کار کردن برای یک استارتاپ جذاب است؛ در آگهی استخدام های استارتاپ ها، معمولاً عبارت هایی همچون «محیط اداری گرم و صمیمی و غیرجدی» دیده می شود؛ در واقع پیوستن به یک استارتاپ می تواند سرگرم کننده، هوشمندانه و حتی یک حرکت تغییردهنده در زندگی باشد اما بحث از تفریح و سرگرمی و غیره نیست؛ تفاوتهای کلیدی بین دنیای استارتاپ ها و سایر انواع شرکتهایی که برای آنها کار کردهاید وجود دارند. این پنج نکته را برای کار در یک استارتاپ قبل از شروع به کار در یک استارتاپ به خاطر داشته باشید:
1. باید با تغییرات راحت باشید.
برخلاف شرکت های کهنه کار که دارای فرآیندها و رویههای به خوبی مشخص شده و صدها کارمند مقید به به تکرار هر روزه همان رفتارها هستند، استارتاپ ها قادرند به سرعت تغییراتی ایجاد کنند. چیزهایی مثل عنوان شغلی، واگذاری یک سمت، گزارش ساختارها و برنامههای پروژه حتی بیشتر از فیلتر قوری چایساز شرکت تغییر میکنند! در استارتاپی که من برایش کار میکنم، دفترم را سه بار (بله سه بار) در عرض 6 ماه عوض کردم و 6 میز بزرگ مختلف در این فرآیند داشتم.
از تغییرات مداوم در یک استارتاپ نهراسید.
تغییر مداوم میتواند گیج کننده باشد، بخصوص وقتی با یک مکان مأنوس میشوید یا وقتی از شرکتی آمدهاید که دارای روشهای تثبیت شده بود. اما برای موفقیت در استارتاپ ها، باید هرج و مرج و شلوغی را با آغوش باز بپذیرید. استارتاپ ها، متخصصان جوان باانگیزه را انتخاب میکنند و قطعاً از دگرگونی نمیهراسند. نشان دادن اینکه میتوانید به راحتی با شرایط تغییر کنید، روشی است که موفقیت شما را تضمین میکند.
2. مشارکت تمام اعضای تیم لازم است.
باید یک بازیکن تیمی باشید، آستینهایتان را بالا بزنید، وارد کار شوید و دستهایتان را کثیف کنید؛ وقتی برای یک استارتاپ کار میکنید، تعداد زیادی از کارهای کلیشهای وجود دارند. در حالی که از نظر فنی ممکن است یک عنوان و شرح شغلی داشته باشید، با این حال فعالیتهای روزمره شما بسته به پروژه احتمالاً متفاوت خواهد بود.
ممکن است در یک استارتاپ، همزمان چند وظیفه را انجام دهید.
ممکن است هرگز تصور نکرده باشید که یک روز پاکتهای نامه را پر کنید، برای ناهار پیتزا بگیرید، به تلفنها جواب دهید و برای هیئت مدیره طرح پیشنهادی ارائه دهید، همه اینها در عرض چند ساعت اتفاق میافتند، اما عبارت «این بخشی از شرح وظایف شغلی من نیست» نباید هرگز از دهان شما دربیاید. انتظار این را داشته باشید که وظایف متنوعی را انجام خواهید داد، برای وظایف روتین و چالشبرانگیز آماده باشید. بسیاری از تازه استخدامشدگان در استارتاپ ها مرتکب اشتباهات ناشیانهای میشوند، مثلا بجای تمرکز بر اینکه چگونه میتوانند در کارهای شرکت مشارکت داشته باشند بر این موضوع تمرکز کنند که چگونه استارتاپ به آنها (و رزومهشان) کمک خواهد کرد! استارتاپ ها با کارکنان باانگیزه و مشتاق تجهیز میشوند و آنهایی که تمایل به انعطافپذیر بودن یا در اولویت قرار دادن شرکت ندارند، به سرعت اخراج میشوند.
3. کهنه کارها مربیان هستند، نه دشمنان .
اکثر استارتاپ ها با افراد با استعدادِ کم و یک ایده شروع به کار میکنند. تعدادی سرمایهگذار مییابند و خودشان را با افراد باانگیزه و باهوش (اغلب جوان) که دود چراغ خوردهاند و ایدهشان را به واقعیت تبدیل کردهاند محاصره میکنند. سپس، وقتی شرکت شروع به کسب موفقیت میکند، ممکن است متخصصانی را جذب نماید؛ متخصصان باتجربه و مستقل که به شرکت کمک میکنند به یک سطح بالاتر برود.
از مدیران کهنه کار و باسابقه بیاموزید.
وقتی کهنهکارها شروع به امید دادن به هئیت مدیره میکنند کارمندان موجود ممکن است عصبی و حتی دلزده شوند. برای شش ماه 16 ساعت در روز کار میکنید (بله، باید انتظار آن را هم داشته باشید) و ناگهان یک مادربزرگ میخواهد راه برود و به شما بگوید چگونه کارتان را انجام دهید! فقط چون وی مدیر اجرایی یا یک شبکه بیحد و نصاب از مخاطبان صنعت دارد! بله؛ شما ممکن است احساس خطر کنید، به خاطر داشته باشید که این متخصصان رقیب شما نیستند، آنها مربیان بالقوه شما هستند. در شرکتهای بزرگ، آنها کاملاً خارج از دسترس هستند؛ مثلا در یک دفتر با یک منشی و دستگاه قهوهساز هستند که شما اجازه ملاقات با آنها ندارید، اما در یک استارتاپ، قادر خواهید بود تا با آنها تعامل داشته باشید و از آنها به صورت روزانه بیاموزید؛ بنابراین به عنوان یک فرصت به این موضوع نگاه کنید.
4. شرکت یک چیز میدهد و یک چیز میگیرد.
استارتاپ ها عاشق پاداش دادن به کارمندان برای تمایلشان به ترک تشریفات اداری مثل وقت ناهار و فضای شخصی هستند. وقتی شرکت نسبتاً کوچک است، مدیران اجرایی ممکن است مزایایی مثل ساعتهای شادی هفتگی، تهیه ناهار و بلیط برای رخدادهای محلی بدهند.
از حذف شدن برخی امکانات و مزایا دلسرد نشوید.
اما همانطور که شرکت بزرگتر میشود، رهبری ممکن است دریابد که دیگر نمیتواند این نوع از کارهای لوکس را مدیریت کند یا از عهدهشان برآید. یک نوشیدنی رایگان ممکن است تنها استراحت شما در روز سخت و طاقت فرسایتان باشد؛ پس وقتی چیزهای رایگان حذف میشوند، میتواند دلسرد کننده باشد. اما نترسید: عدم وجود این هدایا به معنای ورود جوایز عملیتری است، مثل بیمه درمانی.
5. این مسئولیت شما است که ریسک را ارزیابی کنید.
استارتاپ ها ممکن است به سرعت برچیده شوند. این یکی از خطرات ذاتی در کار برای آنها است؛ چه یک کارآموز باشید و چه یک تحلیلگر مالی این مسئولیت شما است که تا حدی که میتوانید در مورد عملکرد شرکت و مسیر حرکت آن بیاموزید. در مورد آنچه که مطبوعات در مورد کسب و کار و سرمایهگذارانش میگویند بخوانید (هشدار گوگل برای این کار عالی است) و از رهبری در مورد اینکه چگونه موفقیتشان را میسنجند، بپرسید. در صورتی که وضعیت رو به رکود و ورشکستگی[3] است، نباید چشمهایتان را به روی آن ببندید.
اما همانطور که شرکت بزرگتر میشود، رهبری ممکن است دریابد که دیگر نمیتواند این نوع از کارهای لوکس را مدیریت کند یا از عهدهشان برآید. یک نوشیدنی رایگان ممکن است تنها استراحت شما در روز سخت و طاقت فرسایتان باشد؛ پس وقتی چیزهای رایگان حذف میشوند، میتواند دلسرد کننده باشد. اما نترسید: عدم وجود این هدایا به معنای ورود جوایز عملیتری است، مثل بیمه درمانی.
5. این مسئولیت شما است که ریسک را ارزیابی کنید
استارتاپ ها ممکن است به سرعت برچیده شوند. این یکی از خطرات ذاتی در کار برای آنها است؛ چه یک کارآموز باشید و چه یک تحلیلگر مالی این مسئولیت شما است که تا حدی که میتوانید در مورد عملکرد شرکت و مسیر حرکت آن بیاموزید. در مورد آنچه که مطبوعات در مورد کسب و کار و سرمایهگذارانش میگویند بخوانید (هشدار گوگل برای این کار عالی است) و از رهبری در مورد اینکه چگونه موفقیتشان را میسنجند، بپرسید. در صورتی که وضعیت رو به رکود و ورشکستگی است، نباید چشمهایتان را به روی آن ببندید.
باید از یک موضوع عمده و کلیدی آگاه باشید: کار کردن برای یک استارتاپ نیازمند این خواهد بود که خودتان را با مفهوم روز کاری تطبیق دهید. روزهای کاری طولانیتری خواهید داشت (شبها تا دیروقت)، مسئولیتهایتان سیال است و شرکتی که بیشتر زندگیتان را به آن اختصاص میدهید ممکن است یک شبه شکوفا شود یا بسوزد و از بین برود. اما اگر شغلتان را برای آنچه که هست (فرصت نوید بخشی برای یادگیری) و آنچه که نیست (تضمین کار) بپذیرید، کار کردن برای یک استارتاپ میتواند یک روش عالی برای شروع حرفهتان باشد.
بعد از شروع هر استارت آپ باید برای فعالیت در فضای مجازی آستین ها را بالا بزنید. امروزه داشتن یک وب سایت عالی می تواند اعتبار برند شما را چندین برابر کند. اما کاربران باهوش به جایگاه و رتبه ی الکسای سایت شما نیز توجه دارند. افزایش بازدید سایت شما می تواند مشتریان شما را چندین برابر کند که عمدتا از طریق افزایش ورودی گوگل امکان پذیر است . پس هرگز فضای مجازی را برای شکوفایی استارت آپ خود نادیده نگیرید.
خلاصه مطلب :
کار کردن در یک استارتاپ چند نفره خیلی با کار در یک اداره یا شرکت دولتی که ممکن است 100 نفر یا 200 نفر یا حتی بالاتر از این ارقام کارمند داشته باشد فرق دارد. در شرکتهای بزرگ هر کسی موظف به انجام کار خود است، یکی از مهمترین تفاوت ها در انجام وظایف است. شما ممکن است در یک استارتاپ، همزمان چند وظیفه را به عهده بگیرید که اصلاً در شرح وظایف شما نباشد. در صورتی که در یک اداره دولتی یا شرکت بزرگ این وظایف بسیار بسیار متفاوت است.