ویرگول
ورودثبت نام
حسین خسروی
حسین خسرویحسین خسروی دینارعالی / نویسنده و کاردرمانگر- چاپ شده: داستان گریفین مورچه ای که دیگر تنها نیست-مجموعه شعر سربلندی لاله های واژگون
حسین خسروی
حسین خسروی
خواندن ۱ دقیقه·۹ ماه پیش

دلم برای خواهری ات تنگ شده...

دلم برای خواهری ات تنگ شده...

چنگ می زنم به تمام خاطراتِ سایه روشنی که از تو دارم و رنج می کشم و از رنجی که کشیدی رنج می کشم و از رنجی که می کشم رنج می کشم.

سایه ی سنگین غم روی قلبم، ضربانش را محدود کرده ،به سختی می تپد.

پژمردگیِ رازهای ناشکفته آزارم می دهد. می بینم نیستی انگار که تاکنون نبوده ای و حس می کنم هستی انگار تاکنون نرفته ای.

کلمات برای توصیف دوریِ تو لال شده اند، این چشمِ کم سو جای اشکی دیگر ندارد، این دل جای تنگی دیگر را و این قلب زخمی طاقت زخمی دیگر را.

مردم ناسازگار، روزگار سخت و دلِ تنگ ترکیب کشنده ای ست به همه شان دچارم به تو بی چاره...


۲
۰
حسین خسروی
حسین خسروی
حسین خسروی دینارعالی / نویسنده و کاردرمانگر- چاپ شده: داستان گریفین مورچه ای که دیگر تنها نیست-مجموعه شعر سربلندی لاله های واژگون
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید