یکی از اصلیترین مولفههایی که ما انسانها را از دیگر موجودات زنده متمایز میکند تواناییهای زبانی ماست. طبیعتاً همین توانایی و ویژگی کلیدی سبب شده که پدیدههای شگرفی نظیر دانش، تمدن، تکنولوژی و "هر آنچه که امروزه با آن زندگی میکنیم" را داشته باشیم. گونهی انسان با بهره گیری از توانایی زبان و نام نهادن بر اشیاء، پدیده ها و حالات و برقراری ارتباط با استفاده از این نامها توانسته در طول تاریخ نه چندان طولانی زندگی خود بر روی زمین، بیشترین تاثیر را بعنوان یک گونهی زیستی بر خانهی خود "زمین" بگذارد.
اگر اندوختهی ذهنی لغات را از انسان بگیریم، آیا چیزی به نام انسان باقی خواهد ماند؟
درواقع ما همه روزه چه در ذهن خود و چه با دیگران با استفاده از لغاتی که در اندوختهی زبانیمان داریم، با خود و دنیا ارتباط برقرار می کنیم. در دل این ارتباطات، هم نیازهای خود را برطرف ساخته و هم به نیازهای دیگران پاسخ میگوییم.
اما یک نکتهی کلیدی در دل این واقعیت نهفته است!
اندوختهی زبانی هر انسانی دارای محدودیت است. البته این محدودیت ذاتی نیست. بیشتر توضیح خواهم داد...
احتمالاً تا بحال یک دیکشنری چاپ شده را دیده اید. بطور معمول یک دیکشنری چند لغت را در بر میگیرد؟ هزار؟ 10 هزار؟ 30 هزار و یا بیشتر؟!
درون مغز ما انسانها نیز اندوختهای از مفاهیم در طول زندگی و بر اثر تجربه شکل گرفته که همانند یک دیکشنری هر کدام از لغات با یک یا چند مفهوم پیوند خورده اند. هنگامی که با دیگران ارتباط می گیریم و یا حتی در هنگام مشاهدهی دنیای پیرامونمان، مغز با بهره گیری از این اندوخته زبانی به تفسیر و درک اطلاعات میپردازد. البته تمامی فرایندهای شناختی که در مغز رخ می دهد مبتنی بر کلمات نیستند.
فرض کنید دستگاهی وجود داشت که میشد آن را مانند یک کلاه بر روی سر شما قرار داد و می توانست تعداد کلمات موجود در انباشت زبانی مغز شما را شمارش کند و این دستگاه این توانایی را داشت که حیطهی موضوعی این کلمات را دسته بندی کند. مثلا کلمات مرتبط با امورات روزمره زندگی، واژگان مرتبط با ابزارها و وسایل کاری، واژگان تخصصی مرتبط با رشتهای که در آن تحصیل کرده اید، نام خودروهایی که میشناسید و البته واژگانی که مرتبط با سلامتی هستند!
تعداد لغاتی که در هر یک از این گروهها قرار می گیرد، بسته به هر انسانی متفاوت خواهد بود. مثلا برای کسی که تعمیرکار حرفهای خودرو است به مراتب بیشتر از یک خانم خانه دار علاقمند به آشپزی کلمات مرتبط با قطعات و فرایندهای خودرو در ذهن انباشته شده است و این تکنسین خودرو طبیعتاً به طور روزانه کاربردهای زیادی از این کلمات میگیرد.
در خصوص سلامتی اما همهی ما انسانها یک داستان مشترک داریم. ممکن است که من یا شما به حسب ویژگیهای زندگیمان هرگز به لغات تخصصی بازار بورس احتیاجی پیدا نکنیم (البته این تنها یک مثال است). اما هیچ انسانی بر روی زمین نزیسته و نخواهد زیست که سلامتی برایش یک ارزش و ضرورت نباشد. بنابراین برای داشتن تندرستی مطلوب و توسعه سلامتی، هر انسانی نیاز به اندوختهای از لغات، دانش مفهومی و توانایی برقراری ارتباط در حوزه سلامت دارد.
سواد سلامت را انجمن پزشکی امریکا، ظرفیت فرد برای جستجو، دستیابی، تجزیه و تحلیل، درک و بکارگیری اطلاعات مرتبط با سلامت، تعریف کرده است. این ظرفیت در داشتن زندگی سالم و پویا نقش بسیار مهمی ایفا میکند.
بدن و روان انسان بینهایت از پیچیده ترین دستگاههای ساخته شده به دست مهندسین پیچیده تر است. برای مراقبت از یک دستگاه پیچیده مثل موتور یک هواپیما علوم و فنون بسیاری توسعه پیدا کرده اند و افراد متخصص ویژهای این مراقبت را بر عهده دارند. وظیفهی مراقبت از بدن و روان آدمی با کیست؟
البته که زحمتکشان بسیاری در حوزه سلامت و درمان شبانه روز در حال ارایه خدمت به جامعه و فرد فرد ما هستند. اما پیش از پزشک، پرستار، مراقب سلامت و غیره این خود ما هستیم که می بایست این بزرگترین نعمت خداوند یعنی سلامتی را پاس بداریم و از آن مراقبت کنیم. برای مراقبت از خود و ارتقاء سلامتی، نیاز به ظرفیتی به نام سواد سلامت داریم. اما آن دستگاه شمارش کلمات اگر تعداد لغات حوزه سلامت اندوخته شده در روان ما را شمارش کند به چه عددی خواهد رسید؟
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که در مکالمه با پزشک از او واژهای را شنیده باشید که در اندوخته زبانی شما نیست. مثلا: قلب شما احتمالاً دچار آریتمی شده، برای اطمینان بیشتر بعد از EKG همکارم شما را برای تست اکو آماده می کند.
البته شبیه به این اتفاق ممکن است زمانی که با پشتیبانی ADSL برای رفع خرابی اینترنت منزلتان تماس میگیرید هم بیافتد. تکنسین مربوطه ممکن است از پشت تلفن از شما بخواهد که Static IP رایانه خود را چک کنید. ممکن است شما با این واژگان تخصصی آشنایی نداشته باشید و درست همینجاست که ارتباط شما با فرد مقابلتان آسیب می بیند. این آسیب به ارتباط در مثال دوم شاید باعث شود که نیمی از روز را بدون اینترنت سر کنید. اما اگر توصیهی پزشک در خصوص آماده شدن برای یک عمل جراحی را بخوبی متوجه نشده باشید چه اتفاقاتی رخ خواهد داد؟