سرمایه در گردش (Working capital) در مدیریت بنگاه اقتصادی و سرمایه گذاری از شاخص های اصلی است.دارایی های شرکت شامل دو بخش است : دارایی های جاری و دارایی های غیر جاری. به دارایی های جاری شرکت سرمایه در گردش نیز گفته می شود. اما اصطلاح سرمایه در گردش عموما به تفاوت دارایی های جاری و بدهی های جاری اشاره دارد که با کسر کردن بدهیهای جاری یک شرکت از داراییهای جاری محاسبه میشود وبیانگر سرمایه مورد نیاز برای تداوم فعالیت عملیاتی واحد تولیدی یا شرکت است که با در نظر گرفتن عواملی مانند برنامه تولید و شاخص های اقتصادی نظیر تورم و ... در داراییهای جاری یک شرکت سرمایهگذاری میشود. فعالیت تجاری شرکت ها با توجه به حوزه فعالیت و بازار و مشتریان متفاوت است. این تفاوت به عوامل متعددی بستگی دارد از جمله :
مدیریت سرمایه در گردش عبارت است از تعیین حجم و ترکیب منابع و مصارف سرمایه در گردش، بهنحوی که داراییهای سهامداران در طول زمان همواره افزایش یابدو بازده دارایی ها (ROA) حداکثر شود. شرکتها میتوانند با بهکارگیری استراتژیهای گوناگون در رابطه با مدیریت سرمایه در گردش، میزان نقدینگی شرکت را تحت تأثیر قرار دهند و این استراتژیها را میزان ریسک و بازده آنها مشخص میکند. استراتژی های مانند جسورانه و محافظه کارانه در اقلام دو طرف ترازنامه مفهوم خاص خود را دارند.
محاسبه سرمایه در گردش لازم :
دو رویکرد اساسی برای تخمین سرمایه در گردش لازم وجود دارد که تفاوت های با یکدیگر دارند. این دو روش عبارتند از :
چرخه تولید و فروش شرکت :
سرمایه در گردش از اقلام ذیل تشکیل شده است:
وجه نقد : وجه نقد نگهداری شده توسط شرکت با استراتژی های مدریت ارتباط مستقیم دارد. نگهداری وجه نقد به منظور کاهش ریسک شرکت در تامین به موقع مواد اولیه و پرداخت ها صورت می گیرد. هر چه درجه ریسک پذیری کمتر باشد وجه نقد نکهداری شده بیشتر و در نتیجه انعطاف شرکت در مواجه با شرایط پیش بینی نشده بالاتر می رود. همچنین شرایط بیرونی نیز عامل مهمی در تععین این مقدار است. به طور مثال در شرایط تورمی و بی ثباتی اقتصادی تمایل فروشندگان مواد اولیه به فروش به صورت اعتباری کاهش و از طرفی شرکت به منظور حفظ بازار خود مجبور است بخش بزرگتری از حجم فروش خود را به صورت اعتباری در اختیار خریداران قرار دهد. به موارد فوق مشکلات در وصول مطالبات را نیز اضافه کنید تا به اهمیت مدیریت سرمایه در گردش و نگهداری وجه نقد پی ببرید.
موجود مواد اولیه و کالا : فعالیت عملیاتی و زنجیره تامین مواد اولیه به عنوان بخش مهمی از فعالیت شرکت مشخص می کند که نیاز شرکت به مواد اولیه چه مقدار است. همچنین فرآیند تولید و فروش (مدت زمانی که از خرید مواد اولیه تا زمان تبدیل به کالا و فروش آن) از عواملی هستند که نیاز به سرمایه در گردش در این بخش را تعیین می کنند.
به طور مثال ممکن است که مواد اولیه وارداتی باشد و سفارش کمتر از یک حجم معیین مقدور یا به صرفه نباشد.
هزینه های دوره :
هزینه های دوره یا بهره برداری در هر دوره تولید علاوه بر مواد اولیه شامل : حقوق و دستمزد مستقیم – دستمزد غیر مستقیم –هزینه های اداری- سوخت و انرژی و هزینه های فروش می شود. تامین هزینه های فوق شرط تداوم فعالیت شرکت یا واحد تولیدی است و از این باید در محاسبه سرمایه در گردش لحاظ گردد.
حساب های دریافتنی : فروش شرکت شامل دو بخش است. نقد و اعتباری. به طوری طبیعی هر بنگاه اقتصادی تمایل دارد تا تمامی فروش خود را به صورت نقد انجام دهد اما اغلب به دلیل شرایط مختلف این امر غیر ممکن است. از دلایل عمده فروش اعتباری مشکلات اقتصادی و کمبود سرمایه مشتریان، رقابت میان عرضه کنندگان با ارایه شرایط بهتر فروش به مشتریان (اعتباری) و کسب بزرگتر از بازار محصول است. همچنین کیفیت فروش اعتباری نیز عامل مهمی است باید به آن توجه کرد. مدت زمان وصول مطالبات و اعتباری مشتریان در عمل به تعهدات از جمله این عوامل اند.
حساب های پرداختنی : به صورت پیش فرض شرکت تمامی نیاز خود را به صورت نقد تهیه می کند اما در واقعیت قسمتی بزرگی از نیازهایش با اعتباری که نزد تهیه کنندگان مواد اولیه دارد مرتفع می کند. هر چه اعتبار شرکت بیشتر و رقابت تامین کنندگان بالاتر باشد سهم تامین اعتباری نیز بیشتر می شود و بلعکس. در محاسبه سرمایه در گردش با افزایش حساب های پرداختنی نیاز به وجه نقد و تزریق سرمایه در بخش سرمایه در گردش کاهش می یابد.
محاسبه سرمایه در گردش لازم :
مثال: هزینه های جاری یک شرکت تولید کننده بخاری گازی به شرح ذیل است :
مقدار سرمایه در گردش محاسبه شده برای شرکت فوق با فرض نقدی بودن تمامی فعالیت ها است. در صورتی که بخواهیم خرید و فروش اعتباری را در محاسبه لحاظ کنیم با توجه به سوابق خرید و فروش اعتباری (وصول مطالبات) باید ساختار این عوامل تعیین شود.
با در نظر گرفتن این شرایط می توان سرمایه در گردش لازم برای شروع فعالیت را به صورت ذیل محاسب کرد :
ملاحظه می کنید که خرید بخشی از مواد اولیه به صورت اعتباری، باعث کاهش 14 درصدی سرمایه در گردش لازم جهت شروع فعالیت شده است.
محاسبه افزایش سرمایه در گردش : بخش بزرگی از محاسبه سرمایه در گردش مربوط به شرکت هایی است که به بهره برداری رسیده اند و قصد افزایش سطح تولید دارند یا به دلیل تورم بالا و بالا رفتن هزینه های جاری با کسری سرمایه در گردش مواجه شده اند. محاسبه این قسمت به سادگی انجام می پذیرد. برای محاسبه خالص افزایش سرمایه در گردش کافی است که سرمایه در گردش را برای ظرفیت تولید فعلی و ظرفیت تولید مورد نظر محاسبه کرده و مقدار بدست آمده فعلی را از سرمایه در گردش سطح تولید مورد نظر کسر کردتا خالص افزایش سرمایه در گردش به دست آید.
ملاحظات : در صورتی که افزایش ظرفیت تولید نیاز به تغییرات عمده در زنجیره تامین مواد اولیه مانند ( خرید از تامین کنندگان جدید- شیوه حمل و نقل متفاوت- ساختار خرید متفاوت) و یا نیاز به تبلیغات و افزایش هزینه های فروش به دلیل لزوم همکاری با توزیع ککندگان مختلف باشد باید موارد فوق در محاسبه سرمایه در گردش ظرفیت تولید هدف در گرفته شود و تاثیرات آن در محاسبات لحاظ گردد.
ضریب سرمایه در گردش : در روش چرخه عملیات می توان چرخه عملیات شرکت را بر حسب روز محاسبه کرد سپس با تقسیم این مقدار بر تعداد روز های کاری سال طرح، ضریب سرمایه در گردش را محاسبه کرد.
مثال چرخه عملیات شرکت ( خرید مواد اولیه + فرآیند تولید + فروش + وصول مطالبات) یک شرکت برابر 100 روز است و تعداد روز های کاری 300 روز برای این طرح در نظر گرفته می شود. ضریب سرمایه در گردش برابر %33 است. ضریب سرمایه در گردش به این معنی است که در هر سطح از تولید شما به تمام هزثینه های تولید برای شروع فعالیت یا افزایش سطح تولید نیاز ندارید بلکه %33 درصد آن به عنوان سرمایه در گردش لازم جهت فعالیت باید در نظر گرفته شود.
پیش بینی جریان های نقدی شرکت : در رویکرد دوم نسبت به سرمایه در گردش مورد نیاز، از پیش بینی جریان های نقد استفاده می شود. هزینه های تولید و سرمایه در گردش با توجه ماهیت فعالیت و صنعت مورد نظر به سطح تولید وابسته است. در برخی صنایع هزینه های ثبات بخش بزرگی از هزینه ها را تشکیل می دهند. به منظور پیش بینی سرمایه در گردش مورد نیاز یک سال دوره تولید را به دوره های کوچکتر تقسیم می کنیم و جریان های نقدی این دوره ها را پیش بینی کنیم. حداقل سرمایه در گردش لازم برابر کل هزینه های دوره ها تا زمانی است که جریان نقدی مثبت شود.
به منظور محاسبه صحیح رعایت چند نکته لازم است :
مثال : شرکت تولید کننده در مثال قبل را در نظر بگیرید. ساختار وصول مطالبات آن به شکل ذیل است :
سرمایه در گردش به دست آمده به مقداری که از طریق روش قبلی محاسبه شد نزدیک است.