هُما پارسافر
هُما پارسافر
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

سهم مرزبانان کشته شده از موشک فوق مُدرن ِ بالستیک خرمشهر ۴ ( خیبر ) ؟!!!

چند روز پیش نوشته ای از آقای «زیدآبادی» به دستم رسید که با یک پرسش تأکیدی شروع شده بود. البته نوشته ی مذکور ظاهراً با سؤال شروع نشده بود بلکه نویسنده احساس تأسف داشت و قصد تحلیل ماجرا، اما من یک چرای محو و مبهم در ابتدای نوشته اش احساس کردم و به همین بهانه، پاسخی برای دوست ارسال کننده ی نوشته، فرستادم که بخشی از آن را در اینجا ذکر می کنم. اما ابتدا پرسش تأکیدی که شاید سؤال اکثر ما ملت ِ بحران زده ی ایران هم باشد! : « چرا کشتار شماری از سربازان و درجه داران کشور توسط عوامل تروریستی در مرز پاکستان، همدلی لازم با خانواده های آنان را در فضای مجازی به دنبال نداشت؟!»

دلم می خواهد فقط بنویسم : «حیف از جوانی ِ هدر رفته شان!» اما بالاجبار باید همان عبارت کلیشه ای را که از فرط تکرار، تهی از معنا شده است، به کار ببرم : «روحشان شاد و یادشان  گرامی باد!»
دلم می خواهد فقط بنویسم : «حیف از جوانی ِ هدر رفته شان!» اما بالاجبار باید همان عبارت کلیشه ای را که از فرط تکرار، تهی از معنا شده است، به کار ببرم : «روحشان شاد و یادشان گرامی باد!»


الان که دارم این مطلب را می نویسم، شبکه ی خبر تلویزیون ایران، به عنوان خبری مهم و فوری، دارد مطلبی را به صورت مکرر، در مورد رونمایی از یک موشک بالستیک فوق مدرن با بُرد دو هزار کیلومتر و سرِجنگی هزار و پانصد کیلوگرمی، زیرنویس می کند و توضیح می دهد که این موشک به قدری پیشرفته است که بدون نیاز به هدایت فاز نهایی، نقطه زنی می کند و در برابر جنگ الکترونیک، مقاوم است.! و کلی اطلاعات فنی دیگر که از حوصله ی این مطلب خارج است.....!!! کسی چه می داند، شاید جنگی در پیش داریم که فقط سران قوا از آن مطلع هستند و ما مردم عادی که توان ِ تحلیل مسائل کشورمان را نداریم!، طبق معمول نسبت به آن نامحرم هستیم !!!!

در مورد موشک و موشک پرانی تخصصی ندارم که چیزی بنویسم. اما نام موشک بدجوری خاطرات تلخ سرنگونی هواپیمای مسافربری اوکراین، توسط موشک‌های سپاه پاسداران و جان باختن ١٧۶ تن از مسافران پرواز ٧۵٢ را برایم تداعی می کند.
در مورد موشک و موشک پرانی تخصصی ندارم که چیزی بنویسم. اما نام موشک بدجوری خاطرات تلخ سرنگونی هواپیمای مسافربری اوکراین، توسط موشک‌های سپاه پاسداران و جان باختن ١٧۶ تن از مسافران پرواز ٧۵٢ را برایم تداعی می کند.



و اما در مورد چرایی ِ ماجرای ابتدای نامه ی آقای زیدآبادی؟؟؟

واقعیت این است که در پی بحران ها و حوادث ِ تلخ اخیر که متأسفانه حکومت با بلاهت تمام دارد به آن دامن می‌زند، مردمی که اعتماد خود را نسبت به صداقت و پاکدستی ِ حکومت، تقریباً از دست داده اند، مُدام خشم و نفرت و نیز زاویه دید و ارزیابی ِ خود را نسبت به شرایط کشور سبک - سنگین می کنند و غالباً سعی دارند که احساسات خود را طوری به روز کنند که در این بازار آشفته، هم وجهه ی انسانی و وطن دوستی خود را حفظ کنند و هم از قافله ی عقاید و عملکرد ِ اپوزیسیون و روشنفکران سیاسی، عقب نیفتند و برچسب مرتجع و حکومتی، نخورند! تحلیل ِ خوب و بدش را می گذارم برای شاید وقتی دیگر.....!!!!

اما در باره کشتار مرزبانان عزیزمان، قبل از این‌که به دنبال علت عدم همدردی و همدلی مردم بگردیم ، باید از مسؤلین جاهل و جنایتکار حکومت پرسید که این سربازان جوان و آرزومند را به اتکای کدامین آموزش صحیح سربازی و تخصص مرزبانی، و با کدام تجهیزات ِ کارآمد، به خطرناک ترین مرزهای ایران (پاکستان و افغانستان) می فرستید؟!

مرز خطرناک سراوان و مرزبانی بی پناه اما امیدوار به آینده ای نامعلوم!
مرز خطرناک سراوان و مرزبانی بی پناه اما امیدوار به آینده ای نامعلوم!


در شرایطی که حتی مداحان خرافه گستر و چاپلوس حکومتی در داخل کشور هم که احتمالاً خطری آنان را تهدید نمی کند، دارای بادیگارد و محافظ هستند چرا مرزبانان زحمتکش ما که غالباً از قشر محروم و کم درآمد کشور هستند، با تجهیزات فنی ِ مُدرن و نفرات لازم، پشتیبانی نمی شوند؟! شاید چون فرزندان سازندگان موشک های فوق مُدرن و ژن های خوب ِ مسؤلین در میان آنها نیستند و شاید هم چون دیگر زمان ِ بروجردی ها، هِمّت ها، جهان آرا ها و دیگر فرماندهانی که قبل از سربازان ِ تحت امر خود، به خط مقدم جبهه ها، می شتافتند، به سر آمده و حالا فرماندهان ایران هم مثل موشک هایشان فوق مُدرن شده اند و با سیستم «کنترل از راه دور» مرز ها و امنیت ِ جانی مرزبانان را رصد می کنند!!!

در کشوری که بوق و کرنای تکنولوژی هسته‌ای، پهبادهای هوشمند و فوق مدرن، موشک های نقطه زن و صدها تسلیحات دیگرش گوش دنیا را کر کرده، چرا مسؤلین درمانده، عملاً، حکومت ِ عقب مانده و زورگوی طالبان را به رسمیت می شناسند اما نمی توانند آنان را به تأمین جان مرزبانان و رعایت حقوق مرزبانی و قوانین بین المللی در مورد حق همسایگی، ملزم نمایند ؟! چرا وقتی طالبان آب هیرمند را منحرف می کند و بلوچستان را تشنه می سازد، بجای مذاکرات مبتنی بر قوانین حقابه، رئیس جمهور ایران از همان جملات و شعارهای کلیشه‌ای و ادبیات تهدید آمیز، که دیگر حتی مصرف داخلی هم ندارد چه رسد به اعتبار خارجی، استفاده می کند و حکومت تروریست طالبان را در اقدامات تروریستی اش جرّی تر می کند؟!

چرا بجای اجرای برنامه های عمرانی و تسلیحاتی ِ وسیع و غیرضرور در سوریه و لبنان و عراق، با بودجه های سنگین و «ایران ویران کن» ، اقدام فوری و مؤثر در جهت محرومیت زدایی از استان ِ بغایت محروم و بی پناه ِ سیستان و بلوچستان نمی کند تا اهالی آنجا از رفاه نسبی‌ برخوردار شوند و به جای بی تفاوتی و یا همکاری های احتمالی و اجباری، با تروریست ها، خود، حراست از مرزها و مرزبانان را به عهده بگیرند؟! و هزاران چرای دیگر که پاسخ به آنها و اقدام در رفع معضلات، بسیار مهمتر و کارآمد تر از همدردی و همدلی ِ مردمیست که خود گرفتار هزاران مشکل و دردهای بی درمانشان هستند. آنهم در فضای مجازی که تجربه نشان داده که آنقدری که سر و صدا، شوآف و امکان ِ سوءاستفاده دارد، اثر واقعی و ملموس ندارد، که اگر داشت، آمار کشتارها و اعدام های بی رویه و ناعادلانه این قدر فزونی نمی گرفت! چرا که اعدام شدگان و خانواده هایشان، ظاهراً همدردی و همدلی طیف وسیعی از مردم را در داخل و خارج کشور، به دنبال داشتند!!!

عکس آنقدر گویاست که نیازی به توضیح و زیرنویس ندارد!
عکس آنقدر گویاست که نیازی به توضیح و زیرنویس ندارد!


و کلام آخر اینکه به راستی، شما فرماندهان فوق مدرن و ذوب در ولایت! تاکنون به ذهن تان خطور کرده که حداقل یک ماه در بلوچستان و مرزهای ناامن و هراسناک ِ آن زندگی کنید تا حال مرزبانان ِ بی پناه و از آن مهم‌تر، مردم تشنه و محروم از ابتدایی ترین امکانات رفاهی و امنیتی ِ آنجا را درک کنید؟!!! ?

کشتار مرزبانانموشک بالستیک خرمشهر ۴تخصص مرزبانیحقابه رود هیرمندحکومت طالبان و تشنگی مردم بلوچستان
هُما از سایه ام کسب سعادت می کند، صائب / نه بی مغزم که دولت از پر و بال هُما جویم!... هُما پارسافر هستم، انسانی که با همه ی خِبط و خطایش، تا دم ِمرگ در پی اصلاح ِخود خواهدرفت، با دلی امیدوار به خدا.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید