هوبور
هوبور
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

وبلاگها

یادم هست آن روزهای شیرین جوانی که فکر می کردیم باید هرچه زودتر بگذرند تا به جایی بهتر برسیم ، یک دغدغه سوشیال مدیا بیشتر نداشتیم و آن هم وبلاگ بود . اول از بلاگ اسپات خدابیامرز شروع شد و بعد هم موج وبلاگهای ایرانی که مثل استارت آپ های این روزها ، سر از لای صفحات وب فارسی بیرون می آوردند و رخ می نمودند . پرشین بلاگ - بلاگ اسکای - بلاگفا . من در همه اینها وبلاگ داشتم ! بلاگ اسپات که تیر فیلتر به سینه اش نشست رفتیم در پرشین بلاگ و با دل خوش و هفت هشت تا خواننده شروع کردم به نوشتن .

18 سال پیش...
18 سال پیش...


یاد بلاگ اسپات بخیر.
یاد بلاگ اسپات بخیر.


مواجهه اول
مواجهه اول


الان که بر میگردم می خوانم انصافا بعضی از نوشته ها هم خوب بودند . یعنی خیلی خوب بودند. پریشب رفتم در اکانت بلاگ اسکای و دیدم تاریخ پشستها را زده هجده سال پیش. وای.. هجده سال. خیلی زیاده . اما انگار همین دیشب بد که پای کامپیوتر رومیزی با آن صدای فن بلند که مخصوص سیستم amd بود ، نشسته بودم و تق تق داشتم تایپ می کردم . یک مدتی هم مد شده بود قالب های وبلاگ را عوض کنیم و کارهای محیر العقول انجام بدهیم . بک گراند زیبا ، تم های قشنگ و یا پیامهای ورود به وبلاگ. سیستم نظرات هم فیلمی بود . مثلا بلاگ اسپات نداشت و باید می رفتی برایش یک سیستم نظرات از یک جایی می گذاشتی که کلی دردسر داشت . بعد هم ذوق می کردی که چند نفر برایت پیام گذاشته اند . که البته آن هم قالب خودش را داشت در بیشتر مواقع :(( وبلاگ جالبی داری . خوشحال می شوم به وببلاگ من هم سر بزنی و تبادل لینک کنیم .)) یعنی همین یک خط را در صد تا وبلاگ کپی می کردند . بعد هم یک لیستی از لینکها یک گوشه بلاگ می گذاشتند. کسی که لینکش می کردی به این معنی بود که خیلی منت سرش گذاشته بودی یا خیلی دوستت داشت یا آن طرف هم لینک تو را در وبلاگش گذاشته بود . جالب آنکه فضای تبلیغی هم نبود و کسی در وبلاگش تبلیغ کار نمی کرد . خلاصه دنیای مجازی جوانی ما هم خیلی رومانتیک و قشنگ بود و از این لایک و کامنت و منشن و کوت و ریتوییت و اینها خبری نبود و مراسم خیلی ساده برگذار می شد . یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.

حالا همه اینها را نوشتم چون ویرگول هم من را یاد آن وبلاگها انداخت . فقط زلم زیمبوی کمتری دارد .

وبلاگفضای مجازیوب فارسیپرشین بلاگ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید