به یاد استاد محمدرضا شجریان
شجریان رو نه فقط به خاطر تداعی قدیمیترین احساس هنری نوستالوژیکام در سفرهای خانوادگی شمال، در شش سالگی و نه به خاطر تمام لحظههای تنهایی و آرامش نوجوانی و نه حتی با خاطرهی خوش همسفری اسپانیایی زبان که در گوشی خود آهنگ شیداییاش را با جان و دل گوش میداد و میگفت موسیقی شما خیلی آرامش بخش و شبیه به مدیتیشن است و در کل نه فقط به خاطر هنرش بلکه به خاطر منش استادی بیهمتایش در ابعاد زیر دوست دارم.
اصل گرایی
به مفهوم شناخت و تمرکز بر حوزهی استعدادی مشخص و نه گفتن به بسیاری از وسوسههای شخصی و بازاری
همچنین منش استادی (Mastery) به معنای کار عمیق در یک حوزه با هدف تبدیل شدن به بهترین خود با اشتیاق، کنجکاوی، تمرین و پشتکار
یادگیرندگی
به معنی یادگیرندگی مدام، خصوصا در اوایل شهرت خود که فرصت بسیار زیادی را صرف مشقگرفتن از محضر اساتید بنام زمانه خود نمود.
ریسک پذیری و جسارت
با وجود فرهنگ خانوادگی سنتی/مذهبی و حوزه هنری کلاسیک خود توانست برای عبور از محدودیتهای محیطی هجرت پیشه کند و آینده خود را در دنیایی جدید بسازد. او هنر ظریف بازی در چارچوب محدودیتها را هم بلد بود. طوری که به اتکای محبوبیت و ارتباطاش بر سر غرور و ارزشهای اخلاقی و ملی خود بایستد.
همچنین در زمانی که موسیقیهای غربی و پاپ جای پای خود را در سلیقه عمومی مردم باز میکردند و موسیقی سنتی کم کم از رنگ و رو میافتاد او جان تازهای به موسیقی سنتی ایرانی داد.
حساسیت
از نظر او نگاه جامعه شناختی و توجه به حال مردم برای یک هنرمند حرفه ای نه تنها یک مسئولیت بلکه بخشی جدا نشدنی از تکنیک استادی است. این حساسیت هم در عرصه سیاست و هم مصائب و مشکلات مردمی خود را بروز میداد.
نوآوری
تلاش شجریان برای ساخت سازهای ابداعی و گسترش طیف آوایی و تنوع موسیقایی هم ستودنی است
مربیگری
او در پرورش و توانمندسازی هنرمندان و خانواده خود ماهر و توانا بود و به این واسطه هنر و مهارتهایش را از طریق آموزش جاودانه کرد.
کارتیمی
حفظ همکاری در گروه های کاری و خصوصا گروه های هنری کار دشواری است اما شجریان از همان ابتدا در قالب تیمهای دونفره (دوئت) و بعدها گروهی فعالیت میکرد. شجریان میگفت بایستی دل دو هنرمند که با هم کار میکنند به هم صاف باشد و همدیگر را دوست داشته باشند، در غیر اینصورت همکاریشان محال است.
از جمله بهترین همکاران او میتوان به محمدرضا لطفی، پرویز مشکاتیان، حسین علیزاده، کیهان کلهر و پسرش همایون اشاره کرد.
شجریان میراثی از استادی، حرفهای گری، نوآوری و آزادگی را برای مردم ایران به یادگاری گذاشت و با بودن و منش خود به ما نشان داد که "امکان دارد". میشود به کمک هنر در قلبها نفوذ کرد و نسبت به زمانه خود مسئول و عامل بود.