فوتبال همیشه درسی برای زندگیست. تیم ملی ایران برخلافِ همۀ ادوارِ پیشینِ جامِ جهانی، اینبار مردانۀ مردانه جنگید. جنگید و حذف نشد؛ چرا که جنگجوهای واقعی شاید شکست بخورند، اما هرگز حذف نمیشوند.
پنج قاب از تیم ملی ایران برای مردم و حکّامِ ایران درسآموز است.
در این روزها که «مهاجرت» فکرِ غالبِ جوانترها شده است، این تصویر درسهایی برای ما و حکّام دارد. درسِ «وطندوستی» برای ما و درسِ «فرصتسازی» و «طرد نکردنِ استعدادها» برای حکّام.
قابِ اول، قابِ سامان قدوس است؛ قابِ بازگشت، قابِ تعهد، قابِ انتخابِ وطن علیرغمِ دشواریها، قابی که نظیرش در طولِ اعصارِ مختلف همواره غرورآفرین بوده است.
گریختن سادهترین کار و پناه بردن به شرایطِ آرام سادهترین کار است. ماندن علیرغمِ دشواریها از هر کسی برنمیآید. آنچه قهرمانها را از مردم عادی متمایز میکند هم همین است.
هیچ چیز در زندگی رایگان به دست نمیآید. آنچه تیم ملی ایران در جامجهانی ۲۰۱۸ را از همۀ تیمهای ملی (حتی دورۀ طلایی دهۀ ۷۰ شمسی) متمایز میکند، تلاشِ خستگیناپذیر و ناامید نشدن است. آنهایی که بازیهای بازیکنانِ طلایی دهۀ هفتاد را به یاد میآورند، ناامیدشدنهای بعد از یک گل را هم به یاد دارند. رها کردنِ بازی بعد از باخت را هم به یاد دارند.
اما تیمِ امسال، تا آخرین نفس جنگید چون میدانست حرکت کردن وظیفۀ اوست؛ چه با پای شکسته، چه با پای سالم. این قاب قابِ سردارِ آزمون است؛ قابِ کسی که علیرغمِ بیمهریها، علیرغمِ نمکنشناسیها و تحقیرها از پا ننشست.
تلاشها دیر یا زور به نتیجه میرسند. ناامید نشدن و ارادهمند بودن بالأخره نتیجه میدهد و کسانی طعمِ شیرینِ میوۀ پیروزی را میچشند که بردبار و تلاشگر باشند. این قاب، قابِ تلاشِ تیمیست که با ضربۀ شجاعانۀ کریم انصاریفر به ثمر نشست. کریم انصاریفری که ممکن بود بعد از بازگشت از لالیگا برای همیشه محو شود، اما با تمامِ توان تلاش کرد و جایش را در لیگ یونان باز کرد.
هنوز که هنوز است امروز و فردایِ چند نسل از مردمِ ایران با تصمیمسازیهای مردانی از نسلِ دهۀ سی و چهل رقم میخورد. این تیم فقط یکی از گواههای زنده و پررنگ بر توانمندیِ نسلیست که به اراده و توانش بها داده نشده است.
این قاب، قابِ توانمندی و باورِ توانمندیست؛ قابِ علیرضا بیرانوند برابرِ کریستینِ پرآوازه. قابِ نسلِ نو برابرِ نسلِ پیش.
این چهرۀ یک گروهِ جوان است؛ بخشی از یک ملتِ پارهپاره شده به ضربۀ سیاستبازی، فساد، بددلی و فشارهای بیرونی و درونی. اما با همۀ ناملایمتها، این تیم «همافزایی» و «یکی برای همه، همه برای یکی» را از یاد نبرد. و مهم همین است: چیزی که یک ملت را از دیگران متمایز میکند؛ درست بودن در شرایطِ دشوار است.
این تیم علیرغمِ همۀ ناملایمتها برای نام و پرچمِ ایران جنگید. و این جنگِ سرافرازانه، ای کاش آنهایی را که باید شرمنده شوند شرمنده کند. ای کاش هر روزِ ما، روزِ غرور باشد، نه روزِ مرورِ اخبارِ فساد و گرانی و فشار.