سلام،سلام، سلام توی این نوشته قصد دارم نظرم رو راجع به کتاب "بافته" باهاتون در میون بذارم،خوشحال میشم تا آخرش با من همراه باشید.
رمان"بافته" نوشته لائتیسیا کولومبانی،نویسنده و فیلم نامه نویس فرانسویه. این رمان داستان سه زن رو روایت میکنه که یکی اهل هند،یکی اهل ایتالیا و یکی اهل کاناداست و نویسنده شروع میکنه به روایت زندگی این سه زن و جلو میره و جلو میره تا جایی که سرنوشت زندگی این سه زن رو به هم میبافه.
همین خلاصه داستان رو که من خوندم مجاب شدم که کتابش رو باید خوند؛چون واقعا می خواستم بدونم نویسنده چجوری سه زن از سه کشور مختلف رو میخواد یه جایی به هم برسونه. کتاب رو خوندم و جوابی متفاوت از چیزی که انتظارش رو داشتم گرفتم،خیلی را چیزی که من توی ذهنم داشتم فرق داشت ولی میتونم بگم خیلی خیلی بهتر از چیزی بود که انتظارش رو داشتم؛پس قطعا ارزشش رو داشت و از خوندن این کتاب خوشحالم و توصیه میکنم شما هم بخونید.
خب بذارید یه کم از داستان براتون بگم:
لالیتا که یه زن هندی از پایین ترین طبقه مردم هنده و حتی نجس و غیر قابل لمسه ولی دوست نداره دخترش مثل خودش باشه و برای اینکه شرایط رو برای دخترش بهتر کنه حاضره هر کاری انجام بده.شرایط زندگی لالیتا انقدر بده که آدم قلبش به درد میاد،ظلم،دروغ ،فسادو بی عدالتی اطرافش موج میزنه ولی اون امید خودش رو از دست نمیده تلاش میکنه که دخترش رو از اون منجلاب بیرون بکشه.
جولیا یه دختر اهل سیسیل ایتالیاست و توی اداره کسب و کار خانوادگی به پدرش کمک میکنه. بعد از اینکه یه اتفاقی برای پدرش پیش میاد میفهمه که شرکت خانوادگیشون در حال ورشکست شدنه و دنبال راههایی میگرده که بتونه شرکتشون رو نجات بده.
سارا یه وکیل مشهور توی کاناداست که همه ی ویژگی های یه زن موفق رو از نظر اطرافیان خودش داره و در آستانه یه ترفیع شغلیه که متوجه یه موضوعی میشه که زندگیش رو تحت تاثیر قرار میده و سعی میکنه تا با این موضوع کنار بیاد.
اگه نظر منو بخواید کتاب فقط داستان این سه زن نیست و یه نفر دیگه هم هست، اونم خود نویسنده ست. لائتیسیا زنی اهل فرانسه که زندگیش رو صرف نوشتن داستان اون سه تای دیگه کرده و تمام سعیش رو کرده که دنیای این زن ها رو به ما بشناسونه.
در نهایت زندگی این زن ها بهم میرسه و جوری به هم بافته میشه که انگاری یه وجود واحدن،شاید اگه ده یا صد یا هزار نفر هم بودن در نهایت به همین نتیجه میرسیدیم.
تصویر روی جلد هم که کاملا در خدمت محتوا و اسم کتابه،سه دسته مو که به هم بافته شدن و اگه بخوایم بیشتر دقت کنیم هزاران تار مو که به هم بافته شدن.
یک: کتاب گزافه گویی نداشت،توی یه حجم کم کلی اطلاعات مفید در اختیارت میذاشت.
دو:کتاب خیلی واقع بینانه نوشته شده بود،واقعیت هارو گفته بود و حتی سعی نکرده بود زن های داستان رو بی عیب و نقص جلوه بده و تصویر واقعی زن هایی از چند نقطه کره خاکی رو به نمایش گذاشته بود که سعی داشتن در برابر مشکلات مقاومت کنن و راه رو برای خودشون هموارتر کنن.
سه:ترجمه روان و قابل فهم بود و راحت میشد با متن ارتباط گرفت با تشکر از خانم کریمی به خاطر زحماتشون برای این کتاب.
نویسنده یه کتاب دیگه به اسم"مرغ مگس خوار" نوشته که احتمالا اون رو هم بخونم.
این کتاب منو یاد کتاب "جنس ضعیف" میندازه،توی اون کتاب وضعیت زنان در کشور های مختلف بررسی شده بود و توی این کتاب هم ما داستان زندگی چند زن از کشور های مختلف رو میخونیم.
این کتاب رو از طاقچه هدیه گرفتم و چالش این ماه فرصت خوبی بود که یه یادداشت راجبش توی ویرگول بنویسم،با تشکر از طاقچه:)
ممنون که تا اینجای نوشته با من همراه بودید،خوشحال میشم نظراتتون رو درباره کتاب باهام در میون بذارید:)
لینک این کتاب توی طاقچه رو براتون اینجا میذارم که میتونید از این طریق کتاب رو بخونید:
