مارینا آبرامووچ، متولد ۳۰ نوامبر ۱۹۴۶، هنرمند معاصر هنر اجراست. در پایان زندگینامهاش، کتابِ عبور از دیوارها، ترجمهی سحر دولتشاهی، مانیفست او راجع به زندگی هنرمند آمده است که آن را برایتان خواندم و میتوانید از اینجا دانلود کرده و گوش بدهید. در ادامه برداشت شخصیام را از برخی جملاتش نوشتهام.
هنرمند نباید برای خود یا بازار آثار هنری توافقی حاصل کند.
اثر هنری قیمت ندارد و نمیتوان گفت مثلا فلان نقاشیها به این قیمتِ خاص فروخته میشوند.
هنرمند نباید عاشق هنرمندی دیگر شود.
به دلیلِ حس رقابتی که بین آنها است و قابلیت مسموم کردن رابطه را دارد؛ مخصوصا اگر یکی بیشتر از دیگری دیده شود.
هنرمند باید دیدگاهی شهوانی نسبت به دنیا داشته باشد.
هنرمند باید در دنیا و اتفاقات اطرافش دقت بسیاری کند تا آثار شایستهای بسازد. باید تشنهی کشف کردن و ایده گرفتن باشد.
هنرمند نباید در برابر زندگیاش خویشتن داری کند.
هنرمند باید در مورد کارش کاملاً خویشتن داری کند.
زندگی هنرمندها الهام بخش و تعریف شدنیست اما در مورد کار باید خویشتن داری کند زیرا که نباید غرور او جلوی خلق اثرهایی بهتر را بگیرد.
هنرمند باید در آن واحد دهنده و دریافت کننده باشد.
شفافیت یعنی پذیرش.
شفافیت یعنی بخشش.
شفافیت یعنی دریافت.
وقتی همزمان دهنده و دریافت کننده هستی یعنی شفافی. شیشه نور را میگیرد و از خودش برای دیگران عبور میدهد. شفافیت یعنی پذیرای همه چیز هستی. یعنی میتوانی به دیگران ببخشی و از همه چیز دریافتی داشته باشی.
گاهی پیدا کردن کلید دشوار است.
هر هنرمند زبان خودش را دارد و اگر پیگیر آثار او باشی سبکش، نمادهایش، عناصر درونش و به واسطهی اینها هدفش را خواهی فهمید.
هنرمند باید سکوت را درک کند.
هنرمند باید فضایی برای ورود سکوت به آثارش به وجود آورد.
هنرمند باید مدتهای طولانی تنها باشد.
هنرمند باید مدت طولانی کنار آبشار باشد.
سکوت کردن، تنها بودن، نگاه کردن در سکوت، همهی اینها موجب رسیدن به عمق انرژی خود و اطرافت است. انرژیها الهام بخشند و خلاقیت آور. اثر هنرمند باید مخاطب را به سکوت برساند و چرخهی دریافت و انرژی را در او شکل دهد.
هنرمند تنها زمانی باید در زندگی و کار کاوش کند که یک ایده به شکل خواب یا در طول روز به شکل الهام به ذهنش میآید و غافلگیرش میکند.
این کار ریشهی ایده را برای بسط دادن و بررسی کردنش مشخص میکند تا حاصل کار بهتر شود.
هنرمند نباید زیاد از حد اثر خلق کند.
هنرمند نباید آلودگی هنری ایجاد کند.
زیاد از حد شدن با افت اصالت و کیفیت همراه است.
آلودگی هنری را میتوان به خیلی چیزها ربط داد. مثلا اگر هنرمندی در آثارش تقلب کند و بگوید کل کار و ایده از آن اوست، آلودگی هنری است.
هنرمند باید بیشترین میزان از کمترین را داشته باشد.
شناخت نیاز و داشتنِ بهترین. بهترین نه به معنای گرانترین بلکه کاربردی ترین.
امیدوارم لذت برده باشید. شما هم برداشتهای خودتون رو بنویسید.