افراد احساساتی بخوانند: شیوه های تعامل با ویژگی احساساتی بودن شما کدام است؟
اگرشما خود را فردی میدانید که از نظر عاطفی بسیارحساس است، پس این احتمال وجود دارد که تصویر ذهنی شما از جهان هستی جهانی بیرحم و ظالم باشد.
حساس بودن ازلحاظ عاطفی اغلب بهعنوان یک نقطه ضعف یا ویژگی منفی در نظر گرفته میشود، و از دیدگاه برخی احساساتی بودن بیش از آنکه منطقی به نظر برسد، رویکردی غیرعقلانی است. حقیقت این است که بهعنوان یک فرد احساساتی گزینه ای برای انتخاب پیشرو ندارید جز خودآگاهی. دکتر اِلِن آرون، رواندرمانگر و محقق، پیشبینی میکند که 15 تا 20 درصد مردم احساسات و محرکها را در سطحی عمیقتر از مردم عادی تجربه میکنند. البته هیچ اشکالی در تجربه کردن احساسات در سطحی عمیقتر نسبت به دیگران وجود ندارد. همواره زمانی که خودم به جنبه عاطفی بودن خودم در جریان زندگی توجه میکنم، به یاد خطی از کتاب " تصویر دوریَن گِرِی" از اسکار وایلد میافتم که در آن میگوید: " نمیخواهم تحت تسلط احساسات خودم قرار داشته باشم. میخواهم از آنها استفاده کنم، از آنها لذت ببرم، و خودم بر آنها مدیریت داشته باشم". در این دنیای مملو از تعاملات انسانی بدون احساس و دیجیتالی که با سرعت فوقالعاده زیاد در حال حرکت است، اگر شما نیز ازنظر عاطفی خودتان را فردی احساساتی میدانید باید نکاتی را مورد توجه قرار دهید. در ادامه این مطلب با ما همراه باشید تا این نکات را برای شما مشخص کنیم.
1.برای خود مرز داشته باشید، نه دیوار
ضربالمثل قدیمی " نابرده رنج – گنج میسر نمیشود" توصیفکننده چگونگی کنار آمدن و درگیریهای کنونی مردم با موقعیتهای احساسی است. بهعنوان یک فرد احساساتی، ساختن دیوارهای غیرقابل نفوذ به دور خودتان برای حفاظت از خودتان دربرابر آسیبهای احتمالی ناشی از احساساتی بودن شما کار بسیار ساده ای است. اما آیا می توانید این کار را موجودیت و زندگی بدانید؟ قطع ارتباط با دیگران درنهایت پوچی بیشتری را برای شما به دنبال دارد. ایجاد یک ناحیه امن برای خودتان و اجازه ورود دیگران به دنیای شما بر اساس بایدها و نبایدها یا همان ارزشهای خودتان میتواند حداقل امکان ارتباط با دنیای بیرون بر اساس شرایط خاص شمارا فراهم آورد.
2. دست از جستجو برای یکراه حل رها کننده بردارید
احساساتی بودن بهخودیخود اشکالی ندارد. احساساتی بودن حالتی نیست که برای رفع آن نیاز به دارو و درمان داشته باشید، یا یک بیماری روانی بهحساب نمیآید که نیاز به مراقبت و درمان داشته باشد. در زبان علمی، حساسیت پردازش اطلاعات حسی فقط و فقط به این معناست که در درون خود فکر میکنید، احساس میکنید و بهراحتی تحت تأثیر تحریک بیشازحد قرار میگیرید و هیچ مشکلی هم در این رابطه وجود ندارد.
3. به دنبال افراد دیگری با روحیه مشابه باشید
آرامش دادن به خودتان از طریق یک دوست یا همراه دیگر که حساسیت عاطفی یکسانی با شما دارد، همانند داشتن یک همتیمی است. به دنبال پیدا کردن افرادی باشید که شرایط و تلاشهای شما را درک کرده و دیدگاههای مشابهی با شما دارند. داشتن شخصی در زندگی که همواره همراه و یاور شما باشد، اغلب بهترین راه برای کنار آمدن با شرایط زندگی است.
4. دست از سرکوب روحیه احساساتی خود بردارید
مواقع بسیاری پیش میآید که افراد احساساتی به دلیل ناامیدی اقدام به سرکوب روحیه احساساتی خود میکنند. زندگی کردن همانند یک انسان مرده و بیعاطفه در عمل نابودکننده روح و روان است. خودتان باشید و تنها به خاطر اینکه بیشتر و در سطحی عمیقتر از دیگران دارای احساس و عاطفه هستید، اجازه ندهید که دیگران بهگونهای با شما رفتار کنند که احساسی عجیب وغریب را درونتان تجربه کنید.
5. الگوهای سالمی داشته باشید
یکی از راهها برای داشتن یک ذهن سالم داشتن یک بدن سالم است. من خودم زمانی که ازلحاظ احساسی دچار حالت سردرگمی میشوم، به عادت هایی ناسالم برای تسکین و آرامش ذهن خودم متوسل می شوم؛ الگوهایی مثل خوردن و بلعیدن غذا، تمرینات شدید ورزشی، مصرف الکل یا دیگر رفتارهای صدمه زننده به خود. اجازه ندهید سنگینی این بار احساسی به حدی زیاد شود که برای شما قابلتحمل نباشد، چراکه این وضعیت تنها موجب شکلگیری یک چرخه معیوب در زندگی شما میشود. انجام دادن کارهایی مثل مراقبه یا نوشتن افکار خودتان اغلب بهتر و مؤثرتر از سرکوب کردن و در عمل از بین بردن بار احساسی واردشده به شماست.