بهطور کلی وظایفی برعهده ماست؛ هم ما به عنوان دولت و حکومت، هم ما به عنوان یک فرد مسلمان. اما این وظایف یک مبنای فکری دارد. خصوصیت تفکر اسلامی و مکتب اسلامی و دینی این است. اگر از این بحث میکنیم که باید آزادی باشد یا انتخاب و اختیار در جامعه برای مردم وجود داشته باشد یا هر یک از سیاستهای عمومی و کلی را مورد بحث قرار میدهیم، برای هر کدام از اینها مبنایی وجود دارد. اگر از ما بپرسند چرا مردم باید حق رأی داشته باشند، یک استدلال فکری و منطقی پشت سرش وجود دارد؛ معلوم است چرا. همه آنچه که در زمینه برنامهریزیها، خطوط اصلی برنامهها را تشکیل میدهد، یک سر این برنامههای اصلی وصل است به آبشخور اندیشه اسلامی، جهانبینی اسلامی، تلقّی و برداشت اسلامی؛ که این ایمان ماست، اعتقاد ماست، دین ماست؛ بر اساس آن برداشت و آن تلقی است که وظایف خودمان را مشخص میکنیم و میخواهیم به آنها عمل کنیم. آن مبنای فکری چیست؟ بهطور کوتاه و خلاصه از اینجا باید شروع کنیم و ببینیم که آن خطوط اصلىِ تلقی و بینش اسلام از کائنات، از عالم و از انسان چیست. البته این مخصوص اسلام هم نیست. همه ادیان -اگر تحریف نشده باشند- در مبنای صحیح و ریشه اصلىِ خودشان همین بینش را دارند. اسلامِ سالم و دست نخورده و متکی به منابع متقن، در اختیار ماست. بقیه ادیان ممکن است این خصوصیات را نداشته باشند.
آن مجموعه معارفی که خطوط اصلی عملکرد و وظایف ما از آنها بهدست میآید -یعنی جهانبینی و بینش اسلامی- فصول متعددی دارد؛ همه هم در عمل و اقدام فرد و دولت دارای تأثیر است؛ که من پنج نقطه مؤثّرتر و مهمتر را انتخاب کردهام و عرض میکنم.
برای شرکت در مسابقه از طریق این لینک اقدام کنید.
برای ورود به کانال پیامرسان تلگرام «هیئت دانشجویی سفینة النجاة» کلیک کنید.