hosein.riyahi
hosein.riyahi
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

مالیات از خانه‌های خالی؛ داروغه درست‌کار ناتینگهام

این یادداشت را حدود یک ماه پیش در تکمیل پیشنهادی نوشتم که در روزنامه دنیای اقتصاد برای دریافت مالیات از خانه‌های خالی مطرح شده بود؛ ولی پیگیر انتشار آن در دنیای اقتصاد نشدم تا این که یکی از دوستان انتشار در ویرگول را پیشنهاد داد.



ایمان نوربخش عزیز در یادداشتی که دنیای اقتصاد روز ۲۱ آذر ماه ۱۳۹۸ منتشر کرده، این طور پیشنهاد کرده که اگر دولت از خانه‌های خالی با متراژ بالای ۱۰۰ متر مالیات اندکی در حدود ماهی یک میلیون تومان دریافت کند، درآمدی در حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان در سال ۹۹ به دست خواهد آورد که معادل درآمدی است که دولت امید دارد از محل گران کردن بنزین به دست آورد و صرف پرداخت کمک هزینه معیشتی به مردم کند.

در کنار مبارزه با فرار مالیاتی و حذف معافیت‌های مالیاتی متعدد، اصل پیشنهاد پایه‌های جدید مالیاتی بسیار درست است. چنین پیشنهادهایی حتی اگر در شروع درآمد چندانی هم عاید دولت نکند، به فرهنگ‌سازی پرداخت مالیات کمک می‌کند و در کوتاه‌مدت کمی فشار مالیاتی را از روی بنگاه‌ها برمی‌دارد که همین حالا هم برای حفظ و ایجاد اشتغال در شرایط تحریم، کار دشواری پیش رو دارند. باید دانست که نیاز دولت به درآمد مالیاتی بسیار بیشتر از این مبالغ است؛ علاوه بر جبران سهم دولت از درآمد نفت که دیگر نباید در بودجه روی آن حساب کرد، دولت به اندازه دو سه سال مخارج بودجه خود، بدهی معوقه به بانک مرکزی، بانک‌ها و صندوق‌های بازنشستگی و شرکت‌های خصوصی دارد که چشم‌انداز اقتصاد را تیره و تار کرده و لازم است تدبیری برای بازپرداخت آن بیندیشد. بنابراین پایه‌های مالیاتی تازه مثل این پیشنهاد تنها داروی واقعی برای بودجه رنجور دولت است. منتها برای اجرای بهتر این پیشنهاد چند نکته را باید در نظر داشت:

1. مالیات جدید نباید قابل گریز باشد. اگر بنا باشد تنها مالکان خانه‌های خالی مالیات بپردازند، یک راه ساده برای فرار مالیاتی تنظیم اجاره‌نامه‌های صوری است که این خانه‌ها را در میان خانه‌های معاف از مالیات پنهان می‌کند و هزینه‌های جستجو و شناسایی آنها را برای سازمان امور مالیاتی افزایش می‌دهد. برای دوقبضه کردن اجاره‌نامه کافی است مالکان ترتیبی بدهند تا آب و برق و گاز شهری هم در خانه‌های خالی از سکنه مصرف شود تا ممیز مالیاتی به فرض دسترسی به داده‌های مصرف آب و برق و گاز، اطمینان یابد که خانه‌های آنها معاف از مالیات است. برای پیشگیری از چنین ترفندهایی که هزینه شناسایی و مطالبه قابل توجهی روی دست اداره مالیات می‌گذارد، بهتر آن است که شرط خالی بودن که احراز آن پردردسر است، برداشته شود و از همه خانه‌های بزرگ‌تر از متراژ معینی چنین مالیاتی مطالبه شود.

2. از آنجا که تصویب چنین مالیاتی باید در مجلس انجام شود، متراژ حد شمول می‌تواند موضوع مذاکره و چانه‌زنی با مجلس باشد و در صورت مخالفت نمایندگان می‌توان این مالیات را از متراژ‌های بالاتر مثلاً دویست،‌ سیصد و یا حتی پانصد متر شروع کرد و به تدریج متراژهای پایین‌تر را با ضرایب پایین‌تر به دایره شمول این مالیات افزود.

3. این مالیات نباید محدود به تهران شود و در گام اول باید شهرهای بزرگی نظیر مشهد، اصفهان، کرج، تبریز و شیراز را هم در کنار تهران مشمول این مالیات قرار داد. ممکن است در هر شهر کف متراژ شمول مالیات متفاوت از شهر دیگر باشد.

4. گریز مالکان به دارایی‌های معاف نباید از نظر دور بماند و باید برای آن نیز تدبیر کرد. به ویژه ارزش انباشته این املاک در حدی است که نقدینگی حاصل از آن وارد هر بازاری شود، چه بازار طلا و ارز و خودرو باشد و چه زمین و حتی واحد‌های کم‌متراژ، قادر است عرضه موجود را ببلعد و جهش قیمت‌ها را موجب شود. از این رو سیاست‌گذار فرصت کوتاهی خواهد داشت تا مالیات روی عایدی سرمایه را تصویب کند و سازمان امور مالیاتی نیز مقدمات اجرای آن را فراهم آورد.

5. هیچ پیشنهادی و از جمله این پیشنهاد نباید منجر به مطالبات مالیاتی لاوصول شود؛ مثل مطالبات مالیاتی از کارت‌های بازرگانی یک‌بار مصرف که به نام اشخاص متفرقه و اغلب بی‌بضاعت صادر می‌شد و تنها منجر به صدور احکام ممنوعیت خروج از کشور برای صاحب صوری و فرار مالیاتی ذی‌نفع اصلی می‌گردید. در این پیشنهاد مالک واقعی ملک باید قابل شناسایی باشد و این تنها در صورتی ممکن است که سازمان ثبت اسناد مرجع قطعی ثبت و احراز مالکیت باشد و اسناد عادی مثل مبایعه‌نامه‌ها هم‌ردیف اسناد رسمی شمرده نشوند. این شرط نیازمند رایزنی با مجلس و شورای نگهبان برای اصلاح قانون ثبت و حل مسأله اعتبار اسناد عادی در دادگاه‌هاست. پس از آن می‌توان مهلتی داد تا دارندگان اسناد عادی،‌ مالکیت خود را در سازمان ثبت اسناد به ثبت رسانده و سند رسمی دریافت نمایند و سپس مطالبه مالیات براساس استعلام از سازمان ثبت انجام شود.



از گذشته‌های دور مالیات دادن تلخ و سخت بوده و هنوز هم هست. با این حال اگر دولت مالیات را منصفانه و هوشمند دریافت کند و آن‌گاه مصارف آن را هم به روشنی به گوش مردم برساند، شاید دیگر مالیات دادن این همه تلخ و مأمور مالیات هم این همه منفور نباشد.

حکمرانی مالیاتیاقتصادمالیات بر املاکبودجه دولت
حسین ریاحی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید