این نوشته صرفا یک تجربه شخصی می باشد.
در واقع تا حالا جایی برای مصاحبه نرفته بودم طی این سالها یا برای خودم کار کردم یا در هر شرکت و پروژه ای که مشغول شدم با توجه به شناختی که قبلا از من داشتن مستقیم رفتم سرکار.
بعد از پایان کارم در پروژه اخیری که مشغول بودم تصمیم گرفتم تجربه ای جدید کسب کنم، از طریق سایت های کاریابی برای حدود 10 شرکت رزومه فرستادم.
در روزمه چند عنوان مختلف با میزان سطحی که در هر زمینه دارم نوشتم:
همینجا ذکر کنم تمرکز اصلی من Yii هست.
به چند دلیل نگران بودم:
1- شخصا معتقدم که آدمی که زیاد بلده در واقع خیلی بلد نیست، نوشتن همه موارد بالا بار منفی بیشتری دارد.
2-در React رزومه قابل قبولی نداشتم، هرچی که یاد گرفتم و انجام دادم به صورت تفریحی بود.
3- برای اندروید با جاوا زیاد برنامه نوشتم و رزومه نسبتا قابل قبولی بود، اما بیشتر از 1 سال بود که کار جدیدی انجام نداده بود و بیشتر از طریق اخبار و مقالات موارد تکنیکی رو دنبال می کردم.
4- عاشق بازی سازی هستم و به صورت پاره وقت روی یک بازی برای خودم کار می کنم، تجربه کار سنگین باهاش نداشتم.
5- علاقه خاصی به python دارم و شروعش با Django بود و اصلا نمی دونم چرا Django رو نوشتم؟؟؟
6- و مهم ترین دلیل نگرانیم: همه برنامه نویس های حتما این تجربه رو دارند که متاسفانه هرچی یاد بگیری، بازم چیزی برای یادگیری وجود داره و همیشه به این فکر میکنی که هیچی یاد نداری و یک چیزی کمه!!!
5شرکت باهام تماس گرفتن و4 تا از اونها رفتم برای مصاحبه.
مصاحبه ها معمولاً به 4 بخش مختلف تقسیم میشه:
بخش 1 : به نظرم بدترین بخش این قسمت هست، یک فرم کاغذی میدن دستت که تمام اونایی که ایمیل کردی رو دوباره بنویسی: نام، نام خانوادگی، چی بلدی، کجا کار کردی، مامانت کیه بابات کیه، چند تا بچه هستین تو خانواده، چرا ازدواج نکردی و از اینجور چیزای مزخرف!!!
بخش 2: سوالای روانشناسی و شخصیتی ازت می پرسند: چطور آدمی هستی، دستور پذیری، نقد پذیری، خوش برخوردی، اگر با مشکلی در کار مواجه بشی چه کاری می کنی، چقدر آدم پیگیری هستی، وقت شناسی.
در یکی از شرکت های بیشتر از 500 سوال روانشناسی به صورت 4گزینه ای جواب دادم و خوشبتختانه این سوالات آنلاین بود که باید طی مدت حداکثر 3 ساعت جواب می دادم.
برای برنامه نویس ها سوالات بخش 2، بشدت براشون اهمیت داره، متاسفانه اینطوری جا افتاده برنامه نویس ها آدم های بدقولی هستند، دیر میان و زود میرن، ممکنه وسط کار ول کنن و دیگه با شرکت همکاری نکنند
بخش 3: بخش شیرین و دلنشین فنی : این بخش به 3 قسمت تقسیم میشه:
1- در مورد کارایی که انجام دادی می پرسن، چالش ها و مشکلاتی که در کار داشتی و اینکه چطوری مشکل رو حل کردی، تجربیات کار تیمی.
2- سوالات عمومی برنامه نویسی پرسیده میشه، سوالات تخصصی در زمینه ای که روزمه دادی، سوالات مربوط به Git و هرچی که ذهنشون برسه!
همونطور که گفتم به دلیل اینکه تو رزومم موارد مختلفی نوشتم سطح سوالات خیلی نوسان داشت، چیزهای که یادم میاد از من پرسیدند:
از عمد سوالات رو به صورت درهم نوشتم چون در مصاحبه های من به همین صورت پراکنده سوال شد و باید تشخیص می دادم که مربوط به چه مبحثی هست.
سوالات دیگری هم پرسیده شد که یادم نیست.
یکی از شرکت ها در این بخش هم 2 برگه سوال بهم داد که جواب بدم؟ سوالات به 3 بخش هوش، الگوریتم و ترجمه انگلیسی به فارسی و برعکس تقسیم شده بود.
3- اگر سوالات فنی رو مناسب جواب بدی ازت دعوت می کنن یک روز برای تست بری، یک پروژه تعریف می کنن و باید این پروژه رو در مدت زمان معینی انجام بدی.
معمولا کلیت و ساختار پروژه تست رو به صورت انگلیسی برات همون لحظه ایمیل میکنن و می گن شروع کن
که بعد از اینجام پروژه تست، ازت در موردن نحوه کدنویسی سوالاتی می پرسند و اینکه چکار کردی و چرا مثلا به این روش این کارو انجام دادی.
4- مصاحبه با مدیرعامل یا رئیس رئیستون، که ترکیبی از سوالات بخش 1 و 2 هست و موارد تکمیلی در خصوص شیوه کار و چارت سازمانی، حقوق، بیمه و ...
در پایان مصاحبه ها معمولا می گن اگر سوالی دارید بپرسید، من سوالات زیر پرسیدم:
در خصوص مسائل مالی با صراحت صحبت کنید.
کل این فرآیند ها برای من 1 هفته طول کشید و یکی از شرکت ها از من دعوت کرد برای تست که پذیرفته شدم و چندروز بعد رسما شروع به کار کردم، بقیه شرکت ها هم خبر ندادند.
امیدوارم این تجربه برای شما مفید باشه