شاید شما هم با من،هم عقیده باشید که شعرِ عنوان را از معینی کرمانشاهی و آهنگسازیِ علی تجویدی، جز با صدای بلبلان خوش الحان ِتاریخ موسیقی ایران ( زنده یادان مرضیه، دلکش و هایده)، نمی توان جوری خواند که به دل بنشیند و خاطراتت را زیر و رو کند!
شادروان «پرویز شاپور» (همسر فروغ فرخزاد)، می گوید : " سلام، خداحافظی ِِ عصر ماست! و خداحافظی، گاهی اوقات، چندین برابر ِِسلام کردن، لذت دارد "!
روزی که در مراسم خاکسپاری ِتنها فرزندش ، «کامیار شاپور»، یا به قول خودش، «کامی»، شرکت کرده بودم، یکی از دوستان، کتابی از کاریکلماتور هایش را به دستم داد که وقتی بازش کردم، چشمم به این جمله ی زیبا افتاد : « همه انسان ها شاعرند، چرا که روزی غزل خداحافظی را می خوانند!»
و من امروز، با یادآوری ِِِِ خاطره ی آن روز، احساس می کنم که شاید بد نباشد که انسان ها هر چند وقت یک بار، شاعر شوند و ماندن ِِ دیگران را از دور، نظارهگر باشند!!!