سید محمد حسینی
سید محمد حسینی
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

مرتا : مرکز رشد و تعالی ایرانیان

زمانی که این متن را می‌نویسم مرتا 30 ماهه شده است و به این بهانه می‌نویسم که ابتدای مهرماه کتابخانه آیت الله خامنه‌ای (واقع در خیابان ساحلی قم) از ما دعوت کرد تا در نشستی صمیمی در مورد مرتا و تجربیاتمان با مخاطبانشان گفت و گو کنیم و حتی از تفکرات پشت پرده‌اش بگوییم.

نشست صمیمی محمد حسینی بنیانگذار مرتا با اعضای کتابخانه امام خامنه‌ای
نشست صمیمی محمد حسینی بنیانگذار مرتا با اعضای کتابخانه امام خامنه‌ای

تیم مرتا برای خیلی از مخاطبان چه آنهایی که حضوری با ما در ارتباطند و چه آنهایی که غیرحضوری ، جذاب است. برخی بسیار در تلاشند که عضو تیم باشند. اما نمی‌دانند که ما از هیچ روش جذب و استخدام مرسومی استفاده نمی‌کنیم. در واقع تیم را طوری چیده‌ایم که خیلی‌ها نمی‌دانند دقیقاً چند نفر نیروی انسانی در مرتا مشغول به کار هستند. خب دلایلش این است که من به خاطر تخصص اندکی که در حوزه‌ی برنامه‌ریزی منابع انسانی دارم، به یک مدل تلفیقی برای تشکیلات خودم رسیده‌ام. آنچه را پسندیده‌ام طراحی و اجرا نموده‌ام. هنوز هم می‌تواند تغییر کند و البته هیچ چیز قطعی نیست.

در آن جلسه فلسفه‌ی کلمه‌ی "رشد و تعالی" در درون دل مرتا (مرکز رشد و تعالی ایرانیان) و همچنین دلیل نام‌گذاری "قدرت مطالعه" برای مخاطبان جالب توجه بود. این را کاملاً می‌شد از چشمانشان خواند که درشت شده به من زل زده بودند. نه نظری می‌دادند نه انتقادی...

مگر چه می‌گفتم:

رشد و تعالی در مقابل توسعه قرار دارد. در رشد و تعالی ما راه رشد را حرکت انسان از مسیری مشخص به سوی علت غایی خویش و هدف خلقت آفرینش می‌دانیم و برای آن بعد روحانیت و معنویت ارزش و اصالت قائلیم. اما در توسعه ، فقط اقتصاد و درآمدزایی مهم است. ارزش انسانها با حقوقهایشان سنجیده می‌شود. فراخی و رفاه و مصرف‌گرایی در فضای توسعه دیده می‌شود و خلاصه توسعه را مبنای غلطی برای زندگی و کسب و کار می‌دانیم و البته نسخه‌ای که غربی‌ها برای خودشان پیچیده‌اند که بعید است با تفکر و اصالت ما همخوانی داشته باشند.

تفکر رشد و تعالی منجر به عدالت اجتماعی خواهد شد و تفکر توسعه‌ای منجر به اختلاف طبقاتی ؛ چون عده‌ای باید برای عده‌ی ثروتمندی کارگری کنند و بدبخت‌تر شوند. در نظام توسعه یافته‌ی غربی ، کار ، شری واجب است که مجبوریم برای زنده ماندن انجامش دهیم و برای همین تعطیلات می‌شود آرزوی ما. چون روزی است که مجبور نیستیم کار کنیم. اما در تفکر رشد و تعالی به اراده‌ی آزاد انسان اهمیت داده شده و کار مایه‌ی تکامل روحی و وسیله‌ای برای رشد و تعالی است. به طوری که کار تابع انسان است. نه اینکه انسان می‌دود برای کار و استخدام. تا عده‌ای هم مانند کالا با انسان برخورد کنند و در روزنامه آگهی بدهند که به یک منشی زیبا نیازمندیم با فن بیان خوب با حقوق ماهی 2میلیون!!

وقتی در تیم ما رشد و تعالی انسانها اصالت دارد ، انگیزه نیروی کار همیشه بالاست چون کار را به مثابه خانه و دانشگاه خود می‌داند و اصلا لازم نیست برایش ساعت کار تعریف کنی. امکان ندارد برای اضافه کار به خودش سختی بدهد. وقتی کار را از خودش بداند نه برای پول کار می‌کند نه منتی سر مدیر خود می‌گذارد نه با تاخیر می‌آید نه زود می‌رود . نه کار را نصفه رها می‌کند و نه بی‌کیفیت کار می‌کند و خیلی نکات مثبت دیگر و از همه مهم‌تر این که کسب و کار شما با چنین نیروهایی رونق پیدا خواهد کرد و تیم تبدیل به یک خانواده می‌شود.

وقتی تفکر شما بر پایه رشد و تعالی شکل گرفت ،

  • دیگر فریب آمار و اعداد را نمی‌خورید.
  • به قدرت اقلیت ایمان می‌آورید
  • می‌فهمید کسب و کار چیزی بیش از پول درآوردن است
  • می‌فهمید 1 بعلاوه1 ، دو نمی‌شود
  • نامیرا می‌شوید
  • در تسهیم دانش سخاوت خواهید داشت
  • انسان‌ها را تکریم می‌کنید
  • دنیا جای بهتر و بزرگتری می‌شود

نکته مهمی که دوست دارم به آن توجه کنید این است که حرف من این نیست که به مادیات توجه نکنید. مادیات شرط مهمی برای ادامه راه یک کسب و کار است. حرف من این است که مادیات اصالت ندارد. اصل نیست. مثل بنزین برای خودرو است. اگر شما از تهران به اصفهان بروید و بخواهید در 2 ایستگاه پمپ بنزین بایستید ، هدف خود را پمپ بنزین معرفی می‌کنید یا اصفهان؟

اگر سوالی در مورد مرتا و تجربیات و داستانهایش دارید بگویید تا در پست‌های بعدی پاسخ دهم

مرتارشد و تعالیکتابخوانیکسب و کارکتابخانه
از رشد و تعالی می‌خوانم، می‌نویسم و می‌گویم. از کتاب و کتابخوانی. instagram.com/hoseini.blog
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید