ویرگول
ورودثبت نام
محمدحسین حسینی
محمدحسین حسینی💼 بیزینس کوچ و مربی کسب‌وکار 🎯 مشاور استراتژیک فروش و رشد آنلاین 🚀 مشاور بیش از صدها کسب‌وکار موفق 👨🏻‍🏫 مدرس فروش آنلاین، تلفنی و حضوری
محمدحسین حسینی
محمدحسین حسینی
خواندن ۲ دقیقه·۱ ماه پیش

تجربه‌ای از یک جلسه کوچینگ کو‌اکتیو

جلسه که شروع شد، فقط گفت:
«نمی‌دونم چرا این‌قدر عصبی‌ام… همه‌چیز خوبه، اما هیچ‌چیز خوب نیست.»

نه مشکلی در کار داشت، نه اختلافی در خانه.
اما از همان لحظه‌ اول، حس کردم چیزی در دلش گیر کرده؛
چیزی که خودش هم هنوز نمی‌دانست چیست.

شروع کرد حرف زدن:
از برنامه‌های کاری‌اش، موفقیت‌هایی که به‌دست آورده، پیام‌هایی که جواب می‌دهد، لبخندهایی که مجبور است بزند…
حرف می‌زد اما انگار خودش را قانع می‌کرد که «من مشکلی ندارم.»

یک لحظه مکث کرد.
نگاهش لغزید سمت پنجره و آرام گفت:
«می‌دونی؟ بعضی وقتا حس می‌کنم یه جایی وسط زندگی خودم جاموندم… همه دارن ازم یه نسخه‌ی همیشه قوی می‌بینن، اما خودم… خودم دیگه صدامو نمی‌شنوم.»

این جمله را که گفت، فضا عوض شد.
طوری که انگار بالاخره حقیقتی از پشت در قفل‌شده بیرون آمده باشد.
نه بغضش را قطع کردم، نه سعی کردم آرامش کنم.
فقط گفتم:
«بیایم چند لحظه فقط به همین جمله‌ات گوش کنیم… این‌که گفتی صدای خودت رو نمی‌شنوی.»

سکوت کرد.
چند ثانیه، اما سکوتی که سنگینی‌اش را می‌شد لمس کرد.
بعد آرام سرش را تکان داد و گفت:
«آره… انگار سال‌هاست همه‌چی رو برای بقیه انتخاب کردم. از کار تا اخلاقم… حتی شادی‌هام رو.»

در کوچینگ کو‌اکتیو، لحظه‌ای هست که آدم «با خودش روبه‌رو می‌شود»؛
نه در شلوغی حرف‌ها،
بلکه در میان همین سکوت‌ها.

از او خواستم چشم‌هایش را ببندد و فقط یک سؤال را جواب بدهد:
«اگه مجبور نباشی قوی باشی… الان واقعاً چی می‌خوای؟»

چشم‌هایش را بست.
نفسش لرزید.
و بعد از چند مکث گفت:
«می‌خوام خودم رو پیدا کنم. نه نقش‌هام رو… خودم رو.»

این‌بار صدایش آرام بود، اما مطمئن.
انگار سال‌ها دنبال همین جمله می‌گشت.

پرسیدم:
«اولین قدم کوچکش چیه؟ چیزی که بهت نشون بده داری به خودت برمی‌گردی؟»

کمی فکر کرد.
لبخند کمرنگی زد و گفت:
«می‌خوام بعد از این جلسه… برای اولین بار بدون عذاب‌وجدان، تنها برم یه چای بخورم. فقط خودم. نه کار، نه تلفن، نه هیچ‌چیز.»

همین.
نه برنامه بزرگ، نه تغییرهای عجیب.
فقط یک قدم کوچک،
اما قدمی که از دل خودش آمده بود.

جلسه تمام شد.
اما موقع رفتن، قدم‌هایش سبک‌تر بود؛
انگار بالاخره بعد از سال‌ها، صدای خودش را شنیده باشد.

و من دوباره یاد گرفتم:
آدم‌ها همیشه مشکل ندارند؛
گاهی فقط صدای خودشان را گم می‌کنند.
و کوچینگ، هنر پیدا کردن همین صداست.

کوچینگکوچکوچینگ مدیرانآموزش کوچینگ
۵
۰
محمدحسین حسینی
محمدحسین حسینی
💼 بیزینس کوچ و مربی کسب‌وکار 🎯 مشاور استراتژیک فروش و رشد آنلاین 🚀 مشاور بیش از صدها کسب‌وکار موفق 👨🏻‍🏫 مدرس فروش آنلاین، تلفنی و حضوری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید