محصول کافی است و آنها می­‌توانند برای مردم و گله­‌هایشان غذا داشته باشند.

ارتباط عرفانی بین انسان و غذا

الهه‌­ها و خدایان، رابط انسان و غذا بوده‌­اند و ارتباط بین انسان‌­ها و خدایان، به غذا کیفیتی مقدس می‌­بخشد، که در دایره وسیع‌­تر، نوعی همبستگی عرفانی بین انسان با گیاهان و حیوانات ایجاد می‌­کند. وقتی انسان­‌ها غذای نذری مصرف می‌­کنند به نوعی متقاعد می‌­شوند که در نهایت، غذایی الهی می‌­خورند. پیشکش غذا در اساطیر، امری رایج است و برای جلوگیری از خشم خدایان، کاهنان موظف بودند که برای عبادتگاه‌­ها غذا تهیه کنند.

اما دانستن این نکته جالب است که هر خدایی به غذای خاصی علاقه دارد. به عنوان مثال، کاهو، سبزی مورد علاقه سِت خدای مصری است. در اساطیر هندو، خدای دارماتاکور [42] فقط هدایای سفید (برنج، شیر، مرغ) را می­‌پذیرد، در حالی که داکینی [43]، الهه نیمه-­‌شیطانی و نیمه‌-­الهی هندی، از گوشت خام قدرت می‌­گیرد.

باز هم در اساطیر هندی، خدای کریشنا در کودکی به خانه‌های دهقانان می‌رود و از آن‌ها کره می‌گیرد، زیرا به کره علاقه زیادی دارد. هندوها برنج آب‌­پز مخلوط با دانه کنجد، شیر، کره آب شده و عسل را به اجداد عرفانی خود که در جهان دیگر زندگی می­‌کردند، تقدیم می­‌کردند. اوشون [44] الهه مردمان شمال نیجریه بود که بر مطبخ حکومت می­‌کرد. او عاشق سیب‌­زمینی شیرین، کدو تنبل، لیمو، کدو حلوایی، دارچین، عسل و وسایل آشپزخانه توصیف شده است.

تندیسی از اوزیریس که پیروانش در مصر باستان در حال پیشکش غذا به او هستند
تندیسی از اوزیریس که پیروانش در مصر باستان در حال پیشکش غذا به او هستند

درست است که بیشتر ما مفهوم نذری دادن و نذر کردن را رسمی می­‌دانیم که بعد از اسلام رایج شده است، اما در دنیای باستان، یونانیان هم قبل از اینکه دست به کاری بزنند، به خدایان قول می­‌دادند تا اگر در کار موفق شدند، پیشکشی در قالب خوراکی به آنها بدهند.

حتی اگر کسی توانایی خرید حیوان برای قربانی کردن را نداشت، کیکی به شکل گاو نر، گاو ماده یا گوسفند درست می‌­کرد و به معبد می‌­برد. همینطور وقتی شهرها توسط دشمنان محاصره می­‌شدند، یا زمانی که گوشت کم بود، یونانی‌­ها برای خدایان نذر می‌­دادند.

تجسم بهشت و جهنم برای مردمان قدیم بدون دخالت دادن غذا و نوشیدنی و الهه­‌ها و خدایان مرتبط با آن غیر ممکن بوده است. افسانه‌­هایی که انسان­‌ها در آن دوره ساخته و پرداخته کرده‌­اند، غذا و نوشیدنی­‌های خاصی را شامل می­‌شود که تحمل سختی­‌ها و عذاب جهنم را راحت‌­تر می‌­کنند.

به عنوان مثال، آبجو یک محصول غذایی است که اغلب در اساطیر بین‌­النهرین، مصر و اسکاندیناوی به آن اشاره می­‌شود. به طور خاص صحبت از آبجو در اساطیر بین‌النهرین فراوان است. الهه‌­ای به نام اینانا [45]، خدای اِنکی [46] را با آبجو مست می­‌کند تا اسرار بهشتی را از او بدزدد.

در اساطیر یونان هم، مِی، برجسته‌­ترین نقش را ایفا می­‌کند. ولزی‌­ها تصور می­‌کردند که مِی‌­خواری، تحمل دنیای وحشتناک زیرین را دلپذیرتر می‌­کند. به عنوان مثال، در دنیای اموات ولز که به نام آنون [47] خوانده می‌­شود، چشمه‌ای وجود دارد که از آن مِی می‌­جوشد.

به طور خاص، نان که غذای غالب انسان بوده است، در باورهای دینی و عوام جایگاه بالایی دارد. گیلگمش پس از سفر طاقت‌­فرسای خود در جستجوی «گیاه زندگی» به خوابی عمیق فرو می­‌رود که هفت روز طول می‌­کشد. میزبان آن مکان، اوتناپیشتیم [48]، به همسرش می­‌گوید: شروع کن [به] پختن نان و هر روز یک قرص کنار سرش بگذار و علامتی بر دیوار بزن تا بدانی چند بار نان پختی.

در ستایش خدای بومیِ جانگاوال [49] در استرالیای امروزی، آیینی برگزار می‌­شد که طی آن نان می‌­پختند و در آن منحصراً از آرد نخل ساگو استفاده می‌­کردند. خوردن این نان، پیوند دوستی مقدسی بین شرکت­‌کنندگان در جشن ایجاد می­‌کرد.

غذا در باورهای عرفانی و دینی، عنصری است که باعث عمر جاودان هم می­‌شود. در اساطیر یونان، آمبِروسیا [50] غذایی است که به خدایان المپیا، جوانی و زیبایی ابدی می‌­بخشد. برخلاف شهد که یک نوشیدنی است، آمبروسیا احتمالاً نوعی غذاست. اعتقاد بر این بود که خوردنش حتی یک فرد معمولی را جاودانه می‌­کند.

همتایان هندی آمبروسیا عبارتند از: آمریتا [51]، شهد موجود در کف اقیانوس، و سوما [52]، اکسیر بهشتی که جاودانگی را در زمین تضمین می‌­کند. بومیان استرالیا هم داستان‌­هایی در مورد اکسیر جاودانگی تعریف کرده‌­اند، اگرچه این اکسیر نامی نداشت.

ارتباط بین افسانه‌های غذایی و احترام به طبیعت

به سر بردن در دل طبیعت و ارتباط مستقیم با اتفاقات طبیعی که انسان توضیحی برای آنها پیدا نمی­‌کرد، سبب شد تا اقوام مختلف برای پاسخ به پرسش‌­هایشان و نیز برای در امان ماندن از شر و طلب برکت بیشتر، خدایان و الهه غذا را ابداع کرده و بپرستند.

نقش این الهه‌ها و خدایان در زندگی بشر دیروزی بسیار پررنگ بوده است و مراسم و آیین‌­ها و اعتقادات بی‌شماری از آنها نشات گرفته‌­اند. این خدایان خودساخته، روی تمام جنبه‌­های زندگی انسان­‌ها اثرگذار بودند و جلب رضایت‌شان هدف اصلی اقوام بود.

همانطور که در سراسر متن به آن اشاره شد، با وجود پراکندگی زیاد و فاصله جغرافیایی ما بین تمدن­‌های مختلف، شباهت میان دسته‌­بندی­هایی که انسان‌­ها برای افسانه‌­ها و خدایانشان قائل بودند شگفت‌­انگیز است. همچنین به نظر می­‌رسد افسانه­‌ها رنگی از حقیقت نیز در دل خود دارند که موجب شده تا امروز در میان جوامع روستایی و قومیت‌­ها دوام پیدا کنند؛ امری که در مورد غذا باعث شده تا انسان‌­ها نه فقط احترام ویژه‌­ای برایش قائل باشند، بلکه آن را فراتر از ابزاری برای رفع یک نیاز ببینند و به مرکز توجه و عبادت خدایان تبدیل شود.

پ.ن : ذکر کل یا قسمت‌هایی از مطلب با نام بردن از بنده به عنوان نویسنده مجاز است.


منابع مورد استفاده برای نگارش مطلب:

https://www.encyclopedia.com/food/encyclopedias-almanacs-transcripts-and-maps/myth-and-legend-food

https://www.bartarinha.ir/fa/news/350770/%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D9%84%D9%87%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B9%DA%A9%D8%B3#comments

اعلام:

[1] Tlazolteotl

[2] Aine and Anu

[3] Demeter

[4] Ceres

[5] Devi

[6] Aha-Njoku

[7] Dewi Sri

[8] Edesia

[9] Bibesia

[10] Hathor

[11] Ixcacao

[12] Pomona

[13] pomme

[14] Sedna

[15] Inuit

[16] Pinga

[17] نوعی گوزن که در عرض‌­های شمالی زمین زندگی می‌­کند.

[18] Hestia

[19] Vesta

[20] Brigid

[21] Kamui-Fuchi

[22] Osiris

[23] Set

[24] Isis

[25] Nephtida

[26] Renenutet

[27] Annapurna

[28] Parvati

[29] Ukemochi

[30] Amaterasu

[31] Tsukuyomi

[32] Enlil

[33] Shen-nung

[34] Avins

[35] Athena

[36] Attica

[37] Ninkasi

[38] Gilgamesh

[39] Ishtar

[40] Anu

[41] Uruk

[42] Dharmathakur

[43] Dakini

[44] Oshun

[45] Inana

[46] Enki

[47] Annwn

[48] Utnapishtim

[49] Djanggawul

[50] ambrosia

[51] amryta

[52] soma

افسانه های غذاییافسانه های مللقوم آزتکالهه های باستانیخدایان باستان
اینجا هستم که بنویسم. کاملا در ابتدای مشق کردن هستم. اگر مطالب رو مفید دونستید ممنون میشم نظرتون رو بگید.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید