علی حکم آبادی
علی حکم آبادی
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

در همه دیر مغان نیست چو او "شیدایی"

به یاد استاد محمدرضا شجریان

شجریان رو نه فقط به خاطر تداعی قدیمی‌ترین احساس هنری نوستالوژیک‌ام در سفرهای خانوادگی شمال، در شش سالگی و نه به خاطر تمام لحظه‌های تنهایی و آرامش نوجوانی و نه حتی با خاطره‌ی خوش همسفری اسپانیایی زبان که در گوشی خود آهنگ شیدایی‌اش را با جان و دل گوش می‌‌داد و می‌گفت موسیقی شما خیلی آرامش بخش و شبیه به مدیتیشن است و در کل نه فقط به خاطر هنرش بلکه به خاطر منش استادی بی‌همتایش در ابعاد زیر دوست دارم.

اصل گرایی

به مفهوم شناخت و تمرکز بر حوزه‌ی استعدادی مشخص و نه گفتن به بسیاری از وسوسه‌های شخصی و بازاری

همچنین منش استادی (Mastery) به معنای کار عمیق در یک حوزه با هدف تبدیل شدن به بهترین خود با اشتیاق، کنجکاوی، تمرین و پشتکار

یادگیرندگی

به معنی یادگیرندگی مدام، خصوصا در اوایل شهرت خود که فرصت بسیار زیادی را صرف مشق‌گرفتن از محضر اساتید بنام زمانه خود نمود.

ریسک پذیری و جسارت

با وجود فرهنگ خانوادگی سنتی/مذهبی و حوزه هنری کلاسیک خود توانست برای عبور از محدودیت‌های محیطی هجرت پیشه کند و آینده خود را در دنیایی جدید بسازد. او هنر ظریف بازی در چارچوب محدودیت‌ها را هم بلد بود. طوری که به اتکای محبوبیت و ارتباط‌اش بر سر غرور و ارزش‌های اخلاقی و ملی خود بایستد.

همچنین در زمانی که موسیقی‌های غربی و پاپ جای پای خود را در سلیقه عمومی مردم باز می‌کردند و موسیقی سنتی کم کم از رنگ و رو می‌افتاد او جان تازه‌ای به موسیقی سنتی ایرانی داد.

حساسیت

از نظر او نگاه جامعه شناختی و توجه به حال مردم برای یک هنرمند حرفه ای نه تنها یک مسئولیت بلکه بخشی جدا نشدنی از تکنیک استادی است. این حساسیت هم در عرصه سیاست و هم مصائب و مشکلات مردمی خود را بروز می‌داد.

نوآوری

تلاش شجریان برای ساخت سازهای ابداعی و گسترش طیف آوایی و تنوع موسیقایی هم ستودنی است

مربی‌گری

او در پرورش و توانمندسازی هنرمندان و خانواده خود ماهر و توانا بود و به این واسطه هنر و مهارت‌هایش را از طریق آموزش جاودانه کرد.

کارتیمی

حفظ همکاری در گروه های کاری و خصوصا گروه های هنری کار دشواری است اما شجریان از همان ابتدا در قالب تیم‌های دونفره (دوئت) و بعدها گروهی فعالیت می‌کرد. شجریان می‌گفت بایستی دل دو هنرمند که با هم کار می‌کنند به هم صاف باشد و همدیگر را دوست داشته باشند، در غیر اینصورت همکاری‌شان محال است.

از جمله بهترین همکاران او می‌توان به محمدرضا لطفی، پرویز مشکاتیان، حسین علیزاده، کیهان کلهر و پسرش همایون اشاره کرد.

شجریان میراثی از استادی، حرفه‌ای گری، نوآوری و آزادگی را برای مردم ایران به یادگاری گذاشت و با بودن و منش خود به ما نشان داد که "امکان دارد". می‌شود به کمک هنر در قلبها نفوذ کرد و نسبت به زمانه خود مسئول و عامل بود.

شجریانمحمدرضا شجریانحرفه ایاصل گراییاستادی
تسهیلگر همکاری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید