با تو صحبت می کنم، ای کلاغ ِ روی بید.
پیش پایت، چلچله، از کنارم پر کشید!
روز ِ قبل از رفتنش، آمد اینجا گریه کرد.
در نگاه ِ خیس ِ او، غصّه بود و رنج و درد.
او که رفت از پیش ِ من، آسمان شد مال ِ تو.
پُر شده این آسمان، از صدای بال تو.
با تو هستم، گوش کن، ای کلاغ روی بید.
تو نمی دانی چرا او از این جا پَر کشید؟!
«ملیحه مهر پرور»
من اما خوب می دانم، چرا او پرکشید!؟
وای به روزگاری که نوبت برسد بر کوچ وحشتناک کلاغ های این آسمان!!!!