من کوچکتر از آن هستم که چنین تیتری را بنویسم. اما سخن، سخن من نیست. تحلیل یک عزیزی است اما قابل دفاع است. که در این نوشته میخواهم کمی آن را بسط دهم.
قبلا در معرفی کتاب انتظار عامیانه عالمانه عارفانه نوشتم انتظار عالمانه یعنی تلاش کنیم برای آن که فهممان را بالا ببریم خودمان آن انسان تراز تمدن اسلامی شویم و انسانسازی و جریانسازی کنیم تا جامعه برای پذیرفتن ظهور آماده شود.
خب، این بالارفتن سطح فهم یک مسلمان چگونه اتفاق میافتد؟ احتمالاً میگویید با یادگیری! باید دانش بجوید. بله. خداوند هم در قرآن میگوید اگر نمیتوانید روی دیگران تاثیر بگذارید اگر فکر میکنید جایگاههای بالا جای شما نیست. بلند شوید و کسب علم کنید. سیر آفاق و انفس کنید.
اما علم کجاست؟ علم توسط خدا در ذهن انسانی نهاده شده و یا در کتابی چون قرآن نگاشته شده. از ذهن آن انسان هم در کتابی نوشته شده و آن کتاب به انسانی دیگر تا امروز آنچه را که هست میبینیم: دنیایی از علوم و اطلاعات...
پس کتاب خالق و کتاب مخلوق نقش بیبدیلی در کسب علم و بالارفتن شعور و فهم در انسان داشته و دارد. کتابها هم روز به روز بر تعددشان افزوده میشود. آنچه میماند، ترویج کتابخوانی است. البته نه از طریق مرسومی که میبینید. بلکه از طریق آموزش. اکثر مردم ما بخاطر سیستم آموزشیای که در آن رشد کردهاند بلد نیستند چه کتابی و چگونه بخوانند.
از دوستی شنیدم که از قول استاد اصغر طاهرزاده نقل می کرد :
بهترین راه رسیدن به امام در عصر حاضر، کتاب است.
اگر سوالی داریم، نیت کنیم و به جستجوی کتاب برویم و کتابی که فکر می کنیم پاسخ سوال خود را درآن خواهیم یافت برداریم و بخوانیم... بارها این کار پاسخ مرا داده است.
اخیراً برای خریدن یک مقتل جمع و جور و خوب به کتابگردی رفتم تا در ویدئو هایم در این ایام معرفی کنم. (می خواهیم در 5روز دهه محرم حسینیه کتاب داشته باشیم و کتاب های حسینی معرفی کنیم) در یکی از کتابفروشی ها دوستی مرا دید و از من اجازه رفت تا کتاب حسین از زبان حسین را به من هدیه دهد. به کتابفروشی دیگری رفتم و صاحب آنجا لطف داشت و کتابی به نام قصه کربلا را به من هدیه داد و گفت تا بخوانم و فورا نظرم را به او بگویم.
من فکر میکنم آموزش کتابخوانی امروز یکی از مهمترین واجبات بر زمین ماندهاست که وظیفه متولیان فرهنگی و افراد کتابخوان است تا برای این مهم آتش به اختیار تلاش کنند و از آن بالاتر وظیفه حکومت اسلامی است تا از بیت المال به زندگی این متولیان کمک کنند تا در این مسیر دغدغههای مالی، آنها را کمانگیزه نکرده و چالههای اقتصادی سرعتشان را کند نکند.