هُما پارسافر
هُما پارسافر
خواندن ۲ دقیقه·۱۳ روز پیش

بازنده ای که قبل از بازی، باخته بود!

این پول نان ماست،

که در ویرانه‌های دمشق

در کنار آرزوهای گزاف یک قمارباز،

دفن می‌شود...

اسد را پشت کردن به مردمش و دل بستن به بیگانه، به سقوط کشاند، تحریر الشام بهانه بود!
اسد را پشت کردن به مردمش و دل بستن به بیگانه، به سقوط کشاند، تحریر الشام بهانه بود!


زنی در خیابان

به یک قرص نان

خود را می‌فروشد!

آن‌ سو تَرَک، مردی

گرده ی نانی را

از دست عابری می‌رباید!

ما گرسنه

در کوچه‌های غربت این شهر

پرسه می‌زنیم

و می‌دانیم

که دست‌های کثیفی

نان ما را

از سفره‌های‌مان ربوده است

این پول نان ماست ،

که در هزار توی دالان‌های پنهان

کیک زرد می‌شود

برای تزیین بساط بیداد !

پول نان ما ،

موشک‌هایی است

که به اسرائیل می‌رسد

زودتر از آنکه

آب و نان ،

به « ورزقان» و « اهر» برسد!

کودکان و دانش آموزان ما فراموش نخواهند کرد که دختران شین آباد در آتش بخاری سوختند تا سرانه ی رفاه شان، در پای تحکیم پایه های قدرت بشار اسد در سوریه، قربانی شود!
کودکان و دانش آموزان ما فراموش نخواهند کرد که دختران شین آباد در آتش بخاری سوختند تا سرانه ی رفاه شان، در پای تحکیم پایه های قدرت بشار اسد در سوریه، قربانی شود!



نگاه کن !

این پوکه‌های گلوله

این لاشه‌های تانک ،

پول نان ماست ،

که در خیابان‌های حمص ریخته است !

این پول نان ماست ،

که در ویرانه‌های دمشق

در کنار آرزوهای گزاف یک قمارباز

دفن می‌شود

این پول نان ماست ،

که در کوچه‌های حلب

پیش چشم جنازه‌ها

برای یک بازنده هزینه می‌شود

بازنده‌ای که قبل از بازی باخته بود !

وقتی ابومحمد جولانی و یارانش تا کاخ تو آمدند و آلبوم های خانوادگی ات را تماشا می کردند، آن ٩۵ درصد کجا بودند که از دروازه های دمشق، دفاع کنند؟؟!!
وقتی ابومحمد جولانی و یارانش تا کاخ تو آمدند و آلبوم های خانوادگی ات را تماشا می کردند، آن ٩۵ درصد کجا بودند که از دروازه های دمشق، دفاع کنند؟؟!!


پول نان ما ،

بذرهای دروغ و فساد است

که بر زمین پاشیده می‌شود

تا شاید برزگری خام اندیش

آرزوهای پوچ خود را

از آن درو کند

پول نان ما ،

هیزم‌هائیست که در هر سو

آتش می‌افروزد

و در آتش می‌سوزد

پول نان ما ،

تفنگ‌هائیست

که هدف‌های اشتباه را نشانه گرفته است

پول نان ما ،

پایگاه اتمی بوشهر است

که غبار یک عمر سفاهت حاکمان

بر آن نشسته است

پول نان ما ،

باج‌هایی است

که در جیب های چین و روسیه

ورم کرده است !

پول نان ما ،

مزد سردارانی است

که سرها را به دار می‌کنند

و لب‌ها را می‌دوزند ،

تا گرسنگان نفهمند گرسنگی تقصیر کیست !

پول نان ما ،

منبری است

که واعظی ابله بر آن نشسته است

و به ما می‌آموزد ،

گرسنگی تقصیر خداوند است

گرسنگی ،

بشارت ظهور یک منجی است !

و ما می‌دانیم

این تقصیر ماست

که ابلهی بر منبر نشسته است

این تقصیر ماست

که خیره‌سری بر مسند نشسته است

ما می‌دانیم ،

محصول بذرهای دروغ و تزویر

و خارهای ترس و سکوت

جز قحطی نیست

پول نان ما را قماربازان ،

در قمارخانه‌های سیاست و قدرت

باخته‌اند

اکنون

ما مانده‌ایم و فرزندانی ،

با آرزو‌های سبز و جوان

و خانه‌ای با تیرک نازک

آنقدر نازک

که به لرزیدنی فرو می‌ریزد

و ما زنده ،

زیر آوارهای آن می‌مانیم

هان !ا

فردا که از خواب برخیزیم ،

ما را

و فرزندان ما را

و خانه ما را نیز

باخته‌اند.


✍ صدیقه وسمقی

هُما از سایه ام کسب سعادت می کند، صائب / نه بی مغزم که دولت از پر و بال هُما جویم!... هُما پارسافر هستم، انسانی که با همه ی خِبط و خطایش، تا دم ِمرگ در پی اصلاح ِخود خواهدرفت، با دلی امیدوار به خدا.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید