جلسه هفدهم : هدفهای نبوت
تشکیل کارخانه انسانسازی
إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ(نصر/1)
چون به یاری و پیروزی خدا برسد و فتح بیاید.
وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا(نصر/2)
و ببینی مردم را که فوج فوج به دین خدا داخل میشوند.
در محیـط جاهلی مکه، پیغمبر وقتـی میخواهد آدم درسـت بکنـد، مجبـور اسـت یکی یکـی درسـت کند، بـرای خاطر اینکه از برای ایجـاد آن چنان نظامی، یک عـده خـواص لازمنـد، یک عـده سنگِ زاویه و زیر بنا لازمنـد، اینهـا قبلاً دانه دانه درست می شوند ؛ ایـن منافـات ندارد با نقشـهی کلـی انبیاء. پیغمبـر بـرای اینکـه سـنگهای زاویـهی جامعـهی مدنی را درسـت بکند و بتراشـد، مجبور است در مکه آدم سازیِ فردی بکند ؛ یک دانه ابوذر ؛یک عبدالله مسعود ؛ یکـی دیگـر، یکـی دیگـر و از ایـن قبیـل... امـا وقتـی نوبـت بـه مدینـه میرسـد؛ آن جامعـهی الهـی و اسلامی در مدینـه تشـکیل میشـود، پیغمبر در رأس آن جامعـه اسـت و حاکـم بـه احـکام الهـی و فرمانهـای خداسـت. آنجـا، آن وقـت خـدای متعال این جوری حرف می زند : «إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ» چـون بـه یـاری و پیـروزی خـدا برسـد و فتح بیایـد،«وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا» و ببینی مـردم را کـه فوج فـوج بـه دیـن خـدا داخـل میشـوند.
لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَديدَ فيهِ بَأْسٌ شَديدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللهَ قَوِيٌّ عَزيزٌ(حدید/25)
همانا فرستادیم پیام آوران خود را با دلایل روشن و آموزشهای روشنگر و با آنان مجموعهای از مقررات و قوانین و روشهای زندگیساز فرستادیم و آئینی برای ایجاد تعادل و توازن اجتماعی تا انسانها زندگی عادلانه (و محیط عدالت و برابری) برپا کنند و آهن (نیروی قهر و وسیله ی دفاع از ارزشهای اصیل و معتبر) را نیز که در آن قدرتی شگرف و بهرههایی برای مردم هست، فرستادیم و تا آنانکه خدا و پیامبرانش را با ایمان به غیب یاری میکنند، مشخص گردند. به یقین خدا نیرومند و شکست ناپذیر است.
کتاب یعنی مجموعه ی معارف و مقرراتی که اصلِ دین از آنها تشکیل میشود، آموزشهای دینی و معارف دینی، این کتاب است؛ خلاصه، جامعِ ایدئولوژیِ دین.
کتاب را میتوانیم با یک تعبیری، با مختصر مسامحهای، تطبیق کنیم با آنچه که امروز در عرف مکاتب جدید به آن میگویند ایدئولوژی، یعنی اصول و و معارف سازنده، اصول فکری که در زمینههای عملی، اثر محسوس دارد و سازنده است. میزان یعنی وسیلهای که با او میتوان تعادل و توازن اجتماعی به وجود آورد. اینجا ضمناً معلوم می شود که نظر به اجتماع است؛ اگر پیغمبر قرار بود که در رأس یک جامعهای قرار نگیرد و جامعهای را تشکیل ندهد، میزان میخواست چه کار؟ یک وسیلهای با پیغمبر فرستادهاند که آن میتواند تعادل و توازن اجتماعی ایجاد کند، چیست آن وسیله؟ دستگاههای قضایی الهی این یکی است، مقررات قضایی ... اجراکنندهی قانون، ضامن اجرا، میزان میتواند با اینها هم تطبیق کند. بنده مراجعه کردم در ذیل این آیه به حدیثی که وارد شده... میزان امام است، امام آن کسیست که در جامعه، باید حق را از باطل جدا کند، اوست که باید صفها را مشخص کند، اوست که باید تعادل و توازن اجتماعی را برقرار کند، چرا؟ چون حاکم جامعه است. ....بدی و خوبیها با او سنجیده میشود، راهها با او تطبیق میشود ... ناظر است در اجتماع به اینکه از توازن و تعادل، مردم خارج نشوند؛ و بر مقررات نظارت میکند. [کتاب و میزان پیامبر میخواهد برای چه؟ علتش اقامه قسط است.] قسط معنایش این است که انسانها در یک محیط عادلانه زندگی بکنند، در یک جامعه و نظام عادلانه زندگی کنند، پیغمبر برای این آمده اصلاً... برای تشکیل نظام و محیط عادلانه. آمده تا دنیا را عادلانه درست کند، آمده تا جامعه و نظام عادلانه به وجود بیاورد، اصلاً برای این آمده پیغمبر، و البته در نظام عادلانه است که انسانها فرصت پیدا میکنند به تکامل و تعالی برسند به صِرف حرف زدن ، به صرف موعظه کردن؛مـردم بیاییـد نظـام عادلانه درسـت بکنیـد، به همین کافیسـت؟ بـه فـرض نظـام عادلانـه درسـت کردنـد، شیطانها و گرگها و دزدها و درنّدهها مگر میگذارند این نظامِ عادلانه باقی بماند؟ آهن را هـم لذا فرسـتادیم، بـرای چه فرسـتادیم؟ بـرای اینکه از ارزشهـای اصیـل بـه وسـیلهی آهن دفاع بشـود... [امیرالمومنین(ع)در ذیل معنای این آیه می گویند:]«سلاح»؛ شمشـیر، نیـزه، اسـلحه، کـه از آهـن اسـت. خـدای متعـال در کنـار دعـوت نبـوت از سلاح یـاد میکنـد. در کنار موعظهگری که بـرای پیغمبرها فرض میشـود، در کار ایدهی تشـکیل نظام توحیدی و الهی، از اسـلحه و قـوهی قهریـه یـاد مـی کنـد. خیـال نکنیـد کـه پیغمبرهـا آمدنـد و نمیتواننـد این جامعـهای را کـه ترسـیم کردیـم، بـه وجـود بیاورنـد و اقامهی مردم به قسـط بکنند، نه، خدا که فرستندهی آنهاسـت، قویسـت. نترسـی از اینکـه بـا پیغمبـران خدا مبارزه و معارضه می کنند ، بکنند، "عَزيزٌ "خدا شکست ناپذیر است.
الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتي كانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ(اعراف/157)
آنان که پیامآورِ صاحب خبرِ امی را پیروی میکنند، همان که او را نزد خود در کتابهای تورات و انجیل نوشته میابند. که به نیکیها فرمانشان میدهد و از بدیها بر حذرشان میدارد و چیزهای مطبوع (و مطابق سرشت انسانی) را برایشان روا میدارد و ناپاکیها و بدیها را از ایشان باز میگیرد و بار گران آنها را از دوششان بر-میدارد و زنجیرهایی را که بر (دست و پا و گردن) ایشان بسته شده باز میکنند پس آنانکه بدو گرویدند و او را بزرگ و ارجمند شمردند و او را یاری دادند و فروغ روشنگری را که با او فرود آمده پیروی کردند، آنهایند پیروزمندان و به هدف رسندگان.
خصوصیت این پیغمبر چیست؟
"يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ"آنـان را امر میکند به نیکیها، بـه فضیلتهـای شـناخته شـدهی در مقابـل عقـل و برای فطرت انسـان
"وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ"نهـی میکنـد آنهـا را از منکـرات، چیزهای ناشـناختهی از نظـر عقل و فطرت انسـانی.
" وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ"حلال میکند، ممکن میسـازد، روا میسـازد بـرای آنـان طیبـات و چیزهای خـوب را، هـر چیـز خوبـی در دیـن هسـت.
" وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ"و چیزهای پلیـد را بر آنان حـرام میکند، یعنـی آنها را محروم میکند، دستشـان را کوتـاه میکنـد از چیزهای بد.
" وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ". از جملـهی خصوصیـات پیغمبـر ایناسـت کـه بـار گـران را برمـیدارد، بـار گران جهالتهـا، بـار گـران سـنتهای غلـط، بـار گـران نظامهـای پلید غیر انسـانی، بار گـران دیکتاتوریها و اسـتبدادها و زورگوییها و اسـتثمارها، هر بار گرانی را از دوششـان بـر مـیدارد.
" وَ الْأَغْلالَ الَّتي كانَتْ عَلَيْهِمْ". غلها و زنجیرهای اسـارتها، غـل و زنجیـر زورشـنویها، غـل و زنجیـر سـنتها و مقـررات و تحکمـات بشـری؛ پیغمبـر میآیـد اینهـا را بـاز میکند. اینها چیسـت جز تشـکیل یـک نظـام انسـانی و توحیـدی.
برای شرکت در مسابقه از طریق این لینک اقدام کنید.
برای کسب اطلاعات تکمیلی به فضای مجازی هیئت مراجعه نمایید.
تلگرام | اینستاگرام | بله | ایتا