همیشه شنیده بودیم اما ندیده بودیم. دورکاری یا teleworking را می گویم.
چند روزی است به خاطر شیوع ویروس کرونا ترجیح همه ما این است که کمتر به دفتر برویم. هرچند کار کردن در خانه برای من با وجود فرزند کوچک و وابستگی زیاد او به من بسیار دشوار است اما از این که حداقل زمانم برای رشد فرزندم می رود خوشحالم. چون شرایط را پذیرفته ام و کارهایم را تطبیق داده ام. زمان های بسیاری را در دفتر کارم هدر می دهم بخاطر مهمانهای ناخوانده و بدون هماهنگی ، جلسات طولانی، صحبتهای حاشیه ای و... چیزهایی که برایش برنامه ریزی نکردی اما رخ می دهند و زمان زیادی از ما را می گیرند. باعث می شوند که از 10 کاری که باید انجام دهی حداقل از 5تایش بمانی. اما اکنون من به عنوان یک تولید کننده محتوا از دورکاری یاد گرفتم که زمان زیادی را در دفتر به بطالت گذرانده ام.
همکارانم اما دست مریزاد دارند. فکر نمی کردم انقدر خوب بتوانند در خانه خروجی بدهند. بازدهی من تغییری نکرده . بلکه فقط زمانم در اختیار خودم هست. اما آنها بازدهیشان چند برابر شده است. سه مسئول با من کار می کنند: رسانه، آموزش و سایت. بچه های محتوا هم مستقیم با خودم هستند اما مسئول نیستند.
مدیر سایت و بچه های محتوا که همیشه دورکار بوده و عادت داریم.
اما مدیر رسانه با روزی 4 خط گرفتن دستور کار می رود و ظرف 24ساعت کار را تحویل داده است. بعید هم هست که من ناراضی باشم. یعنی سرعت ، کیفیت و تمرکز را در کار او می بینم. خیلی خوب توانسته ایم با هم کار کنیم.
مدیر آموزش بیشترین کار را بر عهده دارد. یک تیم 3نفره هم به او کمک می کنند. بیشترین ارتباط من در تیم با اوست. بر عکس ارتباط من با مدیرسایت که اکثراً مجازی بوده، با ایشان حضوری بوده است. فکر نمی کردم بشود بدون حضور در دفتر کار کنیم. اما شد. اگرچه در رساندن منظورمان در چت ها بسیار سختی می کشیم و دچار بد فهمی و سو تفاهم می شود اما با هفته ای 2 ساعت جلسه حضوری و فایل صوتی و تماس اینترنتی ، سر و ته کار را جمع کرده ایم. علاوه بر این که بچه ها ساعاتی را برای مطالعات کاری و شخصی خود اختصاص می دهند.
فکر می کنم تمرین خوبی بود برای تیممان. فهمیدیم که چقدر به یک نرم افزار مدیریت پروژه احتیاج داریم. اما حتی فکرش را هم نمی کردیم بدون چنین نرم افزاری انقدر خوب جلو برویم و رکورد فروش سایتمان را حتی بزنیم. باز هم باید خدا را شاکر بود که اینترنت در این شرایط هست (اگرچه کند است) ، نرم افزارهایی مثل واتساپ و تلگرام و بله هستند (اگرچه به سختی) . مخاطبان اینستاگرام و سایت هستند. کسب و کارمان فیزیکی نیست.کارهایمان قابلیت دورکاری دارند. این ها همه جای شکر دارد.
دوستانی دارم که در این شرایط کسب و کارشان متوقف شده ، چک دست مردم دارند و بعضاً در خطر هستند. آنهایی که به گردشگری بین الملل وابسته بودند معلوم نیست کی دوباره بتوانند برگردند به اوج خود. خوب است در این شرایط همه به فکر هم باشیم.
با همه نکات مثبتی که دور از هم بودن دارد، دلم برای دور هم بودن تیم در آن دفتر نقلی 24متری و نوشیدن چای ایرانی در استکانهای کمر باریک تنگ شده! به هر حال ما یک خانواده هستیم با هزاران خاطره . تحت هیچ شرایطی از کار دست نمی کشیم اما با دور هم بودن انگیزه بیشتری برای کار داریم. امیدوارم هرچه زودتر این ویروس منحوس از کشورها رخت بربندد و بهاری پربرکت داشته باشیم.
شاید این مقاله را هم دوست داشته باشید بخوانید : چرا در مرتا کار با تفریح فرقی ندارد؟