از وقوع انقلابهای بزرگ در جهان و انجام اختراعات و اکتشافاتی که تاریخ بشر را متحول کرده است تا تصمیم برای ادامه تحصیل در رشتهای خاص و یا مهاجرت به شهر یا کشوری دیگر و حتی خرید ساده یک گوشی موبایل، همگی در هر سطحی، تغییراتی هستند که نقطه شروع آنها از «ذهن» انسان بوده است.
در ابتدا و پیش از وقوع تغییر در دنیای بیرون، بذری در ذهن ما _در پاسخ به یک نیاز_ رشد میکند که موتور محرک برای تغییراتِ ملموس است.
همواره تغییر و حرکت از موقعیت فعلی به سمت جایگاهی که پیشتر در آن نبودهایم، برایمان با «ترس» و «سختی» همراه است. شدت و میزان دو عاملِ استرس و دشواری، در انسانهای مختلف، بسته به توسعه مهارتهای فردی هر شخص، متفاوت است.
هرچه که، یک فرد قواعد و مهارتهای مدیریت ذهن خود را بهتر آموخته باشد، به این معنی که آمادگی لازم برای تغییر و شروع یک روند و توانایی سنجش صحیح تدابیر مورد نیاز را پیدا کرده باشد، در مسیرِ گذار و تغییر، موفقتر خواهد بود.
یکی از عواملی که باعث میشود بتوانیم شروع یک روند جدید را بهتر مدیریت کنیم، دارا بودن یک مدلِ ذهنی (mental model) بهتر است.
مفهوم «مدل ذهنی» بحث بسیار مهم و شاید بتوان گفت پیچیدهای است که البته از الزامات فهم بهتر دنیای اطراف است. در نگاه مدیریت کسب و کار، این فهمیدن دنیای اطراف، به معنای درک بهتر جامعه مخاطبان و مشتریان و درنهایت گامی به سوی موفقیت کسب و کارمان خواهد بود.
کارآفرینان نیز به عنوان افرادی که به دنبال ایجاد یک کسب و کار _با همه ریسکها و سختیهای خاص آن_ هستند، باید با تعاریف، قواعد و ابزارهای «مدل ذهنی» آشنا شوند و بتوانند از آنها استفاده کنند.