ویرگول
ورودثبت نام
Saeid Noormohammadi
Saeid Noormohammadi
خواندن ۳ دقیقه·۵ روز پیش

تله توافق یا توافق کورکورانه در تیم های نرم افزاری

تصویر از ccommunicationtheory org می باشد
تصویر از ccommunicationtheory org می باشد

یکی از مهم ترین موارد در تیم های نرم افزاری همکاری و کار تیمی می باشد. این همکاری ممکن است بدون آنکه بخواهیم تحت تاثیر Groupthink قرار گیرد. Groupthink به این معنی است که اعضای تیم به جای آنکه نظرات خودشان را مطرح کنند یا نظرات دیگر را نقد کنند ترجیح می دهند که به دلیل حفظ هماهنگی تیم با نظر اکثریت یا مدیر تیم موافقت کنند. این کار می تواند گاهی اوقات باعث تصمیمات اشتباه, خلاقیت کم و بروز مشکلات در آینده شود. این پدیده معمولا در محیط های بسته یا در تیم هایی با فشار زمانی بالا رخ می دهد.

برای مثال فکر کنید که برای اجرا یک پروژه تیم تصمیم می گیرد که از یک ابزار خاص استفاده کند. حالا یکی از اعضای تیم با توجه به تجربه و دانشی که از قبل دارد فکر می کند که این ابزار برای این پروژه مناسب نمی باشد, اما چون نمی خواهد نظر مخالف دهد و جو تیم را خراب کند نظرش را مطرح نمی کند. حال بعد از چند وقت که پروژه جلو رفته تیم متوجه می شود که این ابزار جواب نمی دهد...

چرا Groupthink اتفاق می افتد؟
اعتماد بیش از حد به مدیر تیم: به دلیل اعتماد بیش از حدی که به مدیر تیم وجود دارد, به اشتباه بودن مورد مطرح شده توجه/فکر نمی شود. Halo effect!
ترس از رد شدن ایده: زمانی که ترس از رد شدن ایده داریم و حس می کنیم که ممکن است بلافاصله ایده رد شود یا جدی گرفته نشود از مطرح کردنش خودداری می کنیم.
فشار برای اجماع: گاهی اوقات به خاطر فشار و عجله ای که وجود دارد ممکن است ترجیح بدهیم که به جای بحث و بررسی کامل سریع تر تصمیم بگیریم.
ترس از اختلاف: گاهی اوقات نیز به دلیل خراب نشدن جو تیم و ترس از بروز اختلاف با دوستان/همکاران نظر خود را مطرح نمی کنیم.

تاثیرات
تصمیمات ضعیف: با توجه به اینکه تصمیمات به صورت کامل و درست بررسی نمی شوند ممکن است باعث بروز مشکلات در آینده شوند. مشکلاتی که همان اول قابل بررسی و پیش بینی بودند.
کاهش خلاقیت: وقتی افراد تیم به هر دلیلی نظرات خودشان را مطرح نمی کنند طبیعی می باشد که خلاقیت نیز کاهش پیدا کند.

راه حل ها
ایجاد فضای امن برای نظر دادن:
باید محیطی ایجاد کنیم که همه افراد بدون ترس از قضاوت یا ردشدن نظر خود را مطرح کنند.
نقش چرخشی: می توان به صورت دوره ای یک نفر را انتخاب کرد تا در جلسات نقش "وکیل مدافع شیطان" را بازی کند تا تصمیمات به چالش کشیده شوند.
تشویق به نقد سازنده:‌ تشویق اعضای تیم به داشتن نقد و بحث سازنده.
بررسی گزینه های مختلف: تشویق تیم به بررسی گزینه ها و راه حل های مختلف برای گرفتن تصمیمات کامل و بهتر.

در پایان, باید بدانیم تیم هایی موفق می باشند که علاوه بر توجه به کار تیمی, فضای مناسبی را برای مطرح کردن آزادانه نظرات توسط اعضا تیم ایجاد کنند, حتی اگر این نظرات مخالف نظر اکثریت باشند.

پاورقی
وکیل مدافع شیطان (Devil’s Advocate): به فرد یا گروهی گفته می شود که به طور عمدی و آگاهانه دیدگاه های مخالف و یا نقدهای سازنده ای را مطرح می کند تا نقاط ضعف هر تصمیم یا ایده مشخص شود.
اثر هاله‌ای (Halo Effect): ما تصمیمات خودمان را بر اساس موفقیت/شهرت یک فرد یا شرکت خاص می گیریم. برای مثال چون یک شرکت/فرد خاص از یک ابزار یا روش خاص استفاده کرده است ما بدون در نظر گرفتن تفاوت ها و نیازها از آن استفاده میکنیم. چون گوگل فلان کار را کرده است, چون آقای رابرت سی مارتین فلان حرف را زده است.

کار تیمی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید