من سینا شفیعزاده هستم، همبنیانگذار و مدیر اشد سابق نظربازار. طی مدت سه سال بیش از ۱۵۰ پروژه تحقیقات بازار کمی و کیفی انجام دادیم و موفق شدیم مشتریان بین المللی که بازار ایران علاقه داشتن مثل ایپسوس یا یونیلیور را جذب کنیم. بعد از سه سال به دلایل مختلف مجبور به توقف فعالیت در ایران شدیم و بعد از آن من به عنوان مشاور و فریلنسر در پروژههای تحقیقات بازار برای شرکتهای مختلف مشارکت دارم.
به نظرم بهترین پروژه ای که ما توی نظربازار داشتیم پروژه مربوط به اپسوس ترکیه بود که در رابطه با یکی از محصولات شوینده در ایران می خواست تحقیقات انجام بده… این پروژه با اعتماد متقابل و کاملا برد برد پیش رفت … تجربه بزرگی بود و در کنار منفعت مالی باعث شد تا تیم ما با استانداردها و روش های کاری بین المللی توی این حوزه آشنا بشه و از اون مهم تر دریچه ورود ما به بازار بین المللی شد… از اونجایی که چون ایپسوس از پروژه ای که انجام داد رضایت داشت … ما رو به مشتری های دیگه هم معرفی می کرد و زمینه شکل گیری پروژه های جدید به واسطه معرفی مشتری های قبلی فراهم شد.
من بزرگ ترین مشکل رو عدم وجود رقابت کافی می دونم … وقتی توی کسب و کارها انحصار باشه انگیزه ای برای بهبود و بهینه سازی در معنای عمومیش وجود نداره … البته هر شرکتی قطعا به دنبال توسعه و پیشرفت است اما وقتی رقابت وجود نداشته باشه انگیزه و ضرورت تحقیقات زیاد احساس نمیشه … بذارید یه مثال براتون بزنم … ما به عنوان یه استارتاپ در حوزه تکنولوژی بودیم اما بخش عمده پروژه های ما توسط برندهای کالاهای تند مصرف (FMCG) تعریف میشد … چرا؟ … چون رقابت واقعی وجود داشت … به عنوان نمونه بین هلدینگ گلرنگ و یونیلیور … اگر یه کدوم اشتباهی مرتکب میشد رقیب میامد و بازار رو تصاحب می کرد … در نهایت هر چی رقابت واقعی تر و بیشتر بشه لزوم استفاده از تحلیل داده و تحقیقات بازار بیشتر احساس خواهد شد.
به نظرم یه نکته اساسی که قبل از هر کاری لازمه تا ی کسب و کار انجام بده … دسته بندی موضوعات قابل تحقیق در کسب و کاره… یعنی مسائلی که وجود داره رو به بلند مدت و کوتاه مدت تقسیم کنه… طبیعتا مسائل بلند مدت بیشتر به سمت تصمیمات استراتژیک و کلان می چرخه و نیاز به هزینه مالی و زمانی بیشتر است… در مقابل اگه این تفکیک صورت نگیره اون وقت اهمیت مسائل کلان باعث کم اهمیت جلوه دادن مسائل کوچک و کوتاه مدت میشه … و اهمیت ندادن به تصمیم های کوچک شاید یکی دوبار مشکلی رو به وجود نیاره اما در بلند مدت و تجمع این تصمیمات می تونه خسارت های بزرگی به یه کسب و کار بزنه. بدیهی است که تصمیمات کوچک تر هزینه مالی و زمانی کمتری برای تحقیقات و تحلیل دیتاشون نیاز است و البته خیلی وقت ها دقت شون کمتر از تحقیقات بلند مدت است اما چیزی که مهمه بهش توجه داشته باشیم اینه که وجود تحقیقات با پذیرش خطای احتمالی شون بهتر از نداشتن هیچ گونه تحلیل داده و تصمیم گیری بر اساس شهود است.
من برای طراحی پژوهش های کمی قطعا پرسلاین رو پیشنهاد می کنم چون به اندازه کافی کیفیت و ویژگی های مورد نیاز برای انجام پژوهش های حرفه ای رو داره و باز بان فارسی هم کاملا منطبقه… برای تحلیل هم پیشنهاد من استفاده از اکسل است … معمولا خیلی از ابعاد تحلیل داده داخل اکسل قابل انجامه یا حتی مسائلی مثل مصورسازی داده به نظر من ساده تر هم است … البته خوب اگر کسی به SPSS یا مثلا زبان R آشنایی داشته باشه باعث میشه سرعتش در تحلیل بالا بره اما این طور نیست که اگر کسی برنامه نویسی ندونه به هیچ وجه نمی تونه کار تحلیل داده انجام بده.
برای آشنایی با حوزه تحلیل داده قطعا پیشنهاد من ماکروسافت آکادمی است. در این آکادمی کورسی با عنوان data science وجود داره که شامل ۹ کورس است… اگر کسی کورس اول این دوره رو بگذرونه و با دقت تمام مسائل اون رو حل کنه به میزان بسیار زیادی با مفاهیم این حوزه آشنا میشه.
برای من شرکت های کافه بازار و تپسی برای استفاده واقعی و جدی از بحث تحلیل داده همیشه قابل احترام بودن. البته خوب بدیهیه که من به همه شرکت ها قطعا اشراف ندارم و حتما شرکت های بیشتری در این حوزه به صورت جدی در حال فعالیت هستند.
اگر این سوال رو بخوام از منظر تحلیل داده جواب بدم باید بگم رشد و اهمیت تحلیل داده در بازاریابی و تبلیغات توی ایران واقعا سال به سال نیست بلکه روز به روز شده. این اهمیت رو هم می شه توی سرویس های جدید بیزینس های این حوزه دید. خوب این خبر خیلی خوبه و فکر می کنم باید کمی صبور باشیم تا بتونیم به نقطه مطلوب و جایگاه حقیقی تحقیقات و تحلیل داده در کسب و کارها برسیم.
خیلی ممنونم از شما که این مصاحبه رو با من انجام دادید … امیدوارم این صحبت ها هر چند کوچک اما بتونه به افرادی که در این حوزه فعالیت می کنن کمک بکنه