تیر خلاص روحانی به بهزیستی و حیثیت فقرا
به نام خدایی که دراین نزدیکی است
نامه یک مددکار اجتماعی به رییس جمهور:
تیر خلاص « آقای روحانی» به بهزیستی و حیثیت فقرا
امیدوارم یک جمعهایی بیاید که شما این یادداشت را بخوانید. این یادداشت به عنوان یک مددکار اجتماعی شهروند مسئول در قبال مردم و کشور عزیزش ایران اسلامی (شخصیت حقیقی) و کمی هم مطلع نسبت به حوزه اجتماعی است و کسی مینویسد که دکتری مددکاری اجتماعی است و هنگام فارغالتحصیلی سوگند یاد کرده که منافع مردم را بر منافع فردی ترجیح دهد.کسی که حضرت علی (ع) بزرگ مددکار عالم اسلام را در زندگی دارد.
قصدم نیست خودم را به شما معرفی کنم چون برای شما مهم نیست.فقط میخواهم بدانید که 27 سال سابقه در سطوح مختلف مدیریتی و کارشناسی در بهزیستی،وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، ستاد مبارزه با مواد مخدر، سازمان برنامه و بودجه.... ،دارم و بیش از چهل جلد کتاب نوشتم.یکی ازکارهای کوچکم اورژانس اجتماعی است که مهمترین برنامه اجتماعی دو دهه اخیر در کشور و در فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی شناخته شده است. ولی از پشت میز مددکاری اجتماعی کارم را شروع کردم.
برای من مهم است از این بابت که بدانید این یادداشت فرد کم تجربهایی نیست که از روی هوا و هوس نوشته باشد یا بخواهد در حوزه اجتماعی دیده شده یا شناخته شود.با اطمینان میگویم که اکثریت قریب به اتفاق کسانی که در حوزه اجتماعی و سیاستگذاری اجتماعی، مسائل و آسیبهای اجتماعی و ... در این دو دهه کار کرده باشند من را میشناسند چون درسهای زیادی از آنان آموختم.فرد کم تجربهایی نیستم و کم هوش هم نیستم که ندانم نقد کارشناسانه چقدر هزینه دارد.چون بارها هم خودم و هم خانوادهام پرداخت کردهایم .الان که این نامه را مینویسم، دارم پرداخت میکنم. بعد از این یادداشت هم حتما شما و مدیرانتان به شکلهای مختلف دستور پرداخت هزینه دیگری را خواهید داد.
پیامبر اکرم (ص)میفرماید:با تقواترين مردم كسى است كه حقّ را بگويد،چه به سودش باشد چه به زيانش. از امام علی(ع) هم آموختم که حقیقت را بگویم حتی اگر به زیان من باشد. هم ایشان که در عهد نامه مالک اشتر تاکید میکند؛ برگزیدهترین( مدیر)تو کسی باشد که سخن تلخ حق را بگوید.این یادداشت را مینویسم تا بگویم با افتتاح مراکز به اصطلاح مثبت زندگی (من از آن به عنوان مصیبت اجتماعی یاد می کنم) تیر خلاص را بر پیکر نحیف بهزیستی زدید و خفت و خواری را برای فقرا به ارمغان آوردید.همانهایی که ولینعمتان ما هستند و شما هم به عنوان رییس جمهور مسئول اجرای حداقل دو اصل 21 و 29 قانون اساسی و مسئول ایجاد رفاه اجتماعی و امنیت خاطر برای آنان هستید.
شاید بپرسید که چرا برای من نامه ارسال میکنید؟ پاسخ من این است که سه نامه برای بهزیستی در خصوص فسادانگیز بودن و ناکارآمد بودن این مراکز و تبعات امنیتی آن نوشتم، سه جلسه با رییس سازمان و مدیران مرتبط داشتم،سه نامه در تاریخهای 19و 28 مهر و 18 آذر99 به وزیر محترم تعاون، کار و رفاه اجتماعی نوشتم (تصویر آن را هم به همراه این یادداشت منتشرمی کنم)که دریغ از یک پاسخ از طرف وزیر به اصطلاح رفاه اجتماعی.به مشاور ارتباطات اجتماعی شما (آقای دکتر ربیعی چون جواب تلفن را نداند) هم پیام دادم.
آقای رییس جمهور در مراسم افتتاحیه و سایر مطالبی که در خصوص این مراکز مطرح شده است را بررسی میکردم متوجه چند گزارش غیرواقعی شدم که به برخی از آنان اشاره میکنم:
- استفاده از 11 هزار نیروی داوطلب: آقای رییس جمهور این افراد داوطلب نیستند بلکه کارکنان بخش خصوصی هستند (که درادامه توضیح خواهم داد که آیا این خصوصیسازی حمایتهای اجتماعی به نفع فقراست یا ضرر شان؟)
- اشاره شده که بیست سال است این بند قانونی اجرا نشده است.ای کاش کمی بررسی میکردید که چقدر این گفته حقیقت دارد؟ سوابق سازمان را که نمیتوان با حرف از بین برد.این هم اطلاعات غیرواقعی دیگر است.مجتمعهای خدمات بهزیستی سالیان سال است که فعالیت دارند دستورالعملها خود گویای همین موضوع است.سال 1386 من خودم دبیر طرح تجمیع خدمات بهزیستی کشور بودم.
- اشاره کردند که مددکاری اجتماعی و خدمات بهزیستی را به درخانهها بردند. این هم غیرواقعی است.بررسی کنید توانبخشی مبتنی بر جامعه حتی قبل از قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت(که سال 80 تصویب شد) اجرا شد. پایگاه خدمات اجتماعی ،پایگاه سلامت اجتماعی، فقرزدایی اجتماع محور، طرح اعتبارات خرد، اورژانس اجتماعی ،مجتمعهای خدمات بهزیستی روستایی و.... همه با همین ویژگی انجام میشدند و دارند میشوند. گرچه برخی از این فعالیتهای خوب،قربانی اجرای این مراکز مصیبت اجتماعی شدند که آقایان بگویند ما در دوره مدیریتی خودمان کاری انجام دادیم.فقط رزومه ساختن است و شما هم به عنوان رییس جمهور غیرمطلع در این حوزه به عشق گفتن « علی برکت ا...» این فضا را فراهم کردید.ولی به چه قیمتی آقای رییس جمهور، شما که مسئول اجرای اصول مذکور هستید
- مجتمعهای خدمات بهزیستی از سال تاسیس بهزیستی بودند.(حتی قبل از انقلاب با عنوان مراکز رفاه خانواده و...فعالیت داشتند) من از سال 1375 کارشناس مجتمع خدمات بهزیستی بودم.حکم گارگزینی من برای مجتمع خدمات بهزیستی بود.
ای کاش این افتتاح را انجام نمیدادید. کسی که سالیان سال است که مجتمع خدمات بهزیستی دارد،کسی که پایگاه خدمات اجتماعی را از 30 بهمن 1385 با حضور من(به عنوان مدیر کل دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی دور دوم) در بندرعباس راهاندازی کرده است، پایگاه سلامت اجتماعی(درحوزه پیشگیری) دارد، مراکزی که خدمات در منزل ارایه میکنند و... و همه اینها که در طول سالیان مختلف گسترش پیدا کردند،چگونه شما را به عنوان رییس جمهور باور کنیم در حالی که دارید روی واقعیت سرپوش میگذارید؟
- اشاره کردند که مددکار اجتماعی محور است.باز هم غیرواقعی است.من یک مددکار اجتماعی هستم(فعلا رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران،عضو هیات رییسه منطقه آسیا و اقیانوسیه فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی و کمیسر اخلاق فدراسیون هستم).کدام بخش از این برنامه با اصول و ارزشهای مددکاری اجتماعی همخوانی دارد؟ اتفاقا این طرح برای تخریب مددکاری اجتماعی است. به نام مددکار اجتماعی تخریب مددکاری اجتماعی هدف قرار گرفته است. مخالفت تیم پزشکی حاکم بر ساختمان پزشکان( به اشتباه سازمان بهزیستی) با مددکاری اجتماعی آنچنان واضح است که بر هیچ کسی پوشیده نیست.
- اشاره کردند که برای جلب مشارکت مردم است.آقای رییس جمهور این فعالیت بخش خصوصی است نه خیریه یا سازمان مردم نهاد. مشارکتهای مردمی در بهزیستی و سازمانهای حمایتی تعریف خاص خود را دارد. دغدغه مقام معظم رهبری در خصوص بهرهگیری از ظرفیتهای مردمی بسیار درست است.ولی نام بخش خصوصی یعنی فعالیت برای کسب درآمد و سود.
تجربه زیسته نشان می دهد که حتی برخی موسسات خیریه هم دارند فعالیتهای اقتصادی میکنند تا چه رسد به موسسات خصوصی.جلب مشارکت مردم با خصوصیسازی از زمین تا آسمان فاصله دارد.خصوصیسازی خدمات اجتماعی و کالاهای عمومی ظلم در حق فقراست که شما به راحتی برای این موضوع گام پیش گذاشتید.موسسه خصوصی که نتواند درآمد کافی داشته باشد(که قطعا در این مراکز نخواهند داشت) چند راه بیشتر پیش روی نخواهد داشت:بعد از مدتی تعطیل خواهند کرد، یا از کیفیت حداقلی خدمات میزنند ، یا باید از جیب خودشان هزینه کنند که به اصطلاح با عقل جور در نمیآید، یا مجبور خواهند شد غیر شفاف عمل کنند.فسادهای دیگری هم میتواند باشد.همین اعتماد حداقلی را هم با این برنامه بهزیستی از دست خواهد داد.هم برای رییس محترم بهزیستی و هم برای وزیر محترم تعاون، کار و رفاه اجتماعی نوشتم که این کار میتواند فسادانگیز باشد دریغ از این که بپرسند چگونه این اتفاق میافتد؟
- آقای رییس جمهور،خصوصیسازی خدمات اجتماعی و کالاهای عمومی یعنی تدبیر دولت برای فرار از مسئولیت خود در قبال مردم نیازمند و فقیر.مردمی که در دوران ریاست جمهوری شما عمیقتر شدن زخم فقر را هر روز بیشتر از دیروز شاهد هستند و دردش را هم میکشند.البته شما این را تدبیر و من این را بیتدبیری میدانم.چون گسترش چنین شرایطی تبعات امنیتی هم خواهد داشت.در چنین شرایطی که هر روز فقرا، فقیرتر میشوند انتظار این است که چتر حمایت دولت برای این افراد بیشتر شود ولی گویا برعکس شده است و دولت شما استراتژی فرار رو به جلو را با این موضوع که کار را به مردم واگذار کرده، انتخاب کرده است.
بهرهگیری از ظرفیتهای مردمی و جلب مشارکت به منزله خصوصیسازی نیست. خصوصیسازی در این حوزه یعنی قفل زدن بر دهان فقرا.فقرایی که همه چشم امیدشان باید به دولت باشد،حالا از دولت دارند زخم میخوردند.همین چند روز قبل بود که مقام معظم رهبری برای چندمین بار از گرانیها و فشار به مردم گلایه کرد.
آقای رییس جمهور!!! همیشه پای منبرها به ما به نقل از پیامبر اکرم(ص) میگفتند که فقر همسایه کفر است.خیلی متوجه نمیشدم.ولی بعد از چندین سال کار فعالیت در حوزه آسیبهای اجتماعی و مددکاری اجتماعی متوجه شدم همسایه کفر بودن یعنی عادی شدن فروش شرف توسط نوامیسمان و مردانمان از روی ناچاری، قانونگریزی،نداشتن عزت نفس و.....آقای رییس جمهور،نه شما نه وزیر به اصطلاح رفاه شما متوجه نمیشوید،یعنی چه.چون فقط لبخند مردم را پشت شیشه ماشینتان میبینید و سرکیف میشوید که مردم شاد و شاداب هستند(طبق فرمایش خودتان.)
- اینگونه جلوه دادید که 2400 مرکز جدید تاسیس شدند.این هم غیرواقعی است.برخی از مراکز تابلوها را تغییر دادند حتی مکانشان هم تغییر نکرد.در عوض مراکز تخصصی کلینیکهای مددکاری اجتماعی به خاطر این مراکز مصیبت اجتماعی تعطیل شدند.باز هم به شما اطلاعات درست ندادند و شما هم به مردم اطلاعات درست ندادید.
- آقای رییس جمهور به عنوان کسی که بیشتر از شما و وزیر شما و رییس بهزیستی خاک حوزه اجتماعی را خورده است به شما میگویم ممکن است تا دولت شما هست این مراکر به زور پول و ... باز باشند ولی میراثی که برای دولت بعدی میگذارید (چون در مثل مناقشه نیست) داستان انداختن سنگ توسط یک دیوانه در یک چاه است که هزار عاقل هم نمیتوانند بیرون بیاورند.معلوم نیست آن زمان شما و یاران تان کجا هستید(البته بعضی ها احتمالا جای دیگر را برای خود آماده دارند) ولی بدانید سرگردانی مردم فقیر ،افراد دارای معلولیت و... همین به اصطلاح بخش خصوصی حداقل این مشکلات خواهد بود.
- آقای رییس جمهور!! حتما این را شنیدید که هر کسی را بهر کاری ساختهاند. بهزیستی یک سازمان اجتماعی است و افرادی از جنس حوزه اجتماعی را نیاز دارد.بیدلیل نیست که در دین مبین اسلام بر شایسته گزینی تاکیدات زیادی شده است.سازمان اجتماعی که رییس آن متخصص آلرژی اطفال کودکان باشد،جانشین رییس سازمان،معاونین امور اجتماعی و فرهنگی، توانبخشی، پیشگیری، توسعه مدیریت و منابع انسانی، مرکز تحول اداری و فناوری اطلاعات، امور فرهنگی، توانمندسازی زنان وخانواده و ....رشته تحصیلیشان پزشکی باشند دیگر سازمان اجتماعی نیست.بهزیستی از وزارت بهداشت هم بهداشتیتر شده است حتی زمانی که بهزیستی زیر نظر وزارت بهداشت بود اینقدر حساسیت روی انتصاب پزشکان در جاهای غیرتخصصی نبود که الان که در وزارت رفاه اجتماعی وجود دارد.در وزارت بهداشت هم معاونت توسعه مدیریت و منابع انسانیاش پزشک نیست که در بهزیستی اینگونه است.در تمام تغییرات مدیریتی استانها در طی این دو سال فقط پزشکان جایگزین شدند(منظور من فرد خاصی نیست بلکه نحوه انتصابات است).سکوت وزیر رفاه اجتماعی به چه معناست؟ غیر از این میتواند باشد که مجوزی داده شده است؟ شاید هم ....
بیمناسبت نمیبینم اشاره داشته باشم به آنچه که در دین اسلام بر آن تاکید شده است که شما بیشتر و بهتر از من میدانید. آنچه که در دین اسلام بر آن تاکید شده، واگذاری مسئولیت و پذیرش مسئولیتی که تخصص و صلاحیتش را نداریم هر دو ،نوعی خیانت محسوب میشود که با اخلاق مغایرت دارد.پیامبر اکرم(ص)در حدیثی میفرماید: اگر کسی شخصی را به عنوان رئیس بر چند نفر بگمارد و بداند در میان آنها یکی شایستهتر از او وجود دارد به خداوند و پیامبر او و تمامی مسلمین خیانت کرده است.
همچنین در جای دیگر میفرماید:«اگر کسی کاری را بپذیرد و بداند شایسته آن نیست، جایگاه او در قیامت، آتش خواهد بود».فقط کمی تامل کافی است که ببینید با بهزیستی چه کردید آقای رییس جمهور؟
من این موارد را بارها و بارها گفتم و نوشتم و خواهم گفت و نوشت.هزینهاش را هم پرداختم و میپردازم .چون بیان حقیقت هزینه دارد بر خلاف آنچه که شما در منشور حقوق شهروندی نوشتید در دولت شما نقد کارشناسی و حقگوییها، در سازمانهای دولتی هزینه دارد.البته من این را هزینه نمیدانم.شاید بپرسید که چرا دیگران انتقاد نمیکنند.کاری به دیگران ندارم.خیلی از مدیران و کارشناسانی که در این دوران سکوت پیشه کردند حتما مصلحت و منفعت (و شاید هم برمبنای تشخیص) خود را در سکوت می بینند.(شاید هم انتقاد کردند و من اطلاع ندارم) بدون شک همه کسانی که حتی با سکوت خود شرایط را بر فقرا سختتر میکنند و سقوط سازمانی را میبینند آنها هم باید پاسخگو باشند.خدا را سپاس میگویم که هنوز بیتفاوت نشدم.
- آقای رییس جمهور از بهزیستی چیزی نمانده است.مهدکودک که رفت چگونه رفتن مهم نیست، (بلکه عملکرد موجب نارضایتی و در نهایت این تصمیم شد)، مشاورهاش را هم سازمان نظام روانشناسی و مشاوره و قوه قضاییه ، وزارت ورزش و جوانان گرفتند ،سازمانهای دیگر هم که مراکز مشاوره تاسیس میکنند کاری هم به بهزیستی ندارند ،اعتیاد را هم که دستگاههای مختلف ورود پیدا کردند،زنان سرپرست خانوار و خانوادههای نیازمند را هم بهزیستی کمتراز 300 هزار خانواده و کمیته امداد بیش از 2200 هزارنفر را تحت پوشش دارد که ادغام آن کاری سخت برای کمیته امداد نخواهد بود.اکرام ایتام را هم که کمیته امداد انجام میدهد و... مصاحبهای رادیویی را چند وقت قبل از سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس آقای دکتر بابایی کارنامی شنیدم که بهزیستی در نهایت میتواند یکی از معاونتهای کمیته امداد باشد.توانبخشی را هم که وزارت بهداشت متعلق به خود میداند،با تشکیل سازمان امور اجتماعی هم که موضوع آسیبهای اجتماعی و... در آنجا مدیریت و توزیع منابع میشود،سلامت اجتماعی را هم وزارت بهداشت متعلق به خود میداند و حتی نام دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی را به دانشگاه توانبخشی و سلامت اجتماعی تغییر نام داده است( معتقدم فقط به تغییر نام بسنده نخواهد شد، در آینده وظیفه حوزه سلامت اجتماعی را هم متعلق به خود خواهند کرد)، بودجه ارتقاء سلامت اجتماعی هم وزارت کشور توزیع میکند در حالی که طبق ماده 57 قانون احکام دایمی برنامههای توسعه کشور، بهزیستی متولی سلامت اجتماعی است،حاشیه نشینی را هم که وزارت راه و شهرسازی و وزارت کشور مدیریت میکنند و... اینکه چه برای بهزیستی گذاشتید من نمیدانم .ولی این را میدانم که بدترین دوران را بهزیستی دارد در عمل تجربه میکند. همه بهزیستی را به راهاندازی چند سامانه و....خلاصه نکنید.دولت الکترونیک سیاست دولت ها بوده و هست(تجربه زیسته نشان میدهد که سامانه سلامت نمی آورد).شما هم که کاری ندارید.
بهزیستی از جایگاه وزیر مشاور به چنین خواری رسیده است.این یعنی ظهور خوب و سقوط غیرقابل پذیرش برای بهزیستی.وقتی روز افتتاحیه 2400 مرکز،از وزیر پرسیدید پول 11 هزارنفر را از کجا میآورید؟ متوجه شدیم که نمیدانید چه چیزی را با چه شرایطی دارید افتتاح میکنید.افسوس خوردم که ای کاش این اشتباه را انجام نمیدادید.
در دولت شما مهمترین کاری که انجام شد عمیقتر شدن زخم فقرا و افزایش تعداد فقراست.این کار شما بیشتر دردشان میآورد.وقتی برای سبد/یارانه معیشت حدود 70 میلیون از جمعیت 85 میلیونی شرایط دریافت را دارند این دیگر نیاز به هیچگونه تعبیر و تفسیری در خصوص شرایط فقر ندارد.همه چیز را به تحریم، برجام و کرونا ربط ندهید آقای رییس جمهور.نمیخواهم منکر تاثیرات این شرایط شوم، ولی شایستهگزینی که ربطی به کرونا، تحریم و برجام و... ندارد.به نظر میرسد شما و وزیرتان هدفمند دارید بهزیستی را از افراد اجتماعی خالی میکنید.
وقتی وزیر رفاه اجتماعی در ابتدای حکم رییس محترم سازمان بهزیستی نوشته بودند که «نظر به شایستگیهای علمی، تخصص»تعجب کردم که چه ارتباطی بین« فوق تخصصی آلرژی و ایمونولوژی بالینی اطفال» و وظایف بهزیستی وجود دارد من که متوجه نشدم. حتما شما متوجه شدید.
- آقای رییس جمهور خیلی طولانی شد.نامه را تنها نوشتم تا کسی زیر این نامه را امضاء نکند و نخواستم طومار تهیه کنم و ... چون شما و مدیران دولت شما نشان دادید که نقد کردن و حرف حق زدن، هزینه دارد.لذا خودم هزینه این یادداشت را به عنوان مددکار اجتماعی و به عنوان شخص حقیقی میپردازم، همانگونه که تا الان هم بارها و بارها پرداختم.پست کارشناسی پایینتر به من با مدرک دکتری مددکاری اجتماعی تعلق نمیگرفت والا پایینتر را هم میدادند.منتظر توبیخ و .. شما هستم ولی به خاطر فقرا هم که شده شجاعت نشان دهید به جای بیانیه دادن، اهداء لوح سپاس(دوستی می گفت احتمالا بعداز این نامه تلاش می شود تا رییس محترم بهزیستی تقدیر شود، یا ارتقاء پیدا کند و.. یا عده ایی هم داوطلبانه!!! به دفاع از عملکرد ایشان بیانیه دهند و نامه بنویسند و)...دستور بررسی منصفانه بدهید.من همه راههای اداری را رفتم ولی وزیر شما که دم از شفافیت میزند حاضر به گفتگو نبود.چارهایی نداشتم جز اینکه این نامه سرگشاده را با همه هزینههایش بنویسم.نوشتهها و دردلها و دغدغههایم فقط برای مردم است.والا اینقدر باهوش هستم که بدانم اگر نقد کارشناسی نکنم و مثل خیلیها هر چه گفتند سر تکان بدهم و بله قربانگو باشم،حتما پست بالاتر میگیرم و درآمدم هم بیشتر میشود.ولی نه سکوت بیجا میکنم و نه سرتکان میدهم.
- آقای رییس جمهور در خانوادهایی زندگی میکنم که چهار نفرمان مددکار اجتماعی هستیم و هیچ کداممان نه مرکز خصوصی داریم و نه با مراکز خصوصی کار میکنیم.پس نگران متضرر شدن خودمان با راهاندازی مراکز مصیبت اجتماعی نیستم.حقیقت را از روی دلسوزی و مسئولیتپذیری در قبال مردم کشور عزیزم ایران اسلامی میگویم با تحمل همه هزینههایش. چون سکوت را خیانت میدانم. نمیدانم پاداش یا سزای ارائه اطلاعات غیرواقعی و یا صداقت از منظر شما چیست؟ولی برای شما،مردم شریف ایران و همکارانم در بهزیستی و افراد تحت پوشش سازمان بهترینها را آرزو میکنم و امیدوارم نگرانیهای من جامه عمل نپوشاند که اگر در عمل اتفاق بیفتند شرایط سختی را پیش رو خواهیم داشت.
دکتر سیدحسن موسوی چلک مددکار اجتماعی
تهران-۲۳ اسفند ۱۳۹۹