ویرگول چیست؟
ورود ثبت نام
خواب ظهر
خواب ظهر

یک بی خبری دلچسب! بی خبری از همه چیز که بعد از یک خواب ظهر اتفاق میوفته!

توسط ۵۸ نفر دنبال می‌شود ۰ نفر را دنبال می‌کند
پست‌ها لیست‌ها انتشارات‌
پدر

پدر

هیچوقت احساس نکردم پیرشده، با اینکه سالیان سال شاهد جوگندمی و سفید شدن موها و ریشهایش شدم، شاید به این خاطر که چشمهای سبز رنگ زیبایش همیشه آن چشمهای دوران کودکی من بودند، به خصوص وقتایی که ملتمسانه در آنها زل می زدم!برای سکه...

۵ سال پیش خواندن ۱ دقیقه
زن داداش

زن داداش

سعی می کنم مثل احساس برخورد با یک دیوار را داشته باشم! ولی انگار بد ذاتی، قدرت سیاهی دارد که اطرافیان را زخمی می کند به خصوص برای من که خیلی چیزها را فراتر از حسهای پنج گانه ام احساس می کنم. نز...

۵ سال پیش خواندن ۱ دقیقه
هیچ

هیچ

دلم خیلی راحت می سوخت، از وقتی ی کم بزرگتر شدم، دوران راهنمایی بیشتر، گلوم را راحت بغض می گرفت و سد اشکهام زود پر می شد، یکبار هم بصورت خیلی انفجاری و محیر العقول ترکیدم! اونم تو سربازی جلوی یک سروان سنگدل، احساس کردم شخصیتم بمبار...

۵ سال پیش خواندن ۱ دقیقه
صورتک

صورتک

چرا وقتی غمگینم و دردی بیرون زده دارم، اینجا می آیم!؟چند روزی هست دردی تمام بدنم را گرفته و من را بیچاره و دردمند کرده، می خواهم رها شوم از شلوغی بیرون و تنفر و عصبانیت درون، برای مدتی طولانی و یا حتی برای همیشه!دیشب در...

۵ سال پیش خواندن ۱ دقیقه
جواب آزمایش

جواب آزمایش

با خوشحالی درب پاکت را باز می کردم، خوشحال و ذوق زده! با وجود تمام سردردی که ترافیک برای من به ارمغان آورده بود،

۵ سال پیش خواندن ۱ دقیقه
کهن

کهن

در آتش خواستن می سوختم، خواهان لمس همه ی اندام و احساسش شده بودم، می خواستم که گردن و لبهایش را با بوسه هایم غرق کنم و دستان پرتوانم را به آرامی بر سینه هایش بگذارم و پوست لطیف کودکانه اش را لمس کنم، از شور عاشقی تا آنجا لبریز شوم...

۵ سال پیش خواندن ۱ دقیقه
غبار

غبار

باید بنویسم همین الان! دیگر بس است! من روشهایی را امتحان کرده ام، شاید هم بایستی بیشتر امتحان کنم، آرامش را خواستارم، با گذشت این همه سال باز هم در زندگی پسیکولوژیک خودم غلت میزنم، غوطه ورم و گاهی اوقات آواره!غرق در استرس، فش...

۵ سال پیش خواندن ۱ دقیقه
آن صدا

آن صدا

چرا گاهی اوقات حس تضاد با تو پیش می آید. نا زیبا میشوی برای من. این چه حسیه؟! دیگر برای من عجیب نیست بلکه اون هم نا زیباست.حال به هم زن و فروبرنده‌ی همه‌ی وجودم در درونش! گاهی هم به درجه‌ی حال به هم زنی میرسد.من کوه...

۵ سال پیش خواندن ۱ دقیقه
بچه

بچه

این عشق من و تو به بچه مثل آتیش زیر خاکستر می مونه! شاید بعضی وقتا این عشق و علاقه را انکار کنیم ولی اصلا بازیگرای خوبی نیستیم،آخرش من و تو بچه می خوایم.به قشر متوسط میگیم قسمت نیست و به قشر مرفه میگیم فعلا برنامه ریزی نکردیم!...

۵ سال پیش خواندن ۱ دقیقه
نه در گناه و نه در معصومیت!

نه در گناه و نه در معصومیت!

آنقدر افکار و حرف دل در پشت این سد،بی هیچ آلایشی،منتظرند که دیگر طاقتی برای مقاومت نیست!احساس قدرت می کنم گاهی اوقات، حس عجیبی مرا فرا میگیرد،آخرش میفهم، همش در حال یادگرفتن هستم، این قانون تجربه است، چه شیرین باشد چه تل...

۵ سال پیش خواندن ۱ دقیقه
  • ‹
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ›