دهه 90 میلادی سال تولد اقتصاد دیجیتال بوده است که بعد از انقلاب صنعتی چهارم در جهان ظهور پیدا کرد. در اواخر قرن بیستم دنیا با پدیدهی دیجیتالیزه شدن مواجه شد که تمام ابعاد فرهنگی و سیاسی را تحت تاثیر خود قرار داد اما دنیای اقتصاد بود که بیش از همه تحت تاثیر دیجیتالیزه شدن قرار گرفت و نه تنها خدمات اقتصادی دیجیتالی نوینی ظهور پیدا کرد بلکه خدمات سنتی نیز تغییر کرده و به شکل دیجیتال ارائه میشوند.
امروزه افراد زیادی از تلفنهای هوشمند، تبلتها، ساعتها، دستبندهای هوشمند و سایر دستگاههای اینترنتی تلفن همراه برای اتصال به یک محیط جهانی در زمان و مکانهای مختلف استفاده میکنند و میلیونها نفر در سراسر جهان در اقتصاد دیجیتال برای خرید و فروش کالا و خدمات شرکت میکنند.
شاید برای بسیاری از افراد تفاوت اقتصاد دیجیتال با اقتصاد سنتی مبهم باشد و ندانند چه عناصری باعث شکلگیری و تولد اقتصاد دیجیتال شده است. توماس مسنبورگ، اقتصاددان و آماردان آمریکایی در مقاله خود در سال 2001 سه مولفه اقتصاد دیجیتال را از اقتصاد معمولی متمایز میکند: 1- زیرساخت: کسبوکارهای دارای نرمافزار، سختافزار و سایر منابع فناوری و همچنین انسانهای مستعد متخصص را شامل میشود. 2- کسبوکارهای الکترونیکی: که اشاره به برنامههای کاربردی کامپیوتری، ابزارهای آنلاین و پلتفرمهای دیجیتالی دارد که به انجام فرآیندهای تجاری کمک میکنند. 3- تجارت الکترونیک: که به معنای افزایش فروش کالا و خدمات آنلاین است. این سه ویژگی آن چیزی است که اقتصاد دیجیتال را شکل میدهد.
با تغیرات و تحولاتی که در حوزهی دیجیتال و اقتصاد رخ داده است تمام سازمانهای مالی وادار شدهاند تا به تعریف و مفهومپردازی اقتصاد دیجیتال بپردازند. در بین تعریفهای ارائه شده، صندوق بینالمللی پول در تعریف خود از دیجیتالیزه شدن اقتصاد، آن را استفاده از فناوریهای دیجیتال برای بهره بردن در بازطراحی ابعاد مختلف اقتصاد از فرآیندهای تولیدی، دولتها، خانوار و جریانهای مالی میداند.
قطعا اقتصاد دیجیتال مفهومی نیست که به یکباره شکل گرفته و رایج شده باشد. این مفهوم تاریخی را پشت سر گذاشته وتحولاتی را تجربه کرده تا به چیزی که اکنون مورد استفاده قرار میگیرد رسیده است. اقتصاد اطلاعات، اقتصاد دانشبنیان، اقتصاد نوین به ترتیب در دهههای 70 ،80 و 90 شکل گرفته و رایج بودهاند که اقتصاد دیجیتال را دنبالهی اقتصاد دانش بنیان میدانند.
اقتصاد دیجیتال توانسته است در بخشهای مختلف زندگی نفوذ کند و حضور ثابت و دائمی داشته باشد این حضور همیشگی و استقبال از آن نشان میدهد اقتصاد دیجیتال مزایایی داشته است که منجربه محبوبیت آن شده است در ادامه مزیتهای اقتصاد دیجیتال را برمیشماریم.
با دیجیتالیزه شدن، سرعت در انجام فعالیتها افزایش مییابد چرا که انجام کارها بهصورت خودکار صورت میپذیرد. اگر بازار همراه با تغییراتی باشد واکنش سریع به این تغییرات و یا همگام شدن سریع با مقررات جدید از جمله ویژگیهای دیجیتالیزه شدن است و کارکردهای خودکار بانکی نیز بهآسانی و با سرعت انجام میشود.
با گسترش اقتصاد دیجیتال، ارتباط بین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان افزایش و فاصلهی جغرافیایی بین ایشان کاهش یافته است. پدیدهی اقتصاد دیجیتال منجربه افزایش فروشگاههای اینترنتی میشود که به تبع آن رقابت و در عین حال همکاری بین فروشگاهها نیز افزایش پیدا میکند.
در واقع فنآوریهای دیجیتال به شرکتها اجازه میدهند تا کسبوکار خود را متفاوت و همچنین کارآمدتر و مقرونبهصرفهتر انجام دهند و انبوهی از موقعیتهای جدید را فراهم نمایند و محصولات و خدمات را در اختیار گروه بیشتری از مصرفکنندگان به ویژه آنهایی که پیشتر به این محصولات دسترسی نداشتند ارائه دهند.
شکلگرفتن گروه جدیدی از مصرفکنندگان موجب ایجاد بازارهای جدید با ساختارهای متفاوت میشود. ساختار جدیدی که ایجاد میشود هزینههای مبادله در بازار را حذف میکند در این زمینه پلتفرمهای خارجی همچون آمازون و اوبر جزء شناختهشدهترینها هستند که فعالان بازار را به یکدیگر متصل میکنند.
یکی از ویژگیهای منحصربهفرد اقتصاد دیجیتال اثرات شبکهای است؛ به این معنا که تعداد کاربران استفاده کننده از محصولات و خدمات است که ارزش محصولات را تعیین میکند شبکههای اجتماعیای که بین افراد رواج دارد از نمونه پلتفرمهایی است که میتوان اثرات شبکهای را در آن مشاهده کرد. اینستاگرام یکی از این پلتفرمهاست که بدون حضور کاربران و شبکههای مختلف فاقد ارزش است.
اقتصاد دیجیتال دارای ویژگیای است که آن را اقتصاد دانش محور مینامند منظور از دانش محور بودن این است که در این اقتصاد سرمایههای فکری و غیرفیزیکی در تولید ارزش موثراند و استفاده از دانش افراد و خلاقیت ایشان در رقابت بین سازمانها تعیین کننده است.
اقتصاد مبتنی بر فناوری دیجیتال از سه لایه تشکیل شده است: لایهی اول اقتصاد دیجیتال که لایهی مرکزی آن نیز است، هسته نام دارد. این لایه به صنایع و فناوری اطلاعات و ارتباطات مرتبط است و زیرساخت سایر لایهها را نیز فراهم میکند.
لایهی دوم که آن را اقتصاد پلتفرمی مینامند اشاره به پلتفرمهایی دارد که از بدو شروع فعالیتشان از فناوریهای دیجیتالی استفادهکردهاند که استارتاپهای دیجیتالی در این دسته میگنجد.
لایهی سوم اقتصادهای سنتیاند که توانایی فراهم ساختن زیرساختهای اقتصاد دیجیتالی را ندارند و از طرفی نیز از ابتدا دیجیتالی نبودهاند اما میخواهند وارد دنیای دیجیتال شده و از اقتصاد سنتی فراتر روند که به این گروه دیجیتالیزه شدهها میگویند.
برخلاف روند رشد اقتصادی در ایران که به دلایل متعددی منفی بوده است، اقتصاد دیجیتال توانسته است رشد مثبتی را از سال 92 تا 1400 تجربه نماید. اقتصاد دیجیتال در سال 92، 2/6 بوده است این رقم در سال 99 توانسته به 6/78 برسد و در سال 1400 به 7/2 برسد.
اما شاید این سئوال مطرح شود که حال باتوجه به رشد اقتصاد دیجیتال در ایران میتوان خوشبین بود که وضعیت اقتصادی ایران بهتر شود یا اینکه آیا اقتصاد دیجیتال میتواند وضعیت مناسبی را برای اشتغال ایران ایجاد کند؟
شاید نتوان به این سئوال با قطعیت و اطمینان پاسخ داد اما مسئلهای که روشن است این است که اقتصاد دانشبنیان، هوش مصنوعی و پیشرفت فناوری در توسعهی اقتصادی به ویژه در کشورهای در حال توسعه میتواند به بهبود اقتصادی کشور کمک کند. بر اساس گفتههای آقای جوانمردی مدیرعامل شرکت فناپ در مصاحبه با زومیت، ایران توانسته است در لایههای اول و دوم اقتصاد دیجیتال به رشدی همچون رشد کشورهای توسعه یافته دست یابد اما در لایهی سوم نیازمند پیشرفت بیشتری است.
با اینحال یک نگرانی در رابطه با عدم توانایی رقابت اقتصاد ایران با اقتصادهای جهانی وجود دارد از این جهت که اقتصاد کشورهای توسعه یافته ظرفیتهای بیشتری برای سرمایهگذاری دارند. علاوه بر این مسئله، برخی موانع داخلی نیز وجود دارند که سبب میشود دیجیتالیزه شدن اقتصاد در ایران با مشکل روبرو شود.
با برگزاری همایش روز ملی تجارت الکترونیک شاید نتوان چندان آیندهی مثبتی را برای اقتصاد دیجیتال در ایران متصور شد. این همایش از اینرو برگزار شد تا از پلتفرمهای داخلی برای راهاندازی کسبوکارها حمایت شود و همچنین سخنان وزیر ارتباطات در رابطه با اینکه کسبوکارهایی که در شبکههای خارجی فعالیت میکنند باید تمام خسارت خود را به دلیل قطعی اینترنت از معترضین دریافت کنند، نشان میدهد که عزمی برای بهبودی شرایط اینترنت و کمک به این کسبوکارها وجود ندارد.
علاوهبر مشکلی که محدودیتهای اینترنت برای کسبوکارهای اینترنتی بهوجود آوردهاند، به گفتهی سلاحورزی نایب رئیس اول اتاق بازرگانی قطعی اینترنت بر تولید ناخالص کشور نیز تاثیرات منفی داشته است که این مسئله موجب کاهش تقاضا و کوچک شدن اقتصاد ایران میشود. بر اساس صحبتهای ایشان 40 الی 50 درصد تولید ناخالص داخلی را بخش خدمات تامین میکند و اختلال در اینترنت باعث کاهش این خدمات و سقوط تولید ناخالص داخل به 75/0تا 1 درصد میشود همچنین فعالان اقتصادی که با تجار خارجی در ارتباطاند حاضر نخواهند بود به شبکههای داخلی مهاجرت کنند و این مسئله بر تجارت خارجی نیز تاثیر سوء خواهد گذاشت.
همانطور که پیشتر توضیح داده شد اقتصاد دیجیتال زمانی مجال ظهور و بروز پیدا کرد که شبکههای اینترنتی توانست گسترش پیدا کند و تمام افراد در جهان به شبکههای اینترنت دسترسی یابند. با اینحال در مسیر توسعهی اقتصاد دیجیتال در ایران موانعی وجود دارد که در ادامه به آن اشاره میکنیم.
یکی از موانع توسعهی اقتصاد دیجیتال در ایران گره خورده با اینترنت است محدودیتهای دسترسی به شبکههای خارجی و ملی کردن اینترنت به معنای محدودسازی دسترسی به اینترنت جهانی است در شرایط فیلترینگ، شبکههای اجتماعی واتساب و اینستاگرام با کاهش 97 درصدی بازدید مواجه شدهاند و بین 400 تا 1 میلیون کسب و کار در خطر از بین رفتن قرار گرفتهاند که این به معنای در لبهی پرتگاه قرار گرفتن اقتصاد دیجیتال است.
به گفتهی مدیرعامل شرکت ملی انفورماتیک یکی از عوامل موفقیت اقتصاد دیجیتال تقسیم کار بینالمللی در بخش صنعت است اما در ایران به دلیل وجود تحریمها به لحاظ فنی و انتقال تکنولوژیک و همچنین به لحاظ مالی محدودیتهایی وجود دارد که امکان همکاریهای بینالمللی را با مانع روبرو میکند.
به گفتهی انجیدنی؛ مدیرعامل پیامرسان گپ در مصاحبه با زومیت یکی از موانع مهم کند بودن فرآیند رشد و توسعهی اقتصاد دیجیتالی عدم حمایت دولت از این بخش است و بخش خصوصی بهصورت خودجوش در حال ورود به بخش اقتصاد دیجیتالی است. همچنین تقابلی که بین بخش الکترونیک و سنتی وجود دارد و عدم مشخص کردن جایگاه اقتصاد دیجیتال توسط دولت باعث شده است تا اقتصاد دیجیتال از پشتوانهی قانونی برخوردار نباشد در حالی که در کشورهای غربی دولت ها اقتصاد دیجیتال را راهکاری برای بهبود اقتصاد سنتی میدانند و اقتصاد سنتی پایهای برای سرمایهگذاری در اقتصاد دیجیتال تعریف شده است.
با توجه به روندی که این روزها در حال طی شدن است و اکثر فعالیتها به سمت دیجیتالی شدن رفتهاند پیشبینی میشود اقتصاد دیجیتال در آینده نقش پررنگتری را ایفا کند. امروزه فناوریهایی همچون بلاکچینها، واقعیت مجازی، اینترنت اشیا و دیگر فناوریها وابسته به اقتصاد دیجیتال است و چه بسا در آینده این فعالیتها گسترش یابد و در کنار آن فعالیتهای دیگری نیز ایجاد شود.
با اینحال در رابطه با اقتصاد دیجیتال در ایران نمیتوان آیندهی روشنی را ترسیم نمود با توجه بهمحدودیتهایی که بر روی اینترنت اعمال میشود اقتصاد دیجیتال در ایران شاید نتواند چندان پیشرفی داشته باشد. برای مطالعه مقالات بیشتر در حوزه فینتک هایتک را دنبال کنید.