خب... سلام! کلا 200 نفر در این کره خاکی با هایتلند آشنا هستند؛ البته شاید در کره های خاکی دیگه افراد بیشتری آشنا باشن! (انتظار داشتم که اینجاش بخندی /:). میخوام توی اولین پستم، راجع به قصه هایتلند بگم(بیشتر شبیه خاطره س تا قصه).
بی مقدمه از اول اولش میگم: هایتلند رو توی مهدیشهر تاسیس کردم. یعنی تاسیس کردیم! البته هیچکدوممون هم مهدیشهری نیستیم؛ توی یک مهمونسرا تاسیسش کردیم. من و علیرضا شاهد تولد هایتلند بودیم. روی یک تخت دو نفره نشسته بودیم . به لگو ها نگاه میکردیم و به هایتلند فکر میکردیم.
طی همون سفر(یادم نیست مقصد نهاییش کجا بود /:) 3 قسمت انیمیشن مزخرف ساختیم بنام خانوم و آقای قلیخانپور. حالا اینکه ایده اسم عجیب (و ایضأ غریب) قلیخانپور به ذهن کدوممون رسید، برای هردومون مبهمه.
نیاز نیست به روم بیارید! خودم میدونم حسابی طراحی خارج از چارچوب های اولیه طراحی و بی قاعده و ضایعی کشیده بودیم. ولی این شروعه :)
قربانی رو خیلی دوست دارم! قربانی به کنار... دکتر ژوپیتر فهیم رو خیلی دوست دارم! دکتر ژوپیتر فهیم، یه گوسفنده که توی برنامه های تلویزیونی هست.
موقع ساختن قربانی دیگه علیرضا یه جورایی از هایتلند کنار کشیده بود. منم با امیررضا ادامه ش دادم. زنگ زدم بهش و گفتم برو این پیجو ببین، امشب درست کردمش. میای ادامه بدیم؟ اونم قبول کرد... من و امیررضا الان 7ساله که با هم دوستیم.
توی پیج اینستاگرام هایتلند، هنوز هم گاهی راجع بهش با فالوورا حرف میزنیم :)
قربانی 3قسمت داشت. هرکدوم یه دقیقه. فلسفه ش هم این بود که یه قسمت قبل عیدقربان، یکی عید قربان و یکی بعد عید قربان پخش بشه و شد!
همچنان نقاشی ها مثل قلیخانپور ضایعس. بودیم و پیش میرفتیم.
لینک های تماشا: قسمت اول
این مطلب رو همینجا تموم میکنم تا طولانی نشه. بقیه ش رو توی مطلب های دیگه نوشتم و مینویسم. مطلب بعدی راجع به لوگو و اسم هایتلنده. نظرتونو بگید. روی لینک هایی که گذاشتم هم کلیک کنید حتما و ببینین. نظرتونو بگید. بنظرتون شروع خوبی داشتیم یا نه؟