ممنون میشم کمی از سابقه کاری خودتون برای دوستان توضیح بدید:
کیارش عباس زاده هستم در انگستان تحصیلات خودم رو به پایان رسوندم و سال ۱۳۸۸ اولین کسب وکارخودم رو بنام زودفود تاسیس کردم که تبدیل به یک استارت آپ بزرگ ملی شده این روزها. بعد از زودفود به سراغ کسب و کار هوشمند و اینترنت اشیا رفتم و در زمینه مدیریت بازاریابی و سرمایه گذاری افتخار مشاوره به خیلی از کسب وکارهای ایرانی رو دارم.
معاونت علمی ریاست جمهوری، شرکتهای سرمایه گذاری، اتاق بازرگانی و برنامه تلویزیونی مثل پایش، وقت کار شبکه ایران کالا، برنامه میدون، دانشگاه بهشتی و دانشگاه تهران، دانشگاه شریف و ….. از دیگر مجموعه هایی بودند که بصورت مشاور و منتور با آنها همکاری داشتم.
قطعا هر کسب و کاری که شروع کردم یا در اون سهیم بودم بسیار علاقه داشتم که حتی میشه به پروژه های تحقیق و تالیف در زمینه داده کاوی هم اشاره کرد که در جایگاه خودشون جذاب بودند.
استارت آپهای باهوش وارد اقیانوس قرمز نمیشوند مگر اینکه بیشتر از شرکتهای رقیب و بزرگتر از شما منابع داشته باشید.
متاسفانه موج های مختلفی مانند شرکتهای شبکه ای و یا راه اندازی کسب وکار در کشور ما جاری میشود و در سوی مقابل آموزش های عمیق و اصولی در حوزه کسب وکار نیست. بطور مثال همین مورد در حوزه روانشناسی هست و آموزشهای بسیاری وجود دارد که متخصصین آنها آموزش زرد میشناسند.
بنابراین موسسین استارت آپ با آموزش و تجربه خود میتوانند مسائل مختلفی مانند زمان راه اندازی استارت آپ، بررسی هم تیمی ها، شراکت، بازاریابی و فروش به بهترین شکل پیش ببرند و تصمیم گیری کنند و موفق شوند.
اگر خدمات و محصولات شما نیاز روزمره کاربر هست، اپلیکیشن پیشنهاد مناسبی هست. داشتن سایت جدای هر بحث تخصصی به منزله وجود داشتن یا نداشتن یک کسب و کار ربط داده میشه و ضروری هست، خصوصا موفقیت کسب و کار در گوگل و بازاریابی موتورهای جستجو بسیار اهیمت دارد.
برای موفقیت اپ هم اگر قصد گسترش کسب و کار دارید نیاز به بودجه بالایی دارید و شبکه اجتماعی هم برای برندینگ کاربرد فراوانی دارد و کاربران حتما لینکدین، آپارات، اینستاگرام و… شما را چک میکنند.
در این زمینه متدولوژی های زیادی وجود دارد و ام وی پی یکی از زیرشاخه های تحقیق کیفی هست که این روزها بسیار رواج دارد. از طریق ام وی پی خیلی ساده، سریع و ارزان متوجه میشیم که ایده ما مشتری و استقبال مناسبی خواهد داشت یا خیر.
در حقیقت اصطلاح “بساز بسنج بیاموز” که در متدولوژی لین وجود دارد به ما میگه که سریع یاد بگیریم این روش رو تا بفهمیم پیاده سازی ما اشتباه بود یا کلا ایده باید تغییر بکند.
یا در روش های دیگر استارت آپ میتونه پرریسک ترین قسمت رو تست بکنه که میتونه سربلند بیرون بیاد یا نه که طبیعا در هر مجموعه میتونه یک چیز متفاوت باشه مثل پیاده سازی ، بازاریابی، ساخت محصول…..
برای اینکه بفهمیم بازاریابی مشکل داره یا محصول میتونیم با تحقیقات بازار و تست کاربران اولیه و مشتاق بفهمیم ایراد از ایده هست یا بازاریابی. وقتی با هر روشی در پیاده سازی و فروش مشکل پیدا کردید قطعا ایراد از محصول هست.
حتی در این مرحله تشخیص پروفایل مشتری ایده آل بسیار اهمیت دارد و نیاز به تجربه فراوانی برای تشخیص صحیح دارد.
مهمترین وظیفه استارت آپ یادگیری از مشتری هست، درک صحیح مسائلی که نسبت به استارت آپ شما مشتری رو خوشحال یا ناراحت میکنه خیلی اهمیت دارد.
مهمترین بخش تحقیقات بازارریال قبل از شروع کسب و کار هست اما استارت آپها به بهانه نبود منابع این کار رو انجام نمیدن ولی استارت آپی که منابع مناسب ندارد محکوم به شکست است.
تحقیقات بازار هرچند کوچک بسیار کاربردی هست و اطلاعاتی که بدست میاد حیاتی است.
در مراحل بعدی در توسعه بازار و تعریف خدمات و محصولات جدید میتونید از مارکت ریسرچ بهره ببرید.
تسکولو در زمینه مدیریت امور کسب وکار میتونه خیلی مفید باشه.
در زمینه رشد هرچیزی که بتونه مهارت فردی، ارتباطی و خودشناسی رو مدیریت بکنه میتونه نقطه مناسبی برای یادگیری رشد و رهبری باشه و کتاب هایی مثل نیمه تاریک وجود و کتاب از حال بد به حال خوب رو در این زمینه برای ساخت زیرساخت شخصی پیشنهاد میکنم.
در ترندهای جهانی بخوبی میبینیم که استفاده از هوش مصنوعی و داده داره روز به روز بیشتر میشه و همچنین استفاده اینترنت اشیا در کسب و کار داره گسترش پیدا میکنه و روندهای بازاریابی بر همین اساس داره رشد میکنه و از یادگیری ماشین و ریکامندر سیستم ها به هیچ وجه نباید غافل شد.
مرسی از شراگیم عزیز بابت این گفتگو، امیدوارم همه عزیزان شاد و خوشحال باشند و حتما قبل از شروع کسب و کار دانش و مطالعه کافی داشته باشند.
برای موفقیت کسب و کار تعادل بین دانش و عملگرایی میتونه رمز موفقیت باشه.