استراتژی محتوا ، سند راهبردی محتوایی ، content strategy ، یا استراتژی تولید محتوا یا هر اسم دیگری که بر آن می گذارید... اگر قصد دارید وارد یک کسب و کار آنلاین شوید، یا می خواهید کسب و کار سنتی خود را در آنلاین کنید و فعالیتی را در فضای مجازی شروع کنید یا حتی می خواهید در فعالیت های حرفه ای خود در فضای آنلاین بازنگری کنید نیازمند یک سند استراتژیک در حوزه محتوا هستید.
استراتژی محتوایی گاهی اوقات و از دید بیزنسی ها اسم های دیگری به خود می گیرد اما مهم است بخش های زیر را در آن پیش بینی کرده باشید و برایش برنامه ریزی کنید.
شما در قالب یک هدف بزرگ و یک آرمان به فضای مجازی پای می گذارید. این می تواند افزایش فروش، شناخته شدن شخص شما در بین مخاطبین (personal branding)، یا ایجاد یک رسانه قدرتمند با مخاطبان گسترده باشد. برای رسیدن به تک تک این اهداف و آرمان ها شما راهی طولانی خواهد داشت که برای حل این مسئله سخت و سنگین و برای پیمودن این راه باید از روش divide & conquer استفاده کنید. یعنی باید هدف بزرگ خود را به چندین هدف کوچکتر و پله های قابل پیمودن تبدیل کنید.
به طور مثال اگر می خواهید کانالی برای فروش بیشتر محصولات خود بسازید ابتدا باید وبسایتی پر مخاطب ایجاد کنید. مخاطبان را درگیر موضوع فعالیت خود کنید. برای سایت تان عضو بگیرید. اعتماد آنها را جلب کنید. و انتظار داشته باشید از شما خرید کنند. پس مراحل کار خود را مشخص کنید و پله پله برای خود نقاطی که باید از آنها بگذرید تا به گنج برسید را مشخص کنید.
نقشه گنج استراتژی محتوایی
حال که مسئله بزرگ خود را به مسائل ریزتر شکستید و می دانید باید چه مراحلی را طی کنید راحت تر می توانید در استراتژی محتوایی خود دسته بندی های موضوعی و حیطه ها و کلیدواژه های موردنظرتان را مشخص کنید و چارچوب های تولید محتوا را برای خودتان و تیمی که می خواهند به شما کمک کنند تبیین کنید. سعی کنید در مرحله اول دسته بندی های محتوایی خود را به ساده ترین شکل ممکن بنویسید چرا که مسلما در ادامه این دسته بندی نیاز به بازنگری خواهد داشت و شما فرصت این را دارید که دسته هایی را اضافه کنید یا در دسته بندی های موجود زیرشاخه هایی جدید بوجود بیاورید.
در این مرحله باید برای خودتان مشخص کنید چه کلیدواژه هایی وجود دارند که علاقه مند هستید در آنها قدرتمند شوید و مردم شما را در گوگل با این کلیدواژه ها پیدا خواهند کرد.
زمانبندی کنید روزانه، هفتگی و ماهانه چه تعداد مطلب تولید خواهید کرد. در هر دسته موضوعی که پیش بینی کردید چند مطلب و در چه روزهایی از هفته. سعی کنید با توجه به پتانسیل های موجود خود و تیمی که برای این کار دارید اعداد و ارقام واقع گرایانه ای را برنامه ریزی کنید. اگر بیش از توان خود برنامه ریزی کنید ممکن است نرسیدن به پیش بینی های برنامه ریزی شده شما را مایوس کند.
یکی دیگر از مواردی که باید از ابتدای نوشتن استراتژی محتوایی خود به آن فکر کنید کانال هایی ست که محتوای تولیدی شما در آنها منتشر خواهد شد. وبسایت شما معمولا مرجع اصلی خواهد بود و شبکه های اجتماعی، وبسایت های مرتبط و حتی نشریات چاپی می تواند از این کانال ها باشد. ضمن اینکه می توانید از از ابزارهای آنلاینی مثل شبکه های توزیع محتوا برای گرفتن ترافیک و خوانده شدن مطلب هایتان استفاده کنید. به طور فرض از شما می خواهید personal branding کنید و خود را به عنوان یک شخص حرفه ای و متخصص در حیطه کاری موردنظر بشناسانید لینکدین برای شما بسیار حیاتی خواهد بود.
کانال های انتشار محتوا
در ابتدای این مرحله باید معیارهای ما برای شاخص های کلیدی کارایی و عملکرد یا به عباری KPI ها تعریف شوند. چند نمونه از این شاخص های مرسوم عبارتند از: ترافیک ورودی به وبسایت، تعداد اعضای خبرنامه، تعداد دنبال کنندگان شبکه های اجتماعی، نرخ مشارکت کاربران و نهایتا نرخ تبدیل (که می تواند میزان فروش و… باشد.)
بعد از مشخص شدن این شاخص ها باید برای هر کدام هدفگذاری های معقولی داشته باشید و به صورت زمانبندی شده ای مشخص کنید هر شاخص در پایان هر دوره زمانی باید به چه کمیتی رسیده باشد. بعد از آن شما باید تلاش کنید به هر کدام از اهداف، در پایان دوره ی زمانی مورد نظر دست یافته باشید.
این نوع برنامه ها بسیار انعطاف پذیر و بر اساس اهداف مختلف متفاوت خواهند بود. نظر شما در این باره چیست؟