حسین فغانپورگنجی
حسین فغانپورگنجی
خواندن ۶ دقیقه·۲ سال پیش

مشهد مقدس؛ مسجد گوهرشاد:

https://chaponashr.ir/faghanpour

«به نام خدا»

سفر به مشهدالرضا(ع)؛

این داستان مسجد گوهرشاد:

ایوان جنوبی/ ایوان مقصوره و زیر گنبد معروف مسجد گوهرشاد با محراب و منبر.
ایوان جنوبی/ ایوان مقصوره و زیر گنبد معروف مسجد گوهرشاد با محراب و منبر.


دو روزی از اقامت ما در شهر مشهد مقدس می گذرد*. هربار از بست شیخ طوسی و از صحن جمهوری اسلامی، کفشداری شماره۴، وارد رواق۱۹ دارالولایه می شدم. از پنجره نقره ای به آقا سلام می دادم، سپس از تنها مسیر در نظر گرفته شده در سمت راست دارالولایه، همراه سایر زایرین به ضلع جنوبی حرم رفته، آنگاه در حالیکه مسجد گوهرشاد پشت سر و ضریح مقدس حضرت آقا علی ابن موسی الرضا علیه السلام در مقابل قرار داشت، با ذکر سلام و صلوات داخل حرم می شدم. مثل همیشه فشار جمعیت به سمت ضریح مثبت بود. دست راستم را به ستون و پنجره ضریح تماس داده، سپس دنده عقب با جریان حرکت زوار، از حرم به حریم و صحن رانده می شدم. در گوشه ای مناسب، رو به آقا زیارت نامه را به نیت خودم، همه عزیزان سببی و نسبی، ملتمسین به دعا می خواندم، سپس دو رکعت نماز زیارت و...

دنبال فرصتی بودم تا به مسجد گوهرشاد هم بروم. بالأخره امروز پنج شنبه، (۱۴۰۱/۱۰/۱۵)، به هنگام ظهر، قضیه جالبی اتفاق افتاد. از آن جایی که به اعتقاد من ارزش نگارش و انعکاس را داشت به رشته تحریر در آورده تقدیم حضور شما سروران ارجمند می نمایم.

در اتاق ۳۰۷ هتل سه ستاره خیام در حال استراحت هستم. برنامه زیارت و سیاحت و شرکت در نماز جماعات- خصوصا نماز صبح حرم- باعث بر هم خوردن حالت عادی روزانه شده است.

با همسرم قرار گذاشتیم ساعت یازده صبح هتل را به قصد زیارت و شرکت در نماز جماعت حرم ترک کنیم. اینجا حدود نیم ساعت اوقات شرعی جلوتر از شهرستان بابل است. بیست دقیقه به ۱۲ نماز ظهر اقامه می گردد. شرایط به گونه ای شد که تا تجدید وضوی ما دو نفر و خارج شدن از هتل، ساعت ۱۱,۵ شد! تلاوت قرآن از رسانه ها پخش بود. از میدان شهدا به سمت حرم ترافیک بود. مقداری از مسیر را به صورت پیاده همسرم را همراهی کردم اما دنده سبک ایشان از دنده سنگین من هم کندتر بود! وقت اذان شد. گفتم: به جماعت ظهر نمی رسیم. باید ظهر و عصرمان را در نماز جماعت عصر ببندیم. اکرم خانم که بی تابی مرا دید، تعارف کرد تا از ایشان سبقت بگیرم. آیه وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ،(آیه10)؛ أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ، (آیه11)؛ از سوره مبارکه واقعه بهانه و مجوز من بود! اذان داشت تمام می شد که از قسمت نگهبانی و بازدید بدنی گذشتم.

وقتی وارد صحن جمهوری شدم، درب کفشداری شماره۴ ورود ممنوع شد، به کفشداری شماره ۶ هدایت شدم. کفشم را تحویل دادم و به سرعت سمت داخل شتافتم. گفتند: بروید مسجد گوهرشاد! از راهروی غربی گذشتم. با پای برهنه مسیر ایوان شمالی- « ایوان دارالسیاده»- را به سمت ایوان جنوبی-« ایوان مقصوره»- دویدم. داخل مسجد گوهرشاد نماز جماعت را بسته بودند، خادمی در حال پهن کردن فرش در قسمت بیرونی ایوان مسجد بود، لوله فرش را که پایین گذاشت، پای راستش را روی لبه زیری قرار داد و با پای چپ یک ضربه به روی رول فرش زد، فرش هم سریع پهن شد. تا من به خودم بیآم صف اول این فرش شش متری در عرض دو متری آن توسط سه نماز گزار فتح گردید و من در ردیف دوم این فرش در وسط قرار گرفتم. قبل از اتمام سوره حمد، رکعت اول نماز ظهر، موفق شدم نمازم را ببندم.

از آن جایی که نماز من شکسته بود؛ نماز ظهر، قضای ظهر؛ نماز عصر، قضای عصر، اقامه گردید. تسبیحات حضرت زهرا(س) تمام نشده، گفتند پاشید که فرش باید جمع بشه، شما سر راه قرار دارید. داخل مسجد گوهرشاد به دلیل ترک بعضی از نمازگزاران جای خالی بود. رفتم داخل نشستم. کف مسجد گرم بود. هوا بر خلاف دو روز گذشته که صاف و آفتابی و حالت بهاری داشت، امروز ابری و کمی سرد بود. یکی از آقایان در حال پخش کردن کتاب قرآن مجید بین حاضرین بود، من هم دو رکعت نماز تحیت مسجد می خواندم و در مرحله سلام بودم. یک جلد قرآن برداشتم و نیت کردم و تصادفی آن را گشودم تا ببینم چه پیامی برای من دارد؟ سوره الأعراف؛ صفحه۱۶۳؛ آیه۹۶ آمده بود. توصیه می کنم حتما به آیات و ترجمه آن مراجعه کنید! در هضم مفاهیم و پیام آن بودم که برنامه تلاوت قرآن مسجد گوهرشاد تمام شد. آقای مجری از نماز گزاران خواست تا پشت به قبله و رو به سمت بارگاه امام علی ابن موسی الرضا(ع) کنند و زیارت امین الله خوانده شود. وقتی رو به سمت گنبد طلایی آقا کردم، یاد ایام حج تمتع خودم و مسجد ذو قبلتین افتادم!...

تا چند دقیقه قبل سمت قبله الهی نماز گزاردیم و الآن سمت قبله دلهای عارفان و عاشقان( امام رضا ع)، دعا می خوانیم!

به مناسبت وفات حضرت ام البنین (سلام الله علیها) - مادر حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام- مداح عزیز، گریزی به داستان ازدواج او با حضرت علی علیه السلام زد که خیلی ساده و بدون تشریفات برگزار شد. قبل از رسیدن به منزل حضرت علی(ع) از موکب پیاده شد، به بچه های حضرت فاطمه زهرا (س) خطاب کرد؛ نیآمده تا جای مادرشان را بگیرد، بلکه آمده است تا نوکری آن ها را بنماید. اگر چه نام او هم فاطمه بود ولی از امام علی (ع) درخواست کرد که دیگر او را به این نام نخواند. حضرت نام ام البنین را بر او نهاد در حالیکه هنوز فرزندی نداشت. ... به قضیه کربلا و شهادت پسرانش در رکاب امام حسین علیه السلام و وفای حضرت عباس- علمدار کربلا- ورود کرد. عکس العمل ام البنین بعد از شنیدن شهادت پسرانش و... از حسین برایم بگویید! پسرانم همه فدای حسین! آیای حسین فاطمه(س) سالم و زنده است؟! ???

تابلویی در روی دیوار مسجد گوهرشاد نصب بود که تاریخ ساخت و حدود و ثغورش را شرح داده بود. از آن عکس گرفتم و نوشته هایش را با بناهای مسجد مورد ارزیابی و تطبیق قرار دادم. از خادم مسجد در خصوص کف گرمایی مسجد پرسیدم، پاسخش را نمی دانست. مرا به دفتری هدایت کرد. وارد دفتر امور مسجد گوهرشاد شدم. تکنسین تأسیسات گفت: از لوله ۲۰ کف گرمایی برای گرم کردن داخل مسجد استفاده شده است. رشته خودم تأسیسات مکانیکی ساختمان است. داشتم از مسیر رفت بر می گشتم که با تعداد زیادی از طلاب آقا و خانم مواجه شدم. با جزوه، کاغذ و قلم روی زمین نشسته بودند. استاد هنوز تشریف فرما نشده بود. چند عکاس و فیلم بردار مشغول عکس گرفتن بودند. من هم از بیرون عکسی گرفتم و به کفشداری برگشتم. همسرم در بیرون از حرم منتظر من بود. دیگر جایز نبود راه برگشت او را همراهی نکنم.

پیوست:

* این سفر به همت کانون مهندسین بابل و از طریق یک شرکت گردشگری با پرداخت نفری یک میلیون و هشتصد هزارتومان و به مدت چهار شبانه روز صورت گرفته است. جمع ما خانوادگی و یک اتوبوس ۲۵ نفره می باشد.

https://chaponashr.ir/faghanpour
روبه سمت ایوان شمالی مسجد گوهرشاد/ دارالسیاده و حرم امام رضا علیه السلام.
روبه سمت ایوان شمالی مسجد گوهرشاد/ دارالسیاده و حرم امام رضا علیه السلام.
به آیات و ترجمه این صفحه از قرآن که با نیت و تصادفی گشودم عنایت کنید!
به آیات و ترجمه این صفحه از قرآن که با نیت و تصادفی گشودم عنایت کنید!
جمعی از هم سفران کانون مهندسین در لابی هتل خیام.
جمعی از هم سفران کانون مهندسین در لابی هتل خیام.
من و همسرجان؛ از همین جا سالروز تولد حضرت فاطمه سلام الله علیها و روز مادر را به حاج خانم تبریک عرض می نمایم.
من و همسرجان؛ از همین جا سالروز تولد حضرت فاطمه سلام الله علیها و روز مادر را به حاج خانم تبریک عرض می نمایم.
این بزرگوار هم جناب مهندس اکبری مجد؛ خادم الرضا(ع)؛ عضو هیأت مدیره کانون مهندسین بابل.
این بزرگوار هم جناب مهندس اکبری مجد؛ خادم الرضا(ع)؛ عضو هیأت مدیره کانون مهندسین بابل.








مشهد مقدسامام رضا علیه السلام
نویسنده "داستانهای گازدار 1و2 "؛ "یک ساعت رویایی"؛ "مشاغل مرتبط با خودرو" و...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید